1. Many deaths from heart disease are actually avoidable.
[ترجمه زهرا] درحقیقت بسیاری از مرگ و میر های ناشی از بیماری قلبی اجتناب پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]در واقع بسیاری از مرگ ناشی از بیماری های قلبی قابل اجتناب هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی واقعا قابل اجتناب است
2. These injuries were avoidable.
[ترجمه ترگمان]این آسیب ها قابل اجتناب بودند
[ترجمه گوگل]این آسیب ها قابل اجتناب بود
3. A number of illnesses are entirely avoidable.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از بیماری ها کاملا قابل اجتناب هستند
[ترجمه گوگل]تعدادی از بیماری ها کاملا اجتناب ناپذیر است
4. Running out of gas is annoying and easily avoidable.
[ترجمه ترگمان]فرار از گاز آزاردهنده و قابل اجتناب است
[ترجمه گوگل]در حال اجرا از گاز آزار دهنده است و به راحتی قابل اجتناب است
5. Otherwise mutual incomprehension and avoidable conflict will continue.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت عدم درک متقابل و مناقشه قابل اجتناب ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت ناسازگاری متقابل و منازعه اجتناب ناپذیر ادامه خواهد یافت
6. It was such a waste, so avoidable; ever since he died you must have constantly asked yourself why.
[ترجمه ترگمان]چنین a، چنین avoidable؛ از زمانی که مرد باید پیوسته از خودت می پرسید چرا
[ترجمه گوگل]این چنین زباله ای بود، بنابراین قابل اجتناب بود؛ از آنجایی که او درگذشت، شما باید از خودتان بپرسید چرا
7. Most accidents are easily avoidable.
[ترجمه ترگمان]اغلب تصادفات به راحتی قابل اجتناب هستند
[ترجمه گوگل]اکثر حوادث به راحتی قابل اجتناب است
8. There were potentially avoidable factors in all the cases.
[ترجمه ترگمان]عوامل قابل اجتناب بالقوه در همه موارد وجود داشت
[ترجمه گوگل]عوامل بالقوه اجتناب ناپذیر در همه موارد وجود دارد
9. The tragedy was entirely avoidable.
[ترجمه ترگمان]این تراژدی کاملا قابل اجتناب بود
[ترجمه گوگل]این فاجعه کاملا اجتناب ناپذیر بود
10. The list of avoidable killings not legally construed as murder even in principle could go on and on.
[ترجمه ترگمان]فهرست قتل ها قابل اجتناب قانونا به عنوان قتل تفسیر نشده است حتی در اصل می تواند ادامه یابد
[ترجمه گوگل]فهرست قتل های اجتناب ناپذیری که به طور قانونی به عنوان قتل حتی در اصل محقق نمی شوند، می تواند ادامه یابد
11. Much of this is completely avoidable.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از این موضوع کاملا قابل اجتناب است
[ترجمه گوگل]بسیاری از این موارد کاملا اجتناب ناپذیر است
12. Too many children are still injured in avoidable accidents.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان در حوادث قابل پیش گیری هنوز زخمی شده اند
[ترجمه گوگل]خیلی از کودکان هنوز در حوادث قابل اجتناب هستند
13. This Policy shall be avoidable in the event of misrepresentation, misdescription or non-disclosure made by the Insured or his representative in any material particular in respect of this insurance.
[ترجمه ترگمان]این سیاست باید در صورت ارائه اطلاعات نادرست، صریح یا غیر دولتی که توسط the یا نماینده او در هر چیز خاص در رابطه با این بیمه انجام می شود قابل پیش گیری باشد
[ترجمه گوگل]این خط مشی باید در صورت نادرست بودن، نادرست بودن یا عدم افشاگری توسط بیمه کننده یا نماینده اش در هر ماده ای خاص در رابطه با این بیمه، اجتناب ناپذیر باشد
14. It is avoidable to be a hypocrite to consider individual in the presence of collective.
[ترجمه ترگمان]قابل اجتناب است که فرد ریاکار باشد تا فردی را در حضور جمعی در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]از دیدگاه فردی در حضور جمعی اجتناب ناپذیر است