سخن گفتن به گونه ای که ( از طرف دیگران ) درک شود یا شنیده شود
make yourself understood
پیشنهاد کاربران
speak in a way that others can understand
منظورت را واضح بیان کن . . . . منظورت را برسون . . . واضح صحبت کن
منظور خود را فهماندن
1. He doesn't speak much Japanese but he can make himself understood.
1. او زیاد بلد نیست ژاپنی صحبت کند اما می تواند منظورش را بفهماند.
1. He doesn't speak much Japanese but he can make himself understood.
1. او زیاد بلد نیست ژاپنی صحبت کند اما می تواند منظورش را بفهماند.
کلمات دیگر: