انتخابات نسبی، گزینش برپار
proportional representation
انتخابات نسبی، گزینش برپار
انگلیسی به فارسی
انتخابات نسبی، گزینش برپار
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a system of voting in which the percentage of legislators elected from a particular party is determined by the popular vote for that party.
• method of elections in which delegates truly represent the distribution of opinions of the voting public
proportional representation is a system of voting in elections in which each political party is represented in parliament in proportion to the number of people who voted for it.
proportional representation is a system of voting in elections in which each political party is represented in parliament in proportion to the number of people who voted for it.
مترادف و متضاد
representational government
Synonyms: cumulative system, cumulative voting, Hare system, list system, one man one vote, PR
جملات نمونه
1. A proportional representation system is to apply to future elections.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نمایندگی متناسب باید برای انتخابات آینده اعمال شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم نمایندگی متناسب برای انتخابات آینده اعمال می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم نمایندگی متناسب برای انتخابات آینده اعمال می شود
2. Home rule and proportional representation are the means by which we shall break the stranglehold of Westminster.
[ترجمه ترگمان]قانون خانه و نمایندگی متناسب وسیله ای هستند که از خفقان وست مینستر استفاده خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]حکومت خانه و نمایندگی متناسب وسیله ای است که ما باید خرابکارانه وست مینستر را شکست دهیم
[ترجمه گوگل]حکومت خانه و نمایندگی متناسب وسیله ای است که ما باید خرابکارانه وست مینستر را شکست دهیم
3. I would discuss the script, say, on proportional representation, and then give him free rein.
[ترجمه ترگمان]من در مورد این فیلمنامه بحث خواهم کرد، مثلا، به نمایندگی متناسب، و سپس او را آزاد خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من در مورد اسکریپت صحبت می کنم، بگویم، در نمایندگی متناسب، و سپس به او آزاد است
[ترجمه گوگل]من در مورد اسکریپت صحبت می کنم، بگویم، در نمایندگی متناسب، و سپس به او آزاد است
4. Hanson skilfully exploited the system of proportional representation, which asks voters to list candidates in order of preference.
[ترجمه ترگمان]\"هانسون\" ماهرانه سیستم نمایندگی متناسب را مورد سو استفاده قرار داد، که از رای دهندگان می خواهد تا نامزدها را به ترتیب اولویت قرار دهند
[ترجمه گوگل]هانسون با بهره گیری از سیستم نمایندگی متناسب، از رای دهندگان به منظور انتخاب نامزدها به ترتیب اولویت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هانسون با بهره گیری از سیستم نمایندگی متناسب، از رای دهندگان به منظور انتخاب نامزدها به ترتیب اولویت استفاده می کند
5. New Zealand's electoral system, a form of proportional representation, is a key difference.
[ترجمه ترگمان]سیستم انتخاباتی نیوزلند، شکلی از نماینده متناسب، یک تفاوت کلیدی است
[ترجمه گوگل]سیستم انتخاباتی نیوزیلند، یک فرم نمایندگی متناسب، یک تفاوت اساسی است
[ترجمه گوگل]سیستم انتخاباتی نیوزیلند، یک فرم نمایندگی متناسب، یک تفاوت اساسی است
6. At the political level, proportional representation was abolished for local elections in 1922 and for Stormont elections in 192
[ترجمه ترگمان]در سطح سیاسی، نمایندگی متناسب برای انتخابات محلی در سال ۱۹۲۲ و برای انتخابات استورمونت در سال ۱۹۲ ملغی شد
[ترجمه گوگل]در سطح سیاسی، نمایندگی متناسب برای انتخابات محلی در سال 1922 و برای انتخابات Stormont در سال 192 لغو شد
[ترجمه گوگل]در سطح سیاسی، نمایندگی متناسب برای انتخابات محلی در سال 1922 و برای انتخابات Stormont در سال 192 لغو شد
7. Swapo was alone in its opposition to proportional representation and a bi-cameral system.
[ترجمه ترگمان]Swapo در مخالفت خود با نمایندگی متناسب و یک سیستم دو - تنها بود
[ترجمه گوگل]Swapo تنها در مخالفت با نمایندگی متناسب و یک سیستم دو بعدی بود
[ترجمه گوگل]Swapo تنها در مخالفت با نمایندگی متناسب و یک سیستم دو بعدی بود
8. The elections were conducted on the basis of proportional representation.
[ترجمه ترگمان]انتخابات بر پایه نمایندگی متناسب اجرا شد
[ترجمه گوگل]انتخابات بر اساس نمایندگی متناسب انجام شد
[ترجمه گوگل]انتخابات بر اساس نمایندگی متناسب انجام شد
9. Proportional representation in a non - parliamentary system obviously [ clarify ] does not have this result.
[ترجمه ترگمان]نمایندگی Proportional در یک سیستم غیر پارلمانی به وضوح ] این نتیجه را ندارد
[ترجمه گوگل]نمایندگی مجاز در یک سیستم غیر پارلمانی واضح است [نتیجه گیری] این نتیجه را ندارد
[ترجمه گوگل]نمایندگی مجاز در یک سیستم غیر پارلمانی واضح است [نتیجه گیری] این نتیجه را ندارد
10. Quentin : Well a proportional representation system would solve that problem.
[ترجمه ترگمان]کونتین: خوب، یک سیستم نمایندگی متناسب این مشکل را حل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Quentin خوب یک سیستم نمایندگی متناسب این مشکل را حل می کند
[ترجمه گوگل]Quentin خوب یک سیستم نمایندگی متناسب این مشکل را حل می کند
11. Their system seems to combine the two ideals of strong government and proportional representation.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سیستم آن ها دو ایده دولت قوی و نمایندگی متناسب را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]سیستم آنها به نظر می رسد که دو آرمان دولت قوی و نمایندگی متناسب را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]سیستم آنها به نظر می رسد که دو آرمان دولت قوی و نمایندگی متناسب را ترکیب می کند
12. At the end of 1917 there was much parliamentary manoeuvring over proportional representation.
[ترجمه ترگمان]در پایان سال ۱۹۱۷، اقدامات پارلمانی زیادی بر روی نمایندگی تناسبی انجام شد
[ترجمه گوگل]در پایان سال 1917 مانور پارلمانی بیش از نمایندگی متناسب وجود داشت
[ترجمه گوگل]در پایان سال 1917 مانور پارلمانی بیش از نمایندگی متناسب وجود داشت
13. It is elected for a five-year term by a system of proportional representation.
[ترجمه ترگمان]آن برای یک دوره پنج ساله توسط یک سیستم نمایندگی متناسب انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]این یک سیستم نمایندگی متناسب برای یک دوره پنج ساله انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]این یک سیستم نمایندگی متناسب برای یک دوره پنج ساله انتخاب می شود
14. Of the total seats, 75 are filled by direct election and 25 on the basis of proportional representation.
[ترجمه ترگمان]از مجموع صندلی ها ۷۵ نفر با انتخابات مستقیم و ۲۵ نفر براساس نمایندگی متناسب پر شده اند
[ترجمه گوگل]از مجموع کرسی ها، 75 نفر با انتخاب مستقیم و 25 بر اساس نمایندگی متناسب پر می شوند
[ترجمه گوگل]از مجموع کرسی ها، 75 نفر با انتخاب مستقیم و 25 بر اساس نمایندگی متناسب پر می شوند
15. As the essential measure to secure and entrench lasting reform we will introduce fair votes by proportional representation for Parliamentary elections.
[ترجمه ترگمان]به عنوان اقدامی اساسی برای تضمین و نهادینه کردن اصلاحات پایدار، ما آرا منصفانه را از سوی نماینده متناسب انتخابات پارلمانی معرفی خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک اقدام ضروری جهت تضمین و تثبیت اصلاحات پایدار، با نمایندگی متناسب برای انتخابات پارلمانی، رای های منصفانه را معرفی خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک اقدام ضروری جهت تضمین و تثبیت اصلاحات پایدار، با نمایندگی متناسب برای انتخابات پارلمانی، رای های منصفانه را معرفی خواهیم کرد
پیشنهاد کاربران
انتخابات نسبی
proportional representation ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: نمایندگی تناسبی
تعریف: نوعی نظام انتخاباتی در کشورهای چندحزبی که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب می کند صاحب کرسی می شود
واژه مصوب: نمایندگی تناسبی
تعریف: نوعی نظام انتخاباتی در کشورهای چندحزبی که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب می کند صاحب کرسی می شود
کلمات دیگر: