قرار (یا قرارداد) خرید متقابل، باز خرید، پس خریدن جنس فروخته شده
buyback
قرار (یا قرارداد) خرید متقابل، باز خرید، پس خریدن جنس فروخته شده
انگلیسی به فارسی
قرار (یا قرارداد) خرید متقابل
باز خرید، پس خریدن جنس فروخته شده
(اقتصاد و بورس سهام) خرید سهام شرکت توسط خود شرکت (بهمنظور مرغوب کردن سهام)
بازخرید
انگلیسی به انگلیسی
• act of re-buying merchandise (by a store) that was previously sold to a customer
جملات نمونه
1. The company announced an extensive stock buy-back program.
[ترجمه ترگمان]این شرکت برنامه خرید و فروش گسترده سهام را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت یک برنامه خرید سهام بزرگ را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت یک برنامه خرید سهام بزرگ را اعلام کرد
2. Recent evidence suggests that buy-backs merely create banking commissions and do not stimulate growth.
[ترجمه ترگمان]شواهد اخیر حاکی از آن است که خرید - پشتیبان صرفا به ایجاد کمیسیون های بانکی تبدیل شده و رشد را تحریک نمی کند
[ترجمه گوگل]شواهد اخیر نشان می دهد که پشت خرید تنها ایجاد کمیسیون های بانکی و تحریک رشد نیست
[ترجمه گوگل]شواهد اخیر نشان می دهد که پشت خرید تنها ایجاد کمیسیون های بانکی و تحریک رشد نیست
3. One difficult question is what is the situation if the overseas trust went through a non-qualifying buy-back procedure?
[ترجمه ترگمان]یک سوال دشوار این است که اگر اعتماد در خارج از کشور از طریق فرآیند خرید مجدد غیر واجد شرایط انجام شود، چه وضعیتی وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]یک سوال دشوار این است که اگر اعتماد در خارج از کشور از طریق روش بازپرداخت غیرقابل قبول انجام شود، وضعیت چیست؟
[ترجمه گوگل]یک سوال دشوار این است که اگر اعتماد در خارج از کشور از طریق روش بازپرداخت غیرقابل قبول انجام شود، وضعیت چیست؟
4. Buybacks and profits retained by companies, rather than ploughed back by investors, may boost earnings per share.
[ترجمه ترگمان]buybacks و سود حفظ شده توسط شرکت ها، به جای شخم زدن توسط سرمایه گذاران، ممکن است درآمدها را به ازای هر سهم افزایش دهند
[ترجمه گوگل]بازدهی و سود متعلق به شرکت ها، به جای سرمایه گذاران توسط کشاورزان، ممکن است سود هر سهم را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بازدهی و سود متعلق به شرکت ها، به جای سرمایه گذاران توسط کشاورزان، ممکن است سود هر سهم را افزایش دهد
5. Major private finance infrastructure investment opportunities will initially be in the form of buy-back schemes.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری خصوصی در بخش سرمایه گذاری خصوصی در ابتدا به شکل طرح های پشتیبان خواهد بود
[ترجمه گوگل]فرصت های سرمایه گذاری عمده سرمایه گذاری خصوصی در ابتدا در قالب طرح های بازپرداخت خواهد بود
[ترجمه گوگل]فرصت های سرمایه گذاری عمده سرمایه گذاری خصوصی در ابتدا در قالب طرح های بازپرداخت خواهد بود
6. Another important difference is that a buyback deal usually stretches over a longer period of time than a counter purchase deal.
[ترجمه ترگمان]یک تفاوت مهم دیگر این است که یک معامله buyback معمولا بیش از یک معامله خرید انجام می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تفاوت های مهم این است که یک قرارداد رها معمولا در مدت زمان طولانی تر از یک معامله خرید معادل است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تفاوت های مهم این است که یک قرارداد رها معمولا در مدت زمان طولانی تر از یک معامله خرید معادل است
7. Despite solid financial performance and an aggressive stock buyback, eBay stock has been flagging.
[ترجمه ترگمان]با وجود عملکرد مالی محکم و یک شرکت aggressive سهام، سهام بای در معرض انقراض قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با وجود عملکرد مالی ممتاز و رها سازی سهام تهاجمی، سهام eBay پرچم گذاری شده است
[ترجمه گوگل]با وجود عملکرد مالی ممتاز و رها سازی سهام تهاجمی، سهام eBay پرچم گذاری شده است
8. In view of the fact that the stock buyback has become another new behavior in our country's stock market, this article intends to make a preliminary study of the stock buyback .
[ترجمه ترگمان]با توجه به این واقعیت که بورس اوراق بهادار به یک رفتار جدید دیگر در بازار سهام کشور ما تبدیل شده است، این مقاله قصد دارد تا یک مطالعه مقدماتی درباره the سهام انجام دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به این واقعیت است که بازده سهام در بازار سهام کشور ما یک رفتار جدید دیگر شده است، این مقاله قصد دارد مطالعات مقدماتی مبادله سهام را آغاز کند
[ترجمه گوگل]با توجه به این واقعیت است که بازده سهام در بازار سهام کشور ما یک رفتار جدید دیگر شده است، این مقاله قصد دارد مطالعات مقدماتی مبادله سهام را آغاز کند
9. A stock repurchase(stock buyback)is when a firm repurchases its own stock, resulting in a reduction in the number of shares outstanding.
[ترجمه ترگمان]خرید مجدد سهام (stock سهام)زمانی است که یک شرکت سهام خود را تولید می کند که منجر به کاهش تعداد سهام برجسته می شود
[ترجمه گوگل]بازخرید سهام (خرید سهام) زمانی است که یک شرکت سهام خود را بازپرداخت می کند و موجب کاهش تعداد سهام شده است
[ترجمه گوگل]بازخرید سهام (خرید سهام) زمانی است که یک شرکت سهام خود را بازپرداخت می کند و موجب کاهش تعداد سهام شده است
10. BlackRock's $ 55 billion stock buyback from Bank of America is the latest sign of its growing might. Its boss, Laurence D. Fink, doesn't think his firm is too big to fail.
[ترجمه ترگمان]BlackRock میلیارد دلاری سهام بانک آمریکا از بانک آمریکا آخرین نشانه رشد آن است رئیس آن، لارنس دی وی می گوید، وی فکر نمی کند که شرکت او به اندازه کافی بزرگ باشد که شکست بخورد
[ترجمه گوگل]سهام بلکبرک 55 میلیارد دلار از بانک مرکزی آخرین نشانه ای از قدرت رو به رشد آن است رئیس آن، لورنس دی فینک، فکر نمی کند که شرکت او برای شکست دادن خیلی بزرگ است
[ترجمه گوگل]سهام بلکبرک 55 میلیارد دلار از بانک مرکزی آخرین نشانه ای از قدرت رو به رشد آن است رئیس آن، لورنس دی فینک، فکر نمی کند که شرکت او برای شکست دادن خیلی بزرگ است
11. Last Friday, affected the buyback news, the U. S. media aircraft rose 21 percent.
[ترجمه ترگمان]جمعه گذشته، این روزنامه اخبار buyback را تحت تاثیر قرار داد اس هواپیمای رسانه ای ۲۱ درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]هواپیما رسانه ای U S 21 درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]هواپیما رسانه ای U S 21 درصد افزایش یافت
12. The buyback is 'a good signal for the market, ' says David Winters, portfolio manager of the Wintergreen Fund, which holds about $50 million in Berkshire stock.
[ترجمه ترگمان]دیوید وینترز، مدیر پورتفولیو صندوق wintergreen که حدود ۵۰ میلیون دلار در سال برکشایر بر می دارد، می گوید که buyback علامت خوبی برای این بازار است
[ترجمه گوگل]دیوید وینترز، مدیر عامل صندوق زمستانی سبز، که سهام خود را در برکشایر حدود 50 میلیون دلار نگه می دارد، می گوید: بازپرداخت، 'یک نشانه خوب برای بازار است '
[ترجمه گوگل]دیوید وینترز، مدیر عامل صندوق زمستانی سبز، که سهام خود را در برکشایر حدود 50 میلیون دلار نگه می دارد، می گوید: بازپرداخت، 'یک نشانه خوب برای بازار است '
13. At its height, the Sears buyback covered 30 percent of its shares in one 12 - month period.
[ترجمه ترگمان]در ارتفاع خود، Sears buyback ۳۰ درصد از سهام خود را در یک دوره ۱۲ ماهه پوشش داد
[ترجمه گوگل]در بلند مدت، پس انداز Sears 30 درصد از سهام خود را در یک دوره 12 ماهه پوشش داد
[ترجمه گوگل]در بلند مدت، پس انداز Sears 30 درصد از سهام خود را در یک دوره 12 ماهه پوشش داد
14. What types of identifications are required for all Buyback transactions?
[ترجمه ترگمان]برای تمام تراکنش های buyback چه نوع of لازم است؟
[ترجمه گوگل]چه نوع شناسایی مورد نیاز برای تمام معاملات بازاریابی؟
[ترجمه گوگل]چه نوع شناسایی مورد نیاز برای تمام معاملات بازاریابی؟
15. Is SDTH trying to buyback some of the convertible notes at a discount now?
[ترجمه ترگمان]Is داره سعی می کنه چند تا از the رو از هم جدا کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا SDTH در حال تلاش برای بازگرداندن برخی از یادداشت های قابل تبدیل با تخفیف در حال حاضر؟
[ترجمه گوگل]آیا SDTH در حال تلاش برای بازگرداندن برخی از یادداشت های قابل تبدیل با تخفیف در حال حاضر؟
پیشنهاد کاربران
در بازار بورس و سرمایه به معنی : خرید سهام شرکت توسط خود شرکت
کلمات دیگر: