رجوع شود به: midbrain، مغز میانی
mesencephalon
رجوع شود به: midbrain، مغز میانی
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) مغز میانی
mesencephalon
انگلیسی به انگلیسی
• middle segment of the brain, midbrain (anatomy)
جملات نمونه
1. This artery supplies portions of the MESENCEPHALON (see also BRAIN STEM INFARCTIONS) and thalamus, inferomedial TEMPORAL LOBE, and medial OCCIPITAL LOBE.
[ترجمه ترگمان]این سرخرگ بخش هایی از the را تامین می کند (همچنین BRAIN STEM INFARCTIONS)و تالاموس، inferomedial TEMPORAL lobe و medial occipital میانی است
[ترجمه گوگل]این شرط بخش هایی از MESENCEPHALON (همچنین INFARCTIONS STEM BRAIN STOMAS) و تالاموس، INFEROMEDIAL TEMPORAL LOBE و ODE LIBE MEDIA را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این شرط بخش هایی از MESENCEPHALON (همچنین INFARCTIONS STEM BRAIN STOMAS) و تالاموس، INFEROMEDIAL TEMPORAL LOBE و ODE LIBE MEDIA را فراهم می کند
2. In the mesencephalon, OXB-IR fibers were located in the central gray substance, superior and inferior colliculi, interpeduncular nucleus and raphe nuclei.
[ترجمه ترگمان]در the، الیاف OXB - IR در ماده خاکستری مرکزی، colliculi و تحتانی inferior، هسته interpeduncular و هسته raphe قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در mesencephalon، الیاف OXB-IR در مواد خاکستری مرکزی، collicules برتر و پایین تر، هسته interpeduncular و هسته رافه واقع شده است
[ترجمه گوگل]در mesencephalon، الیاف OXB-IR در مواد خاکستری مرکزی، collicules برتر و پایین تر، هسته interpeduncular و هسته رافه واقع شده است
3. METHODS: NSCs derived from rat embryonic mesencephalon were cultured in serum-free culture medium containing epidermal growth factors and basic fibroblast growth factors.
[ترجمه ترگمان]روش ها: nscs مشتق شده از mesencephalon جنینی موش در محیط کشت عاری از سرم، حاوی عوامل رشد epidermal و عوامل رشد سلول فیبروبلاست اساسی، کشت شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: NSC های حاصل از موش های صحرایی جنین موش در محیط کشت بدون سرم حاوی فاکتور رشد اپیدرمال و فاکتور رشد فیبروبلاستی پایه کشت شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: NSC های حاصل از موش های صحرایی جنین موش در محیط کشت بدون سرم حاوی فاکتور رشد اپیدرمال و فاکتور رشد فیبروبلاستی پایه کشت شدند
4. Vertebrate brains consist of the hindbrain (rhombencephalon), midbrain (mesencephalon), and forebrain (prosencephalon).
[ترجمه ترگمان]مغز vertebrate از the (rhombencephalon)، midbrain (mesencephalon)و forebrain (prosencephalon)تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]مغز استخوان مهره ها شامل عقده های مغزی (رمبوسپالون)، میانه (mesencephalon) و پیشانی (پروست سیفالون) است
[ترجمه گوگل]مغز استخوان مهره ها شامل عقده های مغزی (رمبوسپالون)، میانه (mesencephalon) و پیشانی (پروست سیفالون) است
5. Objective:To study the relationship between morphology changes of mesencephalon surrounding cisterna and prognosis of hypertensive cerebral hemorrhage.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه رابطه بین تغییر مورفولوژی of اطراف cisterna و پیش بینی خونریزی مغزی فشار خون فشار خون
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین تغییرات مورفولوژیک میانسفولون در اطراف مخزن و پیش آگهی خونریزی مغزی هیپرتانسیون است
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین تغییرات مورفولوژیک میانسفولون در اطراف مخزن و پیش آگهی خونریزی مغزی هیپرتانسیون است
6. Objective To study the effect of taurine on the living and growth of transplanted cells in Parkinson disease (PD) rat models after fetal mesencephalon cells transplantation.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر of بر زندگی و رشد سلول های پیوند یافته در سلول های Parkinson (PD)به بعد از پیوند سلول های جنینی جنین
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر تائورین بر زندگی و رشد سلول های پیوند شده در مدل موش های پارکینسون (PD) پس از پیوند سلول های مزونفتال جنین
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر تائورین بر زندگی و رشد سلول های پیوند شده در مدل موش های پارکینسون (PD) پس از پیوند سلول های مزونفتال جنین
7. Objective To study the isolation, proliferation and differentiation of the neural stem cells from the ventral mesencephalon of human fetal.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه جداسازی، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی عصبی از the شکمی جنین انسان
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه جداسازی، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی عصبی از مزانشیم شکمی جنین انسان
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه جداسازی، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی عصبی از مزانشیم شکمی جنین انسان
8. The posterior part of the forebrain that connects the mesencephalon with the cerebral hemispheres, encloses the third ventricle, and contains the thalamus and hypothalamus.
[ترجمه ترگمان]بخش خلفی of که the را با نیم کره مغزی مرتبط می کند، بطن سوم را دربرگرفته است و تالاموس و هیپوتالاموس است
[ترجمه گوگل]بخش خلفی پیشانی که mesencephalon را با نیم کره مغز متصل می کند، بطن سوم را محصور می کند و حاوی تالاموس و هیپوتالاموس است
[ترجمه گوگل]بخش خلفی پیشانی که mesencephalon را با نیم کره مغز متصل می کند، بطن سوم را محصور می کند و حاوی تالاموس و هیپوتالاموس است
9. Results All three subtypes of dopamine receptors were expressed in neurospheres both from mesencephalon and from hippocampus.
[ترجمه ترگمان]نتایج هر سه نوع فرعی از گیرنده های دوپامین در neurospheres هم از mesencephalon و هم از هیپوکامپ، نشان داده شدند
[ترجمه گوگل]نتایج: تمام سه زیر تیپ گیرنده های دوپامین در فضاهای خونی هر دو از mesencephalon و از هیپوکمپ بیان شده است
[ترجمه گوگل]نتایج: تمام سه زیر تیپ گیرنده های دوپامین در فضاهای خونی هر دو از mesencephalon و از هیپوکمپ بیان شده است
10. Conclusion: This study indicates that TEAS may postpone exercises-inducing fatigue by accelerating the metabolism of 5-HT in hippocampus and mesencephalon .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که teas ممکن است خستگی تحریک را با تسریع متابولیسم ۵ - حزب التحریر در هیپوکامپ و mesencephalon به تعویق بیاندازد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که با افزایش سرعت متابولیسم 5-HT در هیپوکامپ و مزانفالون، TEAS ممکن است باعث کاهش خستگی ناشی از تمرینات شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که با افزایش سرعت متابولیسم 5-HT در هیپوکامپ و مزانفالون، TEAS ممکن است باعث کاهش خستگی ناشی از تمرینات شود
11. The nucleus isthmi for the most part is located at the caudal end of the mesencephalon below the optic tectum.
[ترجمه ترگمان]هسته isthmi برای اکثر قسمت ها در انتهای دمی of در زیر the نوری قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]استثناء هسته ای بیشتر در قسمت انتهایی مزانفالون زیر تکتوم نوری قرار دارد
[ترجمه گوگل]استثناء هسته ای بیشتر در قسمت انتهایی مزانفالون زیر تکتوم نوری قرار دارد
12. Objective To investigate some conditions which could in vitro induce neural precursor cells (NPCs) from mesencephalon of rat embryo to differentiate into dopaminergic neurons with a higher percentage.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی برخی شرایط که در آزمایشگاه می تواند سلول های پری کورسور عصبی (NPCs)را از mesencephalon جنین موش ایجاد کند تا به نورون های dopaminergic با درصد بالاتر تبدیل شود
[ترجمه گوگل]هدف بررسی برخی از شرایط که در in vitro می تواند سلول های پیش آگهی عصبی (NPCs) از mesencephalon جنین موش را به تمایز به نورون های dopaminergic با درصد بالاتر است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی برخی از شرایط که در in vitro می تواند سلول های پیش آگهی عصبی (NPCs) از mesencephalon جنین موش را به تمایز به نورون های dopaminergic با درصد بالاتر است
13. Either of two lobes of the dorsal part of the mesencephalon, containing primary visual centers.
[ترجمه ترگمان]در هر دو بخش پشتی بخش پشتی، شامل مراکز بینایی اولیه است
[ترجمه گوگل]یکی از دو لبه قسمت پشتی mesencephalon، حاوی مراکز بصری اولیه است
[ترجمه گوگل]یکی از دو لبه قسمت پشتی mesencephalon، حاوی مراکز بصری اولیه است
14. It is activated from the brainstem reticulospinal neurones, which in turn are controlled from diencephalon and mesencephalon with separate populations of locomotor command neurones.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از brainstem reticulospinal neurones فعال می شود که به نوبه خود از diencephalon و mesencephalon با جمعیت های مجزا از neurones فرماندهی locomotor کنترل می شود
[ترجمه گوگل]این از نورونهای رتیکولوسپنانی ساقه مغز فعال می شود که به نوبه خود از سلول های خونی و mesencephalon با جمعیت های جداگانه از نورون های فرمان حرکتی کنترل می شود
[ترجمه گوگل]این از نورونهای رتیکولوسپنانی ساقه مغز فعال می شود که به نوبه خود از سلول های خونی و mesencephalon با جمعیت های جداگانه از نورون های فرمان حرکتی کنترل می شود
پیشنهاد کاربران
بخش میانی مغز ، مغزمیانی
کلمات دیگر: