کلمه جو
صفحه اصلی

double up


معنی : دولا کردن، دولا شدن
معانی دیگر : 1- کاملا خم یا تا کردن، (مشت را) گره کردن 2- (از شدت درد یا خنده و غیره) دولا شدن، در اطاق یا تختخواب یک نفره شریک شدن، دولاشدن در اثر خنده وغیره

انگلیسی به فارسی

دولاکردن، در اطاق یا تختخواب یک نفره شریک شدن، دولاشدن (در اثر خنده و غیره)


انگلیسی به انگلیسی

• share a room intended for one person; share a single bed; risk the winnings from one bet on a subsequent gamble; bend over with laughter or from pain

مترادف و متضاد

دولا کردن (فعل)
bend, double, double up, ply

دولا شدن (فعل)
stoop, double up, crouch, hunker

جملات نمونه

1. We shall have to double up the sheets to get them in the drawer.
[ترجمه ترگمان]باید ملافه ها را دو برابر کنیم تا آن ها را در کشو بچیند
[ترجمه گوگل]ما باید ورقها را به دوش بکشیم تا آنها را در کشو قرار دهیم

2. They laugh so hard they double up with laughter.
[ترجمه ترگمان]آن ها آنقدر می خندند که از خنده خودداری می کنند
[ترجمه گوگل]آنها خیلی سخت می خندند و می خندند

3. We'll have to double up on books; there aren't enough to go around.
[ترجمه ترگمان]ما باید دو برابر کتاب ها را دو برابر کنیم؛ به اندازه کافی برای رفتن نداریم
[ترجمه گوگل]ما باید کتاب را دو برابر کنیم به اندازه کافی برای رفتن به اطراف وجود دارد

4. Terry will have to double up with Bill in the front bedroom.
[ترجمه ترگمان]تری باید با بیل در اتاق جلویی دو برابر بشه
[ترجمه گوگل]تری باید با بیل در اتاق خواب قبلی دو برابر شود

5. A punch like that would double up anyone.
[ترجمه ترگمان] یه مشت که هر کسی رو دو برابر میکنه
[ترجمه گوگل]یک پانچ مثل این است که هر کس را دو برابر کند

6. There were enough guitarists to double up on parts .
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گیتار زن هست که بتونه دو برابر بشه
[ترجمه گوگل]گیتاریست های کافی برای دوختن بر روی قطعات وجود داشتند

7. You'll have to double up with Susie while your aunt is here.
[ترجمه ترگمان]وقتی خاله ات اینجاست باید با سوزی بازی کنی
[ترجمه گوگل]شما باید با سوزی در حالی که عمه شما اینجا است تقسیم کنید

8. You can stay with us; we'll all just double up.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با ما بمانید؛ همه ما دو برابر خواهیم شد
[ترجمه گوگل]شما می توانید با ما بمانید؛ همه ما فقط دو برابر می کنیم

9. They only have one room left:you'll have to double up with Peter.
[ترجمه ترگمان]فقط یک اتاق باقی مانده: باید با پیتر دو برابر کنی
[ترجمه گوگل]آنها فقط یک اتاق دارند: شما باید با پیتر دو برابر کنید

10. The rug can double up.
[ترجمه ترگمان] فرش میتونه دوبرابر بشه
[ترجمه گوگل]فرش می تواند دو برابر شود

11. Men can double up on all three groups.
[ترجمه ترگمان]مردان می توانند هر سه گروه را دو برابر کنند
[ترجمه گوگل]مردان می توانند در هر سه گروه دو برابر شوند

12. Come on, Tom. Double up.
[ترجمه ترگمان]زود باش، تام دوبل
[ترجمه گوگل]بیا، تام دوبرابر کن

13. Many can't afford their own homes and double up with family.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد نمی توانند از عهده مخارج خانه خود بربیایند و با خانواده خود را دو برابر کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری نمیتوانند خانه خودشان را بپردازند و خانواده را دو برابر کنند

14. I wanted to double up all Wavebreaker's standing rigging, just in case we did try to take her across the ocean.
[ترجمه ترگمان]می خواستم همه طناب ها را دو برابر کنم، درست در صورتی که سعی کردیم او را از اقیانوس دور کنیم
[ترجمه گوگل]من می خواستم دوچرخه سواری ایستاده Wavebreaker را دو برابر کنم، فقط در صورتی که سعی کردیم او را در سراسر اقیانوس ببریم

15. To increase calories, double up, but be careful.
[ترجمه ترگمان]برای افزایش کالری، دو برابر کنید، اما مراقب باشید
[ترجمه گوگل]برای افزایش کالری، دو برابر شود، اما مراقب باشید

پیشنهاد کاربران

دوتا و یکی کردن
به اشتراک گذاشتن
شریک شدن در استفاده از چیزی

1. به اشتراک گذاشتن چیزی مثل اتاق با فردی دیگر.
2. دریافت یا استفاده از دو مورد. مثال : Matt Damon doubled up, winning two Oscars that night یعنی: مت دیمون دتایی شد و در آن شب دو اسکار گرفت.
مرجع: Online Dictionary Cambridge

نقش متفاوت دیگری ایفا کردن


کلمات دیگر: