خاموش کردن آتش
put out a fire
پیشنهاد کاربران
در معنای اصطلاحی:
رفع گرفتاری یا حل مشکلی که معمولاً بر اثر بی کفایتی، غفلت یا خطای یک آدم دیگه به وجود اومده.
رفع گرفتاری یا حل مشکلی که معمولاً بر اثر بی کفایتی، غفلت یا خطای یک آدم دیگه به وجود اومده.
کلمات دیگر: