تادیبی
correctional
تادیبی
انگلیسی به فارسی
تأدیبی
اصلاحی
انگلیسی به انگلیسی
• serving to fix or put right; serving to punish, disciplinary
جملات نمونه
1. He is currently being held in a metropolitan correctional center.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در مرکز بازپروری شهری نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در مرکز اصالح شهری نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در مرکز اصالح شهری نگهداری می شود
2. Poshekhonov ladled out the lore of the Correctional Labour Colonies.
[ترجمه ترگمان]Poshekhonov فرهنگ و Colonies اداره کار تادیبی را زیر و رو می کرد
[ترجمه گوگل]Poshekhonov سرچشمه Colonies کار اصلاح ناپذیر کار کرده است
[ترجمه گوگل]Poshekhonov سرچشمه Colonies کار اصلاح ناپذیر کار کرده است
3. Clearly there are times when correctional staff and professionals come into conflict over their aims.
[ترجمه ترگمان]واضح است که زمانی وجود دارد که پرسنل زندان ها و افراد حرفه ای با اهداف خود درگیر می شوند
[ترجمه گوگل]واضح است که زمانیکه کارکنان و متخصصان اصلاحات درمورد اهدافشان متضرر می شوند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]واضح است که زمانیکه کارکنان و متخصصان اصلاحات درمورد اهدافشان متضرر می شوند، وجود دارد
4. How to carry operation does correctional leg bend?
[ترجمه ترگمان]نحوه انجام عملیات اصلاح بخش اصلاح و اصلاح وضع خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چگونه عملیات انجام می شود اصلاح پا خم؟
[ترجمه گوگل]چگونه عملیات انجام می شود اصلاح پا خم؟
5. Correctional tooth ( unplug tooth ) right is memory influential? Nantong area which hospital is better?
[ترجمه ترگمان]یکی از دندان های اصلاحی که از پریز برق جدا می شود، تاثیر گذار است؟ ناحیه Nantong که بیمارستان بهتر است؟
[ترجمه گوگل]دندان اصلاح کننده (دندان بدون پریود) آیا حافظه موثر است؟ منطقه نانتونگ که بیمارستان بهتر است؟
[ترجمه گوگل]دندان اصلاح کننده (دندان بدون پریود) آیا حافظه موثر است؟ منطقه نانتونگ که بیمارستان بهتر است؟
6. Is myopic and correctional operation good?
[ترجمه ترگمان]عمل myopic و اصلاح correctional خوبه؟
[ترجمه گوگل]آیا عمل جراحی بینی و جراحی خوب است؟
[ترجمه گوگل]آیا عمل جراحی بینی و جراحی خوب است؟
7. To cope with the perennial overcrowding problem in correctional institutions, a former military camp was converted into Lo Wu Correctional Institution, a minimum security prison.
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با مشکل ازدحام دائمی در موسسات تادیبی، یک اردوگاه نظامی سابق به موسسه تادیبی \"وو وو\" تبدیل شد که حداقل زندان امنیتی است
[ترجمه گوگل]برای مقابله با مشکل بیش از حد فراوان در مؤسسات اصلاح، یک اردوگاه نظامی سابق به موسسه اصلاحی Lo Wu تبدیل شد که حداقل یک زندان امنیتی بود
[ترجمه گوگل]برای مقابله با مشکل بیش از حد فراوان در مؤسسات اصلاح، یک اردوگاه نظامی سابق به موسسه اصلاحی Lo Wu تبدیل شد که حداقل یک زندان امنیتی بود
8. Tam Gap Correctional Institution, which accommodates remand prisoners, training centre inmates and young prisoners.
[ترجمه ترگمان]موسسه Correctional Gap، که زندانیان، زندانیان مرکز آموزش و زندانیان جوان را در خود جای داده است
[ترجمه گوگل]موسسه اصلاحی تام گاپ که زندانیان زندان، زندانیان مرکز آموزشی و زندانیان جوان را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]موسسه اصلاحی تام گاپ که زندانیان زندان، زندانیان مرکز آموزشی و زندانیان جوان را در اختیار دارد
9. The tooth is correctional how long be in good condition!
[ترجمه ترگمان]این دندان در حال اصلاح و اصلاح است که چه مدت در شرایط خوبی قرار دارد!
[ترجمه گوگل]دندان اصلاحی است که مدت زیادی در شرایط خوبی قرار دارد
[ترجمه گوگل]دندان اصلاحی است که مدت زیادی در شرایط خوبی قرار دارد
10. The students in work-study correctional schools had more aggression than those in regular schools.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در مدارس آموزش کار بیشتر از مدارس معمولی دارای پرخاشگری بیشتری هستند
[ترجمه گوگل]مدارس تحصیلات تکمیلی در کار کارآموزی بیشتر از مدارس معمولی داشتند
[ترجمه گوگل]مدارس تحصیلات تکمیلی در کار کارآموزی بیشتر از مدارس معمولی داشتند
11. Courses include interpersonal communication, victimology, correctional ethics, and various aspects of criminal justice.
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از ارتباطات بین فردی، victimology، اخلاق تادیبی و جنبه های مختلف عدالت کیفری
[ترجمه گوگل]دوره ها عبارتند از ارتباطات بین فردی، قربانی، اخلاق اصلاح و جنبه های مختلف عدالت کیفری
[ترجمه گوگل]دوره ها عبارتند از ارتباطات بین فردی، قربانی، اخلاق اصلاح و جنبه های مختلف عدالت کیفری
12. The Correctional matrix calculation is used for the spectrophotometric determination of Ca, Mg and Zn in hair in this paper.
[ترجمه ترگمان]محاسبه ماتریس اصلاحی برای تعیین spectrophotometric کلسیم، منیزیم و Zn در مو در این مقاله مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]محاسبه ماتریس تصحیح شده برای تعیین اسپکتروفتومتری Ca، Mg و Zn در مو در این مقاله استفاده شده است
[ترجمه گوگل]محاسبه ماتریس تصحیح شده برای تعیین اسپکتروفتومتری Ca، Mg و Zn در مو در این مقاله استفاده شده است
13. Inside, a correctional officer barks out orders as new inmates walk through their welcoming process.
[ترجمه ترگمان]در داخل، یک مامور تادیبی دستور داد زندانیان جدید از طریق روند خوشامد گویی خود عبور کنند
[ترجمه گوگل]در داخل، یک افسر اصلاح طلب دستورات را به عنوان زندانیان جدید از طریق روند استقامتی خود به راه می اندازد
[ترجمه گوگل]در داخل، یک افسر اصلاح طلب دستورات را به عنوان زندانیان جدید از طریق روند استقامتی خود به راه می اندازد
14. Should correctional glasses compare amblyopia general myopia ( far - sighted ) does degree want low?
[ترجمه ترگمان]آیا باید گیلاس ها را با myopia general (دور نزدیک بین)مقایسه کرد؟ آیا میزان low کم است؟
[ترجمه گوگل]آیا عینک های اصلاح مقایسه آمبلیوپی میوپی کلی (دور چشم) آیا درجه می خواهم کم؟
[ترجمه گوگل]آیا عینک های اصلاح مقایسه آمبلیوپی میوپی کلی (دور چشم) آیا درجه می خواهم کم؟
15. Were you employed at Fox River as a correctional officer, Mr. Geary?
[ترجمه ترگمان]تو توی \"فاکس\" به عنوان یه مامور اعدام استخدام شدی، آقای \"Geary\"؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در فاکس ریور به عنوان یک افسر اصلاحی، آقای گری کار می کردید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در فاکس ریور به عنوان یک افسر اصلاحی، آقای گری کار می کردید؟
پیشنهاد کاربران
بازپروری
اصلاحی
اصلاحی
اصلاح وتربیت
تنبیه، جزا، کیفر، مجازات، اصلاح، تربیت، تربیت کردن، ادب کردن
بازپروری
کلمات دیگر: