کشور سودان (پایتخت: خرطوم - 2505815 کیلومتر مربع)
sudan
کشور سودان (پایتخت: خرطوم - 2505815 کیلومتر مربع)
انگلیسی به فارسی
سودان
کشور سودان
صحرای سودان (در آفریقا - از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ ادامه دارد)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Sudanese (adj.), Sudanese (n.)
مشتقات: Sudanese (adj.), Sudanese (n.)
• (1) تعریف: a country in northeastern Africa, south of Egypt.
• (2) تعریف: a region of North Africa south of the Sahara, extending across the continent.
• republic of the sudan, country in northeast africa bordering the red sea; region in northern africa
the republic of sudan is a country in north-east africa. it was ruled by britain and egypt from 1899 until independence in 1956. ethnic conflict followed, with the christian and animist south seeking secession from the muslim, more developed north. the sudanese people's liberation army (spla), led by colonel john garang, is the main guerrilla force in the south. in the early 1990s the spla divided and the civil war intensified with tribal factions fighting each other and the government for territory. lieutenant-general omar hassan ahmad al-bashir became president of sudan in a coup in 1989 and abolished political parties. sudan is a member of the arab league and the organization of african unity. large foreign debts and high inflation are major economic problems. recurring famine and influxes of refugees from chad and ethiopia are additional problems. sudan exports cotton, livestock, and gum arabic.
the republic of sudan is a country in north-east africa. it was ruled by britain and egypt from 1899 until independence in 1956. ethnic conflict followed, with the christian and animist south seeking secession from the muslim, more developed north. the sudanese people's liberation army (spla), led by colonel john garang, is the main guerrilla force in the south. in the early 1990s the spla divided and the civil war intensified with tribal factions fighting each other and the government for territory. lieutenant-general omar hassan ahmad al-bashir became president of sudan in a coup in 1989 and abolished political parties. sudan is a member of the arab league and the organization of african unity. large foreign debts and high inflation are major economic problems. recurring famine and influxes of refugees from chad and ethiopia are additional problems. sudan exports cotton, livestock, and gum arabic.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] رنگینه سودان ساخت کارخانجات مختلف رنگسازی
جملات نمونه
1. Civil war in the Sudan has been grinding on for nine years.
[ترجمه ترگمان]جنگ داخلی در سودان به مدت نه سال تمام شده است
[ترجمه گوگل]جنگ داخلی در سودان نه سال است
[ترجمه گوگل]جنگ داخلی در سودان نه سال است
2. And now the drought in Sudan.
[ترجمه ترگمان]و اکنون خشکسالی در سودان
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر خشکسالی در سودان
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر خشکسالی در سودان
3. Sudan even threat-ened to mobilize in response to the ultima-tums.
[ترجمه ترگمان]سودان حتی تهدید کننده است که در واکنش به آخرین حربه متوسل به بسیج شده است
[ترجمه گوگل]سودان حتی تهدید می شود که در واکنش به ناتوانی ها بسیج شود
[ترجمه گوگل]سودان حتی تهدید می شود که در واکنش به ناتوانی ها بسیج شود
4. Sudan requires food immediately to avert a humanitarian catastrophe.
[ترجمه ترگمان]سودان به سرعت به غذا نیاز دارد تا یک فاجعه انسانی را دفع کند
[ترجمه گوگل]سودان بلافاصله برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]سودان بلافاصله برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی نیاز دارد
5. Sudan suffered a series of calamities during the 1980s.
[ترجمه ترگمان]سودان در دهه ۱۹۸۰ از مجموعه ای از فجایع رنج می برد
[ترجمه گوگل]سودان طی دهه 1980 رنج بسیاری از فاجعه را متحمل شد
[ترجمه گوگل]سودان طی دهه 1980 رنج بسیاری از فاجعه را متحمل شد
6. Once again the people of Sudan face the threat of famine.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر مردم سودان با تهدید قحطی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر مردم سودان با تهدید قحطی مواجه هستند
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر مردم سودان با تهدید قحطی مواجه هستند
7. Despite presence of Hyalomma tick vectors in Sudan, no CCHF cases have been confirmed there.
[ترجمه ترگمان]علی رغم حضور بردارهای tick در سودان، هیچ بیماری \"خونریزی دهنده کریمه کنگو\" در آنجا تایید نشده است
[ترجمه گوگل]علی رغم وجود توالی های Hyalomma tick در سودان، موارد CCHF در آنجا تایید نشده است
[ترجمه گوگل]علی رغم وجود توالی های Hyalomma tick در سودان، موارد CCHF در آنجا تایید نشده است
8. The Sudan dyes were extracted with acetonitrile and the clean - up procedure was not required.
[ترجمه ترگمان]رنگ آمیزی سودان با acetonitrile استخراج شد و رویه پاک کردن مورد نیاز نبود
[ترجمه گوگل]رنگ سودان با استونیتریل استخراج شد و روش تمیز کردن مورد نیاز نبود
[ترجمه گوگل]رنگ سودان با استونیتریل استخراج شد و روش تمیز کردن مورد نیاز نبود
9. Western diplomats credit China with helping to persuade Sudan to accept a UN peacekeeping mission there.
[ترجمه ترگمان]دیپلمات های غربی با کمک به متقاعد کردن سودان برای پذیرش ماموریت صلح سازمان ملل در آنجا، به چین اعتبار می بخشند
[ترجمه گوگل]دیپلمات های غربی به چین اعتماد می کنند تا به سودان متقاعد شوند که ماموریت حفظ صلح سازمان ملل را در آنجا بپذیرند
[ترجمه گوگل]دیپلمات های غربی به چین اعتماد می کنند تا به سودان متقاعد شوند که ماموریت حفظ صلح سازمان ملل را در آنجا بپذیرند
10. Some news just in, reports from Sudan say an air strike has destroyed a car near the city of Port Sudan.
[ترجمه ترگمان]خبرهایی از سوی سودان حاکی از آن است که یک حمله هوایی یک خودرو را در نزدیکی شهر بندر سودان از بین برده است
[ترجمه گوگل]برخی از اخبار فقط در گزارش های سودان می گویند که حمله هوایی یک ماشین را در نزدیکی شهر بندر سودان نابود کرده است
[ترجمه گوگل]برخی از اخبار فقط در گزارش های سودان می گویند که حمله هوایی یک ماشین را در نزدیکی شهر بندر سودان نابود کرده است
11. Sudan arrest warrant at the same day and refused to have any negotiation with the ICC.
[ترجمه ترگمان]در همان روز حکم بازداشت سودان صادر شد و از مذاکره با شورای بین المللی کریکت سر باز زد
[ترجمه گوگل]حکم دستگیری سودان در همان روز و از مذاکره با ICC امتناع ورزید
[ترجمه گوگل]حکم دستگیری سودان در همان روز و از مذاکره با ICC امتناع ورزید
12. In recent weeks customs officers in Port Sudan refused to allow a shipment of 600, 000 barrels of southern oil to leave harbour for lack of sufficient fee payment.
[ترجمه ترگمان]در هفته های اخیر افسران گمرک در بندر سودان از اجازه ارسال ۶۰۰ هزار بشکه نفت جنوبی برای ترک بندرگاه به علت عدم پرداخت کافی پول امتناع کردند
[ترجمه گوگل]در هفته های اخیر، گمرک گمرک در بندر سودان اجازه خروج از 600 هزار بشکه نفت جنوب را برای خروج از بندر را به دلیل عدم پرداخت کافی هزینه ها ممنوع کرد
[ترجمه گوگل]در هفته های اخیر، گمرک گمرک در بندر سودان اجازه خروج از 600 هزار بشکه نفت جنوب را برای خروج از بندر را به دلیل عدم پرداخت کافی هزینه ها ممنوع کرد
13. The seasonal migration of animals in southern Sudan is a spectacle to rival the flow of animals across Tanzania's Serengeti Plain.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت فصلی حیوانات در جنوب سودان نمایشی برای رقابت با جریان حیوانات در دشت سرنگتی تانزانیا می باشد
[ترجمه گوگل]مهاجرت فصلی حیوانات در جنوب سودان، یک دیدگاه برای رقیب جریان حیوانات در دشت سرمینتی تانزانیا است
[ترجمه گوگل]مهاجرت فصلی حیوانات در جنوب سودان، یک دیدگاه برای رقیب جریان حیوانات در دشت سرمینتی تانزانیا است
14. The government of Sudan has appealed for emergency food aid.
[ترجمه ترگمان]دولت سودان درخواست کمک های اضطراری غذایی کرده است
[ترجمه گوگل]دولت سودان برای کمک به کمک های اضطراری درخواست کرده است
[ترجمه گوگل]دولت سودان برای کمک به کمک های اضطراری درخواست کرده است
15. The Chinese Delegation supports the statement made by Sudan on behalf of the Group of 77 and China.
[ترجمه ترگمان]هیات نمایندگی چین از بیانیه سودان به نمایندگی از گروه ۷۷ و چین پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]نمایندگی چینی از بیانیه ای که توسط سودان از طرف گروه 77 و چین صادر شده، حمایت می کند
[ترجمه گوگل]نمایندگی چینی از بیانیه ای که توسط سودان از طرف گروه 77 و چین صادر شده، حمایت می کند
پیشنهاد کاربران
یک ترکیب ارگانیک بوده که جزء طبقه رنگدانه های آزو دسته بندی میشود.
کلمات دیگر: