1. a consumptive boy
یک پسر مسلول
2. a consumptive fire
یک آتش سوزی ویرانگر
3. duties consumptive of time and money
وظایفی که وقت و پول را به هدر می دهند.
4. She didn't live very long - she was consumptive.
[ترجمه ترگمان]او مدت زیادی زندگی نکرده بود او مسلول بود
[ترجمه گوگل]او خیلی طولانی زندگی نکرد - او تندباد بود
5. With the development of the consumptive credit loan, commercial banks have to focus on how to avoid personal credit risk and improve efficiency for more profit.
[ترجمه ترگمان]با توسعه وام اعتباری consumptive، بانک های تجاری باید بر روی چگونگی اجتناب از ریسک اعتباری شخصی و بهبود بهره وری برای سود بیشتر تمرکز نمایند
[ترجمه گوگل]با توسعه وام اعتبار مصرفی، بانک های تجاری باید بر چگونگی جلوگیری از خطرات اعتبار شخصی و بهبود بهره وری برای سود بیشتری تمرکز کنند
6. This change has brought with it consumptive habit changes.
[ترجمه ترگمان]این تغییر با تغییر عادت consumptive همراه بوده است
[ترجمه گوگل]این تغییر با این تغییرات عادت خوراکی به ارمغان آورده است
7. It is inevitable for the use of iatric consumptive material in hospital to increase along with the increase of the surgery patients amount.
[ترجمه ترگمان]این امر برای استفاده از مواد consumptive مسلول در بیمارستان، برای افزایش تعداد بیماران جراحی، اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد مصرفی iatric در بیمارستان برای افزایش همراه با افزایش تعداد بیماران جراحی اجتناب ناپذیر است
8. Within states using a riparian system to control consumptive uses, water diversion by domestic use.
[ترجمه ترگمان]در ایالات با استفاده از یک سیستم ساحلی برای کنترل مصرف consumptive و استفاده خانگی از آب استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در داخل ایالت ها با استفاده از یک سیستم ساحلی برای کنترل مصرف مصرف، انحراف آب از طریق استفاده داخلی
9. People's consumptive habit is changing rapidly because of the internet.
[ترجمه ترگمان]مردم به دلیل اینترنت به سرعت در حال تغییر هستند
[ترجمه گوگل]عادت مصرفی مردم به دلیل اینترنت به سرعت در حال تغییر است
10. The consumptive behavior of game players and trading is to rely on a network to finish, the service that enjoys also is dematerialize, when the problem appears, of fall victim often is consumer.
[ترجمه ترگمان]رفتار consumptive بازیکنان بازی و تجارت، تکیه کردن بر یک شبکه برای اتمام است، خدماتی که از آن لذت می برد، زمانی است که مشکل نمایان می شود، زمانی که مشکل نمایان می شود، قربانی سقوط اغلب مصرف کننده است
[ترجمه گوگل]رفتار مصرف کننده بازی ها و تجارت، تکیه بر شبکه ای است که به پایان برسد؛ خدماتی که از آن لذت می برد نیز غیرممکن است، زمانی که مشکل ظاهر می شود، قربانی سقوط اغلب مصرف کننده است
11. Fourthly, the industrial and consumptive structure of Huairou county was analyzed and diagnosed by using GRA(gray relations analysis).
[ترجمه ترگمان]چهارم، ساختار صنعتی و مسلول شهرستان Huairou مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از gra (تحلیل روابط خاکستری)تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]چهارم، ساختار صنعتی و مصرفی شهرستان هویروو با استفاده از GRA (تحلیل روابط خاکستری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
12. Technology and consumptive demand are the main factor that decides whether an industry has growth potential.
[ترجمه ترگمان]تقاضا از تکنولوژی و سل فاکتور اصلی است که تصمیم می گیرد آیا صنعت دارای پتانسیل رشد است یا خیر
[ترجمه گوگل]فناوری و تقاضای مصرفی، عامل اصلی است که تصمیم می گیرد که آیا صنعت دارای پتانسیل رشد است
13. However, consumptive demand increases still lack power.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تقاضای سل همچنان فاقد قدرت است
[ترجمه گوگل]با این حال، تقاضای مصرفی هنوز هم کمبود قدرت دارد
14. Now, the consumptive optical fiber radiation thermometer developing is a new method of the temperature measurement for melted metal.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، دماسنج طبی نوری سل مقاوم در حال توسعه روش جدیدی از اندازه گیری دما برای فلز ذوب شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، ترمومتر تابش فیبر نوری با استفاده از روش جدید اندازه گیری دما برای فلز ذوب شده است
15. The symptoms of diabetes and kidney disease are similar to those of "subdue thirsty diseases", "hydroncus", "urine turbid", "consumptive disease" in traditional Chinese medicine.
[ترجمه ترگمان]علایم بیماری دیابت و کلیه شبیه به \"مهار بیماری های ثروتمندان\"، \"hydroncus\"، \"ادرار turbid\"، \"بیماری سل\"، \"بیماری سل\" در پزشکی سنتی چینی است
[ترجمه گوگل]علائم دیابت و بیماری کلیوی شبیه به بیماری های 'تشنه سرخوردگی'، 'هیدروژن'، 'ادرار کثیف'، 'بیماری مصرفی' در طب سنتی چینی است