صفحه اصلی
figuring out
بستن
پیشنهاد کاربران
پیشنهاد کاربران
کشف، حل کردن
متوجه شدن
فهمیدن تشخیص دادن
تشخیص دادن
I should figuring it out sooner
باید زودتر میفهمیدم.
کلمات دیگر: