روانشناسى : تماس
impinging
روانشناسى : تماس
انگلیسی به فارسی
impinging، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
جملات نمونه
1. impinging on other people's rights
تجاوز به حقوق دیگران
پیشنهاد کاربران
قرارگیری
دخالت کردن
کلمات دیگر:
impinging، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن