کلمه جو
صفحه اصلی

money market fund


حساب تعاونی اوراق قرضه ی کوتاه مدت

جملات نمونه

1. Checks written against money market funds continue to earn interest until the check clears the fund.
[ترجمه ترگمان]چک های نوشته شده بر علیه بودجه های بازار پول تا زمان روشن کردن صندوق ادامه می یابد
[ترجمه گوگل]چک های نوشته شده علیه پول های بازار پول همچنان تا زمانی که چک تأیید را تمدید کند، سود را به دست آورند

2. Castrol currency in the money market fund in the second.
[ترجمه ترگمان]کاست رول پول کاست رول در صندوق سرمایه گذاری در بازار دوم
[ترجمه گوگل]پول Castrol در صندوق بازار پول در دوم

3. Assets, such as money market fund shares, bank time deposits and government securities, which are readily convertible into cash. This also . . .
[ترجمه ترگمان]دارایی ها مانند سرمایه بازار پول، سپرده زمان بانک و اوراق بهادار دولتی که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد هستند این هم چنین …
[ترجمه گوگل]دارایی هایی مانند سهام پول در بازار سهام، سپرده های بانکی و اوراق بهادار دولتی، که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد هستند این همچنین

4. Money market fund is a kind of investment funds with high security, high mobility and high stability.
[ترجمه ترگمان]سرمایه بازار پول نوعی سرمایه سرمایه گذاری با امنیت بالا، تحرک بالا و ثبات بالا است
[ترجمه گوگل]صندوق بازار پول نوعی صندوق سرمایه گذاری با امنیت بالا، تحرک بالا و ثبات بالا است

5. Article 2: For the purposes of these Provisions, the term "money market Fund" means a Fund that invests solely in money market instruments.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲: برای اهداف این مفاد، عبارت \"صندوق پول بازار\" به معنی یک صندوق است که فقط در ابزارهای بازار پول سرمایه گذاری می کند
[ترجمه گوگل]ماده 2: برای اهداف این مقررات، اصطلاح 'صندوق بازار پول' به معنی صندوق است که صرفا در ابزارهای بازار پول سرمایه گذاری می کند

6. A. An investment in the money market fund has tied up the money until the end of the term of the investment.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: سرمایه گذاری در صندوق پول بازار سرمایه را تا پایان دوره سرمایه گذاری بسته است
[ترجمه گوگل]A سرمایه گذاری در صندوق بازار پول این پول را تا انتهای دوره سرمایه گذاری مرتبط می کند

7. Money market fund, moved the whose cream cheese?
[ترجمه ترگمان]صندوق پول که پنیر خامه ای را تکان می داد؟
[ترجمه گوگل]صندوق بازار پول، که پنیر خامه ای را منتقل کرد؟

8. Money market Fund is an important institution that is necessary for the coordinating development of the money market and the capital market.
[ترجمه ترگمان]صندوق بازار پول یک موسسه مهم است که برای توسعه هماهنگ بازار پول و بازار سرمایه لازم است
[ترجمه گوگل]صندوق بازار پول یک نهاد مهم است که برای توسعه هماهنگ در بازار پول و بازار سرمایه ضروری است

9. No load fund Money market fund that does not charge a fixed fee commission to investors.
[ترجمه ترگمان]هیچ پولی در بازار پول نیست که یک کمیسیون هزینه ثابت را به سرمایه گذاران اختصاص دهد
[ترجمه گوگل]بدون صندوق ذخیره پول صندوق پول است که یک کمیسیون هزینه ثابت به سرمایه گذاران را نمی کند

10. In the late seventies, savings and loans began to lose depositors to money market funds, which offered higher returns.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه هفتاد، پس از آن، پس انداز و وام ها شروع به از دست دادن سپرده گذاران به صندوق های پول در بازار کردند که بازده های بیشتری را پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه هفتاد، پس انداز و وام شروع به از دست دادن سپرده گذاران به صندوق های پول نقد، که ارائه بازده بالاتر بود

11. Virtually all funds come to the bank at a cost, so these money market funds are no different in this respect.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه سرمایه ها به قیمت یک هزینه به بانک می رسند، بنابراین این پول در بازار پول با این احترام تفاوتی ندارد
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام وجوه به هزینه به بانک می رسد، بنابراین این وجوه بازار پول در این مورد متفاوت نیست

12. Then move the $ 000 from the savings account into one of the money market funds.
[ترجمه ترگمان]سپس the دلار را از حساب پس انداز به یکی از صندوق های پول تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]سپس $ 000 از حساب پس انداز به یکی از صندوق های پول پول حرکت می کند

13. The fund is part of the complex run by Bruce R. Bent, who invented the money market fund concept with Henry B. R. Brown in 1970.
[ترجمه ترگمان]این صندوق بخشی از مجموعه پیچیده توسط بروس R است بنت، که مفهوم سرمایه گذاری بازار پول را با هنری بی اختراع کرد ر قهوه ای در ۱۹۷۰
[ترجمه گوگل]این صندوق بخشی از مجموعه ای است که توسط بروس رابنت اجرا می شود که مفهوم صندوق پول را با هنری ب رابرت براون در سال 1970 اختراع کرد

14. Secondly, it is unnecessary and impossible to classify the funds in the second layer whereas funds should be classified as stock fund, bond fund, hybrid fund and money market fund in the first layer.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، طبقه بندی وجوه موجود در لایه دوم غیر ضروری و غیر ممکن است در حالی که وجوه باید به عنوان صندوق ذخیره، صندوق اوراق قرضه، صندوق ترکیبی و صندوق پول در لایه اول طبقه بندی شوند
[ترجمه گوگل]ثانیا، غیر ضروری و غیرممکن است که وجوه را در لایه دوم طبقه بندی کند در حالیکه صندوق ها باید در صندوق سهام، صندوق اوراق قرضه، صندوق ترکیبی و صندوق بازار پول در لایه اول طبقه بندی شوند

15. "It is a bank and it has absolutely no capital," McCulley said of the structure of money market funds. McCulley runs PIMCO's approximately $500 million money market fund.
[ترجمه ترگمان]McCulley درباره ساختار سرمایه بازار پول گفت: \" این بانک است و مطلقا هیچ سرمایه ای ندارد \" این شرکت حدود ۵۰۰ میلیون دلار سرمایه بازار سرمایه را اداره می کند
[ترجمه گوگل]McCulley در مورد ساختار صندوق پول پول گفت: 'این یک بانک است و هیچ سرمایه ای ندارد ' McCulley حدود 500 میلیون دلار صندوق پول در اختیار PIMCO قرار می دهد

پیشنهاد کاربران

صندوق سرمایه گذاری بازار پول



کلمات دیگر: