(تشکیل شده یا روی داده میان دو دوران یخبندان) میان یخبندانی، میان یخ دورانی، واقع در بین دو دوره ی بندان
interglacial
(تشکیل شده یا روی داده میان دو دوران یخبندان) میان یخبندانی، میان یخ دورانی، واقع در بین دو دوره ی بندان
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) واقع در بین دو دوره یخ بندان
فاصله بین، واقع در بین دو دوره یخبندان
جملات نمونه
1. Daly suggests that before the first interglacial period there were no coral reefs in the modern sense, which is disputable.
[ترجمه ترگمان]دالی پیشنهاد می کند که قبل از اولین دوره interglacial، هیچ رگه های مرجانی در مفهوم مدرن وجود نداشت که disputable است
[ترجمه گوگل]Daly نشان می دهد که قبل از اولین دوره بین دوره ای، صخره های مرجانی در معنای مدرن وجود ندارد که بحث برانگیز است
[ترجمه گوگل]Daly نشان می دهد که قبل از اولین دوره بین دوره ای، صخره های مرجانی در معنای مدرن وجود ندارد که بحث برانگیز است
2. During the last interglacial period, 12 000 years ago, some of the Greenland and West Antarctic ice sheets melted too, raising sea level by 24 feet compared to today.
[ترجمه ترگمان]در طول دوره interglacial سال گذشته، حدود ۱۲ هزار سال پیش، برخی از لایه های یخ قطب جنوب و غرب نیز ذوب شدند و سطح دریا به میزان ۲۴ پا در مقایسه با امروز افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در طول آخرین دوره بینظیری، 12000 سال پیش، برخی از صفحات یخ گراندلای غربی و قطب جنوب نیز ذوب شدند و سطح دریا را 24 فوت در مقایسه با امروز افزایش دادند
[ترجمه گوگل]در طول آخرین دوره بینظیری، 12000 سال پیش، برخی از صفحات یخ گراندلای غربی و قطب جنوب نیز ذوب شدند و سطح دریا را 24 فوت در مقایسه با امروز افزایش دادند
3. The last interglacial paleosol and last glacial loess units overlie the top of this section.
[ترجمه ترگمان]آخرین interglacial paleosol و آخرین واحدهای رسوبی یخی در بالای این بخش قرار دارند
[ترجمه گوگل]آخرین پالئوسول interglacial و آخرین واحدهای یخبندان یخبندان در بالای این قسمت قرار دارند
[ترجمه گوگل]آخرین پالئوسول interglacial و آخرین واحدهای یخبندان یخبندان در بالای این قسمت قرار دارند
4. Interglacial, then there is Buddhism million characters engraved patterns connected.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، Buddhism میلیون کاراکتر در ارتباط با الگوهای حکاکی شده وجود دارد
[ترجمه گوگل]Interglacial، پس از آن وجود دارد بوداییسم میلیون شخصیت حکاکی الگوهای مرتبط
[ترجمه گوگل]Interglacial، پس از آن وجود دارد بوداییسم میلیون شخصیت حکاکی الگوهای مرتبط
5. Four glacial stages and three interglacial stages were divided by Jing Cairui from Lushan and the western Hubei plateau.
[ترجمه ترگمان]چهار مرحله یخچالی و سه مرحله interglacial توسط Jing Cairui از Lushan و فلات شرقی هوبی به دو بخش تقسیم شدند
[ترجمه گوگل]چهار مرحله یخبندان و سه مرحله ی بینابینی توسط جینگ کیری یی از لوشان و فلات غربی هوبئی تقسیم شدند
[ترجمه گوگل]چهار مرحله یخبندان و سه مرحله ی بینابینی توسط جینگ کیری یی از لوشان و فلات غربی هوبئی تقسیم شدند
6. Currently, the shifts between ice ages and warm interglacial phases are thought to be influenced by three cyclical changes to Earth's motion.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، تغییرات بین سنین یخی و فازه ای گرم interglacial تحت تاثیر تغییرات چرخه ای در حرکت زمین قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تغییرات بین عصر یخبندان و فازهای گلوله ای گرم به نظر می رسد که تحت تاثیر سه تغییرات چرخه ای به حرکت زمین قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تغییرات بین عصر یخبندان و فازهای گلوله ای گرم به نظر می رسد که تحت تاثیر سه تغییرات چرخه ای به حرکت زمین قرار گرفته است
7. Some degraded sections of higher level limestone on present reef flats may represent interglacial or Post-glacial higher sea levels.
[ترجمه ترگمان]برخی بخش های تخریب شده از سنگ آهک سطح بالاتر در حال حاضر ممکن است نشانگر interglacial یا Post سطح بالاتر از یخچال باشند
[ترجمه گوگل]برخی از بخش های تخریب شده از سنگ آهک سطح بالا در آپارتمان های آکواریوم آبی ممکن است سطح دریائی بالاتر از سطح دریا و یا پس از یخبندان باشد
[ترجمه گوگل]برخی از بخش های تخریب شده از سنگ آهک سطح بالا در آپارتمان های آکواریوم آبی ممکن است سطح دریائی بالاتر از سطح دریا و یا پس از یخبندان باشد
8. A field guide to the Quaternary deposits has been completed; it includes descriptions of important interglacial deposits found during the survey.
[ترجمه ترگمان]یک راهنمای می دانی برای رسوبات چهارتایی تکمیل شده است؛ این شامل توضیحاتی از رسوبات مهم interglacial یافت شده در طول این تحقیق است
[ترجمه گوگل]راهنمای میدانی به سپرده کواترنر تکمیل شده است این شامل شرح رسوبات مهم بینظمی است که در طی بررسی به دست آمده است
[ترجمه گوگل]راهنمای میدانی به سپرده کواترنر تکمیل شده است این شامل شرح رسوبات مهم بینظمی است که در طی بررسی به دست آمده است
9. Kopp's team reconstructed the sea levels in the last interglacial period, around 12 000 years ago.
[ترجمه ترگمان]تیم kopp سطح دریا را در دوره interglacial گذشته، حدود ۱۲ هزار سال پیش، بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]تیم Kopp سطوح دریا را در آخرین دوره بین دوره ای، حدود 12000 سال پیش، بازسازی کرد
[ترجمه گوگل]تیم Kopp سطوح دریا را در آخرین دوره بین دوره ای، حدود 12000 سال پیش، بازسازی کرد
10. We have enjoyed 000 years of climate peace since the last shift from a glacial age to an interglacial one.
[ترجمه ترگمان]ما از آخرین تغییر از عصر یخ بندان تا یک قرن دیگر، از هزار سال صلح اقلیمی لذت برده ایم
[ترجمه گوگل]ما از سالهاى گذشت گذشته از عصر یخبندان به یک بینظیرى لذت بردیم
[ترجمه گوگل]ما از سالهاى گذشت گذشته از عصر یخبندان به یک بینظیرى لذت بردیم
11. Each change was equivalent to the difference between glacial and interglacial temperatures - but none of these episodes coincided with the hominin "golden age".
[ترجمه ترگمان]هر تغییر معادل تفاوت بین دماهای انجماد و interglacial بود - اما هیچ یک از این رویدادها با عصر طلایی \"hominin\" منطبق نبود
[ترجمه گوگل]هر تغییری معادل تفاوت بین دمای یخبندان و بین قاعدگی بود - اما هیچ یک از این قسمت ها با 'سن طلایی' همینین همخوانی نداشت
[ترجمه گوگل]هر تغییری معادل تفاوت بین دمای یخبندان و بین قاعدگی بود - اما هیچ یک از این قسمت ها با 'سن طلایی' همینین همخوانی نداشت
12. Until now, the best high-resolution records of climate variability from the Northern Hemisphere go back only to the last interglacial period, less than 12 000 years ago.
[ترجمه ترگمان]تاکنون بهترین رکورد high تغییرات آب و هوایی از نیم کره شمالی به آخرین دوره interglacial که کم تر از ۱۲ سال پیش است برمی گردد
[ترجمه گوگل]تاکنون، بهترین پرونده های با وضوح بالا از تغییرات آب و هوایی در نیمکره شمالی، تنها به آخرین دوره بین دوره ای که کمتر از 12000 سال پیش است، بازگشت می کند
[ترجمه گوگل]تاکنون، بهترین پرونده های با وضوح بالا از تغییرات آب و هوایی در نیمکره شمالی، تنها به آخرین دوره بین دوره ای که کمتر از 12000 سال پیش است، بازگشت می کند
13. Data from the Antarctic temperature record show that the warming of the past 50 years has taken global temperature back to approximately the peak of the current interglacial (the Holocene).
[ترجمه ترگمان]داده های مربوط به سابقه دمایی قطب جنوب نشان می دهد که گرم شدن کره زمین در ۵۰ سال گذشته، دمای جهانی را تقریبا به اوج of (the)رسانده است
[ترجمه گوگل]داده های ثبت شده درجه حرارت قطب جنوب نشان می دهد که گرمایش 50 سال گذشته دما را به تقریبا پیک تقسیم می کند (Holocene)
[ترجمه گوگل]داده های ثبت شده درجه حرارت قطب جنوب نشان می دهد که گرمایش 50 سال گذشته دما را به تقریبا پیک تقسیم می کند (Holocene)
14. NEEM is about trying to get a good record of the last interglacial period from Greenland 120,000 to 130,000 years ago when Greenland was two to three degrees Celsius warmer than it is today, he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که neem در تلاش برای رسیدن به رکورد خوبی از دوره last ۱۲۰۰۰۰ تا ۱۳۰۰۰۰ سال پیش در زمانی است که گرینلند دوتا سه درجه سانتیگراد گرم تر از امروز است
[ترجمه گوگل]NEEM در مورد تلاش برای بدست آوردن یک گزارش خوب از آخرین دوره بین دوره ای از گرینلند 120،000 تا 130،000 سال پیش، هنگامی که گرینلند گرم تر از آن است که امروز گرینلند دو تا سه درجه سانتیگراد است
[ترجمه گوگل]NEEM در مورد تلاش برای بدست آوردن یک گزارش خوب از آخرین دوره بین دوره ای از گرینلند 120،000 تا 130،000 سال پیش، هنگامی که گرینلند گرم تر از آن است که امروز گرینلند دو تا سه درجه سانتیگراد است
15. This has now been going on for 000 to 1 000 years, a life-friendly period known as an interglacial cycle.
[ترجمه ترگمان]این در حال حاضر هزار تا ۱۰۰۰ سال است که یک دوره زندگی دوستانه که به عنوان یک چرخه interglacial شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر به مدت 000 تا 1000 سال ادامه دارد، دوره ای که در آن زندگی روزمره شناخته شده به عنوان یک چرخه درهم آمیخته است
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر به مدت 000 تا 1000 سال ادامه دارد، دوره ای که در آن زندگی روزمره شناخته شده به عنوان یک چرخه درهم آمیخته است
پیشنهاد کاربران
interglacial ( زمین شناسی )
واژه مصوب: میان یخساری
تعریف: ← دورۀ میان یخساری
واژه مصوب: میان یخساری
تعریف: ← دورۀ میان یخساری
کلمات دیگر: