کلمه جو
صفحه اصلی

television show

انگلیسی به فارسی

نمایش تلویزیونی


انگلیسی به انگلیسی

• program that is viewed on television

جملات نمونه

1. I recognized them from a television show.
[ترجمه ترگمان]من آن ها را از یک نمایش تلویزیونی شناختم
[ترجمه گوگل]آنها را از یک نمایش تلویزیونی به رسمیت شناختم

2. Now she's made a splash in the American television show "Civil Wars".
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او در برنامه تلویزیون آمریکا \"جنگ های داخلی\" را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او در نمایش تلویزیونی آمریکایی 'جنگ های داخلی' یک چلپ چلوپ ساخته است

3. And the television show Lost From View featured the Danielle mystery.
[ترجمه ترگمان]و نمایش تلویزیون گم شده از نمایش، رمز Danielle را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]و نمایش تلویزیونی از دست رفته از دیدگاه برجسته اسرار دانیل

4. But tonight on the Gerry Anderson television show will make it worth the wait.
[ترجمه ترگمان]اما امشب در برنامه تلویزیونی گری اندرسون، این برنامه ارزش انتظار را دارد
[ترجمه گوگل]اما امشب در نمایش تلویزیونی جری آندرسن، انتظار می رود ارزش آن را داشته باشد

5. He wanted them to write a television show for him.
[ترجمه ترگمان]او از آن ها خواست تا یک برنامه تلویزیونی برای او بنویسند
[ترجمه گوگل]او می خواست آنها را برای نمایش تلویزیونی برای او بنویسند

6. We recorded nearly every night after filming the television show.
[ترجمه ترگمان]ما تقریبا هر شب بعد از فیلم برداری از برنامه تلویزیونی ضبط کردیم
[ترجمه گوگل]ما تقریبا هر شب پس از فیلمبرداری نمایش تلویزیونی ضبط کردیم

7. The producer of that television show is a well - known business tycoon.
[ترجمه ترگمان]تولید کننده این سریال تلویزیونی یک سرمایه دار معروف تجاری است
[ترجمه گوگل]سرمایه دار خیلی مهم کسب و کار شناخته شده است - تولید کننده که تلویزیون نشان می دهد به خوبی است

8. The television show was broadcast from coast to coast.
[ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی از ساحل به ساحل پخش شد
[ترجمه گوگل]نمایش تلویزیونی از ساحل به ساحل پخش شد

9. What television show do you usually watch?
[ترجمه ترگمان]معمولا کدام برنامه تلویزیونی را تماشا می کنید؟
[ترجمه گوگل]شما معمولا تلویزیون تماشا می کنید؟

10. We watched a live television show.
[ترجمه ترگمان]ما یک برنامه تلویزیونی زنده را تماشا کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک نمایش تلویزیونی زنده تماشا کردیم

11. Discovery Communications, whose "Deadliest Catch" television show follows those crab fishermen, has been a keen early adopter of high-definition television and 3-D.
[ترجمه ترگمان]ارتباطات دیسکاوری، که سریال تلویزیونی \"Deadliest\" اش، از آن ماهیگیران خرچنگ پیروی می کند، اولین پذیرنده اولیه تلویزیون با تعریف بالا و سه بعدی است
[ترجمه گوگل]ارتباطات کشف، که نمایش تلویزیونی 'Deadliest Catch' به دنبال این ماهیگیران خرچنگ است، یکی از پیشگامان پیشین تلویزیون تلویزیونی با کیفیت بالا و سه بعدی است

12. The television show was cut off by a special new report.
[ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی با یک گزارش ویژه جدید قطع شد
[ترجمه گوگل]نمایش تلویزیونی توسط یک گزارش ویژه ویژه قطع شد

13. The television show was suddenly cut off by a special news report.
[ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی به طور ناگهانی با یک گزارش خبری ویژه قطع شد
[ترجمه گوگل]نمایش تلویزیونی ناگهان توسط یک گزارش خبری ویژه قطع شد

14. After Simon Cowell, the acid-tongued host of the television show "American Idol," called one singer "insipid," Merriam-Webster noticed a dramatic spike in the number of lookups for the word.
[ترجمه ترگمان]بعد از Simon Cowell، میزبان برنامه تلویزیونی \"بت آمریکایی\" که به گفته یک خواننده به نام \"بت آمریکایی\" نمایش داده شد، به یک افزایش چشمگیر در تعداد of اشاره کرد
[ترجمه گوگل]پس از سیمون کول، میزبان اسیدی زبان تلویزیونی �بت آمریکایی�، نام یک خواننده را �ناخوشایند� نامید مریام وبستر، شمار زیادی از جستجوهای این کلمه را دید

15. Ed was snowed under with fan mail when he was doing his television show.
[ترجمه ترگمان]اد زمانی که برنامه تلویزیونی خود را انجام می داد، زیر زره هواداران برف می بارید
[ترجمه گوگل]وقتی که وی نمایش تلویزیونی خود را انجام داد، Ed با ایمیل طرفداران برف زده شد


کلمات دیگر: