کلمه جو
صفحه اصلی

televangelist


مبلغ مذهبی که از راه تلویزیون تبلیغ می کند، کشیش تلویزیونی

انگلیسی به فارسی

مبلغ مذهبی که از راه تلویزیون تبلیغ می‌کند ، کشیش تلویزیونی


تلو وبلاگ


انگلیسی به انگلیسی

• christian gospel preacher who uses television regularly to conduct normal religious services

جملات نمونه

1. As for the televangelist, are these people aware of what's about to happen?
[ترجمه ترگمان]اما درباره the، آیا این افراد از آنچه در شرف وقوع است آگاه هستند؟
[ترجمه گوگل]در مورد تلونگین، آیا این افراد از آنچه اتفاق می افتد آگاهی دارند؟

2. In 1990, a letter bomb addressed to the televangelist exploded in the mailroom of his Christian Broadcasting Network.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۰ یک بمب نامه خطاب به televangelist در the شبکه تلویزیونی Christian منفجر شد
[ترجمه گوگل]در سال 1990، یک بمب نامه نامه ای به تلگراف فرستاده شد که در اتاق نشیمن شبکه پخش مسیحی او منفجر شد

3. Recently Obama and some televangelist both said some pretty stupid things.
[ترجمه ترگمان]اخیرا اوباما و برخی از televangelist هم برخی چیزهای احمقانه را گفتند
[ترجمه گوگل]اخیرا اوباما و برخی از تلویزیوننشانگ ها هر دو گفته اند که چیزهای احمقانه ای هستند

4. At that time the statistics were spectacular, even for a Pentecostal televangelist.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان آمار، حتی برای a Pentecostal تماشایی بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، آمارها حیرت انگیز بود، حتی برای یک TV Channel پنطیکاست

5. Rudy Giuliani, with his three marriages and liberal views on abortion and gay rights, remains unacceptable to midwestern conservatives, despite winning the support of the televangelist Pat Robertson.
[ترجمه ترگمان]رودی جولیانی، با سه ازدواج و دیدگاه های لیبرال در مورد سقط جنین و حقوق همجنس گرا، علی رغم پیروزی the پت رابرتسون، برای نیمه دوم محافظه کاران غیرقابل قبول است
[ترجمه گوگل]رودی جولیانی با سه دیدارش ازدواج و لیبرال در مورد سقط جنین و حقوق همجنسگرا، با وجود پیروزی از حمایت Patron Robertson از تلویزیون پخش، هنوز برای محافظه کاران غرب آسیا غیرقابل قبول است

6. Rudy Giuliani's bid for the presidency received a big boost with an endorsement from Pat Robertson, a prominent televangelist. Mr.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد رودی جولیانی برای ریاست جمهوری افزایش بزرگی را با حمایت پت رابرتسون، یک televangelist برجسته، دریافت کرد آقای
[ترجمه گوگل]پیشنهاد روودی گولیانی برای ریاست جمهوری با حمایت از پت رابرتسون، یکی از برجسته ترین سازندگان تلویزیون، تقویت شد آقای


کلمات دیگر: