دوباره صحافی کردن، دوباره ملزم ساختن
rebind
دوباره صحافی کردن، دوباره ملزم ساختن
انگلیسی به فارسی
دوباره صحافی کردن، دوباره ملزم ساختن
بازجویی، دوباره صحافی کردن، دوباره ملزم ساختن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of bind.
• retie, refasten with string or bands
جملات نمونه
1. Happiness, I have discovered, is nearly always a rebound from hard work.
[ترجمه ترگمان]من کشف کردم که شادی تقریبا همیشه یک جهش از کار سخت است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، کشف کردم، تقریبا همیشه از کار سختی است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، کشف کردم، تقریبا همیشه از کار سختی است
2. I caught the ball on the rebound.
[ترجمه ترگمان]من توپ رو دوباره گرفتم
[ترجمه گوگل]من توپ رو به عقب کشیدم
[ترجمه گوگل]من توپ رو به عقب کشیدم
3. His evil doings will rebound on himself.
[ترجمه ترگمان] کاره ای شیطانی اون به خودش برمیگرده
[ترجمه گوگل]اعمال بد او بر روی خود باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]اعمال بد او بر روی خود باز خواهد گشت
4. Bad deeds, as well as good, may rebound upon the doer.
[ترجمه ترگمان]کاره ای بد، همان طور که خوب است، ممکن است با آن شخص برخورد کند
[ترجمه گوگل]اعمال بد، و همچنین خوب، ممکن است بر عملگر تأثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]اعمال بد، و همچنین خوب، ممکن است بر عملگر تأثیر بگذارد
5. He first met me when I was on the rebound, after splitting up with Mark.
[ترجمه ترگمان]او اولین باری بود که با من آشنا شد، بعد از جدا شدن با مارک
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار با من ملاقات کرد، وقتی که در حال بازگشت بودم، بعد از تقسیم با مارک
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار با من ملاقات کرد، وقتی که در حال بازگشت بودم، بعد از تقسیم با مارک
6. They first met when he was on the rebound from a broken relationship.
[ترجمه ترگمان]اولین باری که با یه رابطه شکسته شروع شد اولین بار همدیگه رو ملاقات کردن
[ترجمه گوگل]آنها برای اولین بار ملاقات کردند وقتی که او از یک رابطه شکست خورده بود
[ترجمه گوگل]آنها برای اولین بار ملاقات کردند وقتی که او از یک رابطه شکست خورده بود
7. The recent rebound in mortgage rates could snuff out the housing recovery.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر در نرخ وام مسکن می تواند منجر به خروج مسکن از خانه شود
[ترجمه گوگل]بازده اخیر در نرخ وام مسکن می تواند بهبود بخشیدن به مسکن را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]بازده اخیر در نرخ وام مسکن می تواند بهبود بخشیدن به مسکن را تضعیف کند
8. He took heroin for the first time when he was on the rebound from a broken relationship.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار وقتی داشت از یک رابطه شکسته جدا می شد، هروئین مصرف می کرد
[ترجمه گوگل]او برای نخستین بار هروئین را هنگامی که از رابطه شکست خورده بود، رد کرد
[ترجمه گوگل]او برای نخستین بار هروئین را هنگامی که از رابطه شکست خورده بود، رد کرد
9. Paul left her and three months later she married Angus on the rebound.
[ترجمه ترگمان]پل او را ترک کرد و سه ماه بعد با آن گوس ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]پل او را ترک کرد و سه ماه بعد با آنگس ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]پل او را ترک کرد و سه ماه بعد با آنگس ازدواج کرد
10. She quarrelled with Paul and then married Peter on the rebound.
[ترجمه ترگمان]او با پاول دعوا کرد و سپس با پیتر ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با پولس مخالفت کرد و پس از آن پیتر را از سر گرفت
[ترجمه گوگل]او با پولس مخالفت کرد و پس از آن پیتر را از سر گرفت
11. She married John on the rebound from Geoff. I knew it wouldn't last.
[ترجمه ترگمان]اون با \"جان\" در بازگشت از \"Geoff\" با \"جان\" ازدواج کرد می دانستم که دوام نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]او جان را از جف عقب نشینی کرد من می دانستم آن را نمی گذارم
[ترجمه گوگل]او جان را از جف عقب نشینی کرد من می دانستم آن را نمی گذارم
12. The goalkeeper parried his first shot but he scored from the rebound.
[ترجمه ترگمان]دروازه بان نخست ضربه اول خود را دفع کرد، اما او در ضربه اول گل زد
[ترجمه گوگل]دروازه بان اول گل زد اما او از بازی برگشت
[ترجمه گوگل]دروازه بان اول گل زد اما او از بازی برگشت
13. There are signs of an economic rebound.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از یک جهش اقتصادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه هایی از بهبود اقتصادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه هایی از بهبود اقتصادی وجود دارد
14. Giggs headed the rebound into the net.
[ترجمه ترگمان]گیگز به سرعت به سمت تور حرکت می کند
[ترجمه گوگل]جیگس بازگشت به شبکه را هدایت کرد
[ترجمه گوگل]جیگس بازگشت به شبکه را هدایت کرد
کلمات دیگر: