کلمه جو
صفحه اصلی

rearrest

انگلیسی به فارسی

عقب نشینی


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of arrest.

• arrest again, capture again, apprehend again

جملات نمونه

1. His rearrest was upon the recommendation of an independent doctors' commission.
[ترجمه ترگمان]rearrest او به توصیه کمیسیون مستقل پزشکان بود
[ترجمه گوگل]بازرسی او بر اساس توصیه کمیسیون مستقل پزشکان بود

2. He escaped from prison in June, but was rearrested by police a month later.
[ترجمه ترگمان]او در ماه ژوئن از زندان فرار کرد، اما یک ماه بعد توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه گوگل]او در ماه ژوئن از زندان فرار کرد اما یک ماه بعد توسط پلیس بازداشت شد

3. The three were re-arrested on their release and deported to Dublin.
[ترجمه ترگمان]این سه نفر پس از آزادی خود دوباره دستگیر شده و به دوبلین تبعید شدند
[ترجمه گوگل]سه نفر بازداشت شدند و به دوبلین فرستاده شدند

4. Adair is fighting through the courts to have his re-arrest overturned.
[ترجمه ترگمان]Adair در حال مبارزه با دادگاه ها برای دستگیری مجدد او است
[ترجمه گوگل]Adair در دادگاهها با هم مخالفت می کند تا مجددا دستگیرش شود

5. As expected, Chihana was re-arrested within three days of his release, and charged with sedition.
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، Chihana ظرف سه روز پس از آزادی وی دستگیر شد و به فتنه متهم شد
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، چیانا در ظرف سه روز پس از آزادی بازداشت شد و به اتهام فتنه همراه بود

6. He was immediately found not guilty and re-arrested on others.
[ترجمه ترگمان]او فورا مجرم شناخته شد و دوباره دستگیر شد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله گناه یافت و دوباره در دست دیگران دستگیر شد

7. Beyond the possibility of rearrest, Suu Kyi's safety is an even more fundamental concern.
[ترجمه ترگمان]فراتر از امکان of، ایمنی سو کی یکی از نگرانی های اساسی است
[ترجمه گوگل]ایمنی سو کی، فراتر از امکان بازگشت مجدد، یک نگرانی اساسی است

8. Sjahrir was liberated by loyal troops and Tan Malaka rearrested.
[ترجمه ترگمان]Sjahrir توسط سربازان وفادار و تان Malaka rearrested آزاد شد
[ترجمه گوگل]مجاهدین توسط نیروهای وفادار آزاد شدند و مجددا مجروح شدند

9. One year after conviction, there were no significant differences in recidivism rates or time to rearrest among the three groups.
[ترجمه ترگمان]یک سال پس از محکومیت، هیچ تفاوت معنی داری در نرخ recidivism یا زمان بین این سه گروه وجود نداشت
[ترجمه گوگل]یک سال پس از محکومیت، هیچ تفاوت قابل ملاحظهای در میزان ریشهای یا زمان بازتولید در میان سه گروه وجود نداشت

10. Finally, the author explores more on the problem that the rights of rearrest and multiple arrest.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نویسنده بیشتر به این مساله می پردازد که حقوق rearrest و بازداشت چند گانه است
[ترجمه گوگل]در نهایت، نویسنده بیشتر در مورد مشکل بازپرسی و بازداشت چندگانه تحقیق می کند

پیشنهاد کاربران

باز بازداشت شدن، دوباره بازداشت شدن


کلمات دیگر: