• in a test period, on a trial basis; conditionally free from punishment, free from punishment until a misdeed occurs
on probation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The prisoner was put on probation .
[ترجمه ترگمان]زندانی را عفو کردند
[ترجمه گوگل]زندانی به پرونده منتقل شد
[ترجمه گوگل]زندانی به پرونده منتقل شد
2. He was placed on probation for two years.
[ترجمه ترگمان]اون دو سال تو دوره تعلیقی قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او برای مدت دو سال به تحصیل مشغول شد
[ترجمه گوگل]او برای مدت دو سال به تحصیل مشغول شد
3. The thief was put on probation for two years.
[ترجمه ترگمان]دزد برای دو سال زندان آزاد شده بود
[ترجمه گوگل]دزد برای مدت دو سال به امتحان رفته بود
[ترجمه گوگل]دزد برای مدت دو سال به امتحان رفته بود
4. A technician on probation was hit by a piece of falling masonry.
[ترجمه ترگمان]یه تکنیسین از probation توسط یه تکه سنگ سقوط کرده
[ترجمه گوگل]تکنسین آزمایشی با یک تکه سنگ تراشی سقوط کرد
[ترجمه گوگل]تکنسین آزمایشی با یک تکه سنگ تراشی سقوط کرد
5. The judge put him on probation for two years.
[ترجمه ترگمان]قاضی اون رو دو سال حبس کرده
[ترجمه گوگل]قاضی او را به مدت دو سال به پرونده متهم کرد
[ترجمه گوگل]قاضی او را به مدت دو سال به پرونده متهم کرد
6. He pleaded guilty and was placed on probation.
[ترجمه ترگمان]او خودش را گناهکار اعلام کرد و تحت فرمان عفو قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او مجرم را محکوم کرد و به محاکمه محکوم شد
[ترجمه گوگل]او مجرم را محکوم کرد و به محاکمه محکوم شد
7. The judge put her on probation for a year.
[ترجمه ترگمان]قاضی برای یک سال آزادش کرد
[ترجمه گوگل]قاضی او را به مدت یک سال به امتحان رأی داد
[ترجمه گوگل]قاضی او را به مدت یک سال به امتحان رأی داد
8. She was found guilty of manslaughter and put on probation for two years.
[ترجمه ترگمان]اون به قتل محکوم شد و برای دو سال حبس تعلیقی موافقت کرد
[ترجمه گوگل]او به اتهام قتل عام به قتل رسید و دو سال به محاکمه پرداخت
[ترجمه گوگل]او به اتهام قتل عام به قتل رسید و دو سال به محاکمه پرداخت
9. His request to be release on probation has not been sustained .
[ترجمه ترگمان]درخواست وی مبنی بر آزادی مشروط، پایدار نبوده است
[ترجمه گوگل]درخواست او برای آزادی در دوره آزمایشی ادامه نیافته است
[ترجمه گوگل]درخواست او برای آزادی در دوره آزمایشی ادامه نیافته است
10. The job holder will be on probation for the space of six months.
[ترجمه ترگمان]این نگهدارنده شغل برای مدت شش ماه به قید ضمانت آزاد خواهد بود
[ترجمه گوگل]دارنده شغل برای مدت شش ماه در شرایط آزمایشی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]دارنده شغل برای مدت شش ماه در شرایط آزمایشی قرار خواهد گرفت
11. Some people are appointed on probation.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم به قید التزام منصوب می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد در دوره آزمایشی منصوب می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد در دوره آزمایشی منصوب می شوند
12. The nine suggested Lobanov be put on probation -- and fired if things did not improve.
[ترجمه ترگمان]این نه نفر پیشنهاد دادند که محاکمه مشروط شود - - و اگر اوضاع بهبود نیابد، اخراج خواهد شد
[ترجمه گوگل]این نه پیشنهاد لوبانوف را برای آزادی مطرح کرد - و اگر همه چیز بهبود نیافته بود، اخراج شد
[ترجمه گوگل]این نه پیشنهاد لوبانوف را برای آزادی مطرح کرد - و اگر همه چیز بهبود نیافته بود، اخراج شد
13. Irvin is on probation after pleading no contest in July to a felony charge of cocaine possession.
[ترجمه ترگمان]Irvin بعد از این که در ماه ژوئیه به اتهام جرم، به جرم سرقت مسلحانه در ماه ژوئیه، اعتراض کرد، در دوره probation است
[ترجمه گوگل]ایروین پس از اعلام پرونده در ماه ژوئیه به اتهام فساد اداره کوکائین در پرونده مشکوک است
[ترجمه گوگل]ایروین پس از اعلام پرونده در ماه ژوئیه به اتهام فساد اداره کوکائین در پرونده مشکوک است
14. Most of those were placed on probation and continued to practice while they completed therapy themselves.
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها در دوره بازپروری قرار داده شدند و در حالی که خودشان درمان را تکمیل کردند به تمرین ادامه دادند
[ترجمه گوگل]اکثر این افراد در زمان محاکمه قرار گرفتند و در حالی که خود را به پایان رسانده بودند، ادامه دادند
[ترجمه گوگل]اکثر این افراد در زمان محاکمه قرار گرفتند و در حالی که خود را به پایان رسانده بودند، ادامه دادند
کلمات دیگر: