کلمه جو
صفحه اصلی

uneconomic


(adjective) (فعالیت) غیر اقتصادی، (فعالیتی) که مقرون به صرفه نیست، (فعالیتی) که سود آور نیست (adjective) پرهزینه، پر خرچ

انگلیسی به فارسی

(فعالیت) غیر اقتصادی، (فعالیتی) که مقرون به صرفه نیست، (فعالیتی) که سود آور نیست


پرهزینه، پر خرچ


غیر اقتصادی


انگلیسی به انگلیسی

• not economically practical, not economic
something that is uneconomic does not make a profit, or uses money in an inefficient way.

جملات نمونه

1. The company said the service was uneconomic.
[ترجمه ترگمان]شرکت گفت که این سرویس uneconomic است
[ترجمه گوگل]این شرکت گفت که این خدمات بی ثمر بوده است

2. It would be uneconomic to try and repair it.
[ترجمه ترگمان]باید آن را تعمیر و تعمیر کرد
[ترجمه گوگل]آن را امتحان کنید و آن را اصلاح کنید

3. The minister maintained that the coal mines were uneconomic and would have to be closed.
[ترجمه ترگمان]وزیر حفظ کرد که معادن زغال سنگ uneconomic بوده و باید بسته شوند
[ترجمه گوگل]وزیر اظهار داشت که معادن زغال سنگ غیر اقتصادی هستند و باید بسته شوند

4. It may be uneconomic or too inflexible to implement in hardware all of a computer's instruction set.
[ترجمه ترگمان]ممکن است uneconomic یا بیش از حد انعطاف پذیری داشته باشد تا سخت افزار مجموعه دستورها یک کامپیوتر را اجرا کند
[ترجمه گوگل]این ممکن است صرفه جویی یا غیرقابل انعطاف باشد برای اجرای سخت افزار در تمام مجموعه دستورالعمل رایانه

5. Now oil has also become uneconomic, forcing N. Ireland's gas undertakings to close.
[ترجمه ترگمان]هم اکنون نفت به uneconomic تبدیل شده است و ان را اجباری کرده است قرارداد گازی ایرلند به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر نفت نیز غیر اقتصادی بوده است، و مجبور کردن شرکت گاز نروژ، ایرلند را متوقف کرده است

6. The National Coal Board wanted to close some uneconomic pits and their advice was that this could be achieved by local talks.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره زغال سنگ قصد داشت تا برخی از حفره های uneconomic را ببندد و توصیه آن ها این بود که این کار را می توان با مذاکرات محلی به دست آورد
[ترجمه گوگل]هیئت ملی زغال سنگ قصد داشت تا برخی از چاه های غیر اقتصادی را کنار بگذارد و توصیه های آنها این بود که این می تواند با مذاکرات محلی به دست آید

7. Vast subsidies were going to uneconomic nationalized industries and local government was heavily overspending.
[ترجمه ترگمان]مبالغ هنگفتی صرف تولید صنایع ملی شد و دولت محلی هزینه زیادی خرج کرد
[ترجمه گوگل]یارانه های بزرگ به صنایع ناسیونالیسم غیر اقتصادی منجر شد و دولت محلی به شدت هزینه های آن را خراب کرد

8. Workers in uneconomic areas of the economy fought hard to keep their factories and mines open.
[ترجمه ترگمان]کارگران در مناطق uneconomic اقتصاد به سختی جنگیدند تا کارخانه ها و معادن خود را باز نگه دارند
[ترجمه گوگل]کارگران در مناطق غیر اقتصادی منطقه به سختی برای حفظ کارخانه ها و معادن خود تلاش کردند

9. Was it not uneconomic to employ older workers whose apparent competence simply masked inevitably growing incapacity?
[ترجمه ترگمان]آیا استخدام کارگران مسن تر که صلاحیت ظاهری آن ها به سادگی بر عدم صلاحیت و عدم صلاحیت رو به افزایش می گذاشت، کافی نبود؟
[ترجمه گوگل]آیا استخدام کارگران سالمند غیر حرفه ای بود که شایستگی ظاهری آن به آسانی ناشکیبا ناتوان کننده رشد بود؟

10. Clearly the smaller mills were becoming uneconomic.
[ترجمه ترگمان]معلوم بود که کارخانه های کوچک تر در حال becoming شدن است
[ترجمه گوگل]واضح است که کارخانه های کوچکتری از کار افتاده اند

11. This makes digital inclusion an uneconomic objective.
[ترجمه ترگمان]این موضوع، گنجاندن دیجیتال را یک هدف uneconomic می سازد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که ورودی دیجیتال یک هدف غیر اقتصادی باشد

12. Chapter IV The methods of solving the uneconomic problem of the city logistics.
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم روش های حل مساله uneconomic تدارکات شهر
[ترجمه گوگل]فصل چهارم روش های حل مسئله غیر اقتصادی از تدارکات شهرستان

13. Sending a replacement jet would have been uneconomic.
[ترجمه ترگمان]فرستادن یک جت جایگزین uneconomic بود
[ترجمه گوگل]ارسال جت جایگزین غیر اقتصادی بود

14. This method was uneconomic for it was impossible to recover the spent acid.
[ترجمه ترگمان]این روش برای بازیابی اسید spent غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]این روش بی ثمر بود زیرا نمیتواند اسید مصرف شده را بازیابی کند


کلمات دیگر: