در حال سفر، در سفر (به ویژه برای انجام امور هنری یا شغلی)، در فرویش
on tour
در حال سفر، در سفر (به ویژه برای انجام امور هنری یا شغلی)، در فرویش
انگلیسی به فارسی
در تور
انگلیسی به انگلیسی
• traveling around and seeing sights (of tourists); traveling around and giving concerts (of music bands)
جملات نمونه
1. The orchestra is currently on tour in Germany.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر در حال حاضر در آلمان در حال سفر است
[ترجمه گوگل]ارکستر در حال حاضر در تور آلمان است
[ترجمه گوگل]ارکستر در حال حاضر در تور آلمان است
2. The band has gone on tour to promote their new album.
[ترجمه ترگمان]گروه برای ترویج آلبوم جدید خود به تور رفته است
[ترجمه گوگل]این گروه برای تبلیغ آلبوم جدید خود به تور رفت
[ترجمه گوگل]این گروه برای تبلیغ آلبوم جدید خود به تور رفت
3. The band is currently on tour in the States.
[ترجمه ترگمان]این گروه در حال حاضر در حال بازدید از ایالات متحده است
[ترجمه گوگل]این گروه در حال حاضر در ایالات متحده تور است
[ترجمه گوگل]این گروه در حال حاضر در ایالات متحده تور است
4. The band is on tour in France.
[ترجمه ترگمان]گروه در حال سفر به فرانسه است
[ترجمه گوگل]این گروه در تور فرانسه است
[ترجمه گوگل]این گروه در تور فرانسه است
5. The England cricket team is currently on tour in Pakistan.
[ترجمه ترگمان]تیم کریکت انگلستان هم اکنون در حال بازدید از پاکستان است
[ترجمه گوگل]تیم کریکت انگلستان در حال بازدید در پاکستان است
[ترجمه گوگل]تیم کریکت انگلستان در حال بازدید در پاکستان است
6. The band will be going on tour.
[ترجمه ترگمان]گروه در حال سفر خواهد بود
[ترجمه گوگل]گروه در حال رفتن به تور است
[ترجمه گوگل]گروه در حال رفتن به تور است
7. I couldn't live my life out on tour like he does.
[ترجمه ترگمان]نمی تونستم مثل اون توی تور زندگی کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم زندگی خود را در تور مانند او می کند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم زندگی خود را در تور مانند او می کند
8. The Moscow Symphony Orchestra is here on tour.
[ترجمه ترگمان]ارکستر سمفونیک مسکو در حال بازدید از این شهر است
[ترجمه گوگل]ارکستر سمفونی مسکو در اینجا تور است
[ترجمه گوگل]ارکستر سمفونی مسکو در اینجا تور است
9. When we went on tour, with Jimi Hendrix as our opening act, it did become strange.
[ترجمه ترگمان]وقتی ما به تور رفتیم، با جیمی هندریکس، وقتی که نمایش ما شروع شد، عجیب به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما تور را ترک کردیم، با جیمی هندریکس به عنوان عمل باز کردن ما، تبدیل به عجیب و غریب شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما تور را ترک کردیم، با جیمی هندریکس به عنوان عمل باز کردن ما، تبدیل به عجیب و غریب شد
10. While Sinitta was on tour, she loaned the recording studio in the basement of her home to another songwriter.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Sinitta در سفر بود، او استودیوی ضبط را در زیرزمین خانه اش به یک ترانه دیگر قرض داد
[ترجمه گوگل]در حالی که Sinitta در تور بود، او استودیو ضبط در زیرزمین خانه خود را به یکی دیگر از آهنگسازان وام داد
[ترجمه گوگل]در حالی که Sinitta در تور بود، او استودیو ضبط در زیرزمین خانه خود را به یکی دیگر از آهنگسازان وام داد
11. I had written four or five songs on tour.
[ترجمه ترگمان]من چهار یا پنج آهنگ برای تور نوشتم
[ترجمه گوگل]من چهار تا پنج آهنگ در تور داشتم
[ترجمه گوگل]من چهار تا پنج آهنگ در تور داشتم
12. Jennings is on tour promoting his new children's book.
[ترجمه ترگمان]جنینگز در سفر به ترویج کتاب کودکان جدیدش است
[ترجمه گوگل]جینینگز در حال بازدید از کتاب جدید کودکان خود است
[ترجمه گوگل]جینینگز در حال بازدید از کتاب جدید کودکان خود است
13. The nonpareil Lily Pons sang the role on tour.
[ترجمه ترگمان] لی لی pons \"نقش تور رو اجرا کرد\"
[ترجمه گوگل]Lily Pons، غیرخودش نقش را در تور بازی کرد
[ترجمه گوگل]Lily Pons، غیرخودش نقش را در تور بازی کرد
14. The band plans to go on tour this year.
[ترجمه ترگمان]این گروه قصد دارد امسال به تور برود
[ترجمه گوگل]این گروه قصد دارد در سال جاری به تور برگردد
[ترجمه گوگل]این گروه قصد دارد در سال جاری به تور برگردد
15. Norton is on tour promoting her new children's book.
[ترجمه ترگمان]نورتون در حال تبلیغ برای ترویج کتاب کودکان جدید خود است
[ترجمه گوگل]نورتون در حال سفر به ترویج کتاب جدید کودکانش است
[ترجمه گوگل]نورتون در حال سفر به ترویج کتاب جدید کودکانش است
کلمات دیگر: