کلمه جو
صفحه اصلی

temperately


با میانه روی، باعتدال، بطور معتدل

انگلیسی به فارسی

به شدت


انگلیسی به انگلیسی

• moderately, restrainedly, calmly

جملات نمونه

1. Tests the certificate purely to feel urgently soft temperately comfortable.
[ترجمه ترگمان]این گواهی نامه را صرفا برای احساس آرامش و راحتی، تست می کنند
[ترجمه گوگل]تست گواهی صرفا برای احساس راحتی نرم و راحت است

2. He temperately used the privileges of his office.
[ترجمه ترگمان]او از امتیازات دفترش استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت از امتیازات دفتر او استفاده می کند

3. Daddy speaks always extremely temperately, never say hit the person, curse at people are also few, calculated scolded people not to be big.
[ترجمه ترگمان]پدر همیشه به شدت حرف می زند، هرگز نمی گوید که کسی را کتک بزند، فحش دادن به مردم هم کم است، و مردم را به شدت سرزنش می کند که بزرگ نباشند
[ترجمه گوگل]بابا همیشه بسیار مهربان صحبت می کند، هرگز نمی گوید که شخص را لمس می کند، لعنت به مردم نیز کم است، محرومان محکوم شده اند که بزرگ نیستند

4. Moistens temperately, the double protects you and the baby, improves the baby sleep quality, maintains water Run make the flesh.
[ترجمه ترگمان]moistens temperately، که دو برابر شما و نوزاد را محافظت می کند، کیفیت خواب نوزاد را بهبود می بخشد و حفظ آب را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]Moistens به شدت، دو برابر شما و کودک را محافظت می کند، کیفیت خواب نوزاد را بهبود می بخشد، آب را حفظ می کند، اجرا می کند گوشت

5. Under this background, US dollar rises temperately to each principal currency, the Renminbi presents certain scope to US dollar exchange rate receding.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، دلار آمریکا temperately دلار به هر واحد پول اصلی افزایش می یابد، Renminbi حوزه خاصی را به نرخ مبادله دلار آمریکا نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این زمینه، دلار آمریکا به طور قابل توجهی به هر مبادله اصلی افزایش می یابد، رنمبین دامنه خاصی را به نرخ دلار آمریکا در حال کاهش است

6. He used the privileges of his office temperately.
[ترجمه ترگمان]از مزایای دفتر کارش استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او از امتیازات دفترش استفاده کرد

7. These preferences are temperately stated.
[ترجمه ترگمان]این اولویت ها به صورت temperately بیان می شوند
[ترجمه گوگل]این ترجیحات به طور مرتب بیان می شود

8. Compares says, Shanghai rescues the city movement also to calculate temperately .
[ترجمه ترگمان]compares می گوید که شانگهای حرکت شهر را نیز برای محاسبه temperately نجات می دهد
[ترجمه گوگل]در مقایسه می گوید، شانگهای جنبش شهر را نیز محروم می کند

9. We are not spending extravagantly, but spending reasonably and temperately.
[ترجمه ترگمان]ما پول زیادی خرج نمی کنیم، بلکه به طور منطقی و temperately خرج می کنیم
[ترجمه گوگل]ما به اندازه کافی هزینه نمی کنیم، اما به اندازه کافی هزینه می کنیم

10. The generals have promise to a point a civilian as temperately prime minister within two weeks and to hold elections in October of next year.
[ترجمه ترگمان]ژنرال ها قول داده اند که ظرف دو هفته نخست وزیر را به عنوان نخست وزیر منصوب کنند و انتخابات اکتبر سال آینده را برگزار کنند
[ترجمه گوگل]ژنرال ها قول داده اند که به عنوان یک شهروند غیرنظامی به عنوان نخست وزیر محترم در عرض دو هفته و انتخابات در ماه اکتبر سال آینده برگزار شود

11. Our motto should be: "Forsaking all worldly desires, to live righteously and godly and temperately in all things. " Temperate in all our dealings with the world and its temptations.
[ترجمه ترگمان]شعار ما باید این باشد: \"همه تمایلات دنیوی، زیستن righteously و godly و temperately در همه چیز\" و در همه dealings با جهان و وسوسه های آن
[ترجمه گوگل]شعار ما باید 'از بین بردن تمام خواسته های دنیوی، برای زندگی عادلانه، خداپرست و درجه حرارت در همه چیز است 'در تمام معاملات ما با جهان و وسوسه های آن مرده است

12. Cry to be tired, you will wanna sleep. there's nothing to do but sleeping. there's no place to go. all lovelorn people are fond of sleeping. you can forget him temperately if falling asleep.
[ترجمه ترگمان]، گریه کن تو هم می خوای بخوابی کاری برای خوابیدن نداریم جز خوابیدن جایی برای رفتن وجود نداره همه lovelorn به خواب علاقه دارند تو میتونی اون را فراموش کنی اگر در خواب باشی
[ترجمه گوگل]میخواهم خسته باشم، میخواهم بخوابم چیزی نیست جز خوابیدن هیچ جایی برای رفتن وجود ندارد همه افراد دوست داشتنی خواب هستند شما می توانید او را به حالت نرمال فراموش کنید اگر به خواب رفتن

13. In addition, the pate is easier to pile up shameless, every week should do one time goes to the shameless facial mask temperately .
[ترجمه ترگمان]به علاوه، هر هفته آدم کله زدن آسان تر می شود و هر هفته باید این کار را بکند تا این نقاب shameless صورت بگیرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پاستا آسان تر است تا انزجار ناپذیر باشد، هر هفته باید یک بار به آرامی صورت ماسک شرم آور را به حالت عادی برگرداند

14. Yet perhaps this may be done. The fruits eaten temperately need not make us ashamed of our appetites, nor interrupt the worthiest pursuits.
[ترجمه ترگمان]با این حال شاید این کار انجام شود میوه ها فقط نیاز دارند که ما را از امیال و امیال و امیال ما شرمنده نکند
[ترجمه گوگل]با این حال شاید این ممکن است انجام شود میوه هایی که به شدت خورده اند، نباید ما را از اشتهای ما شرمسارند، و نبایستی با ارزش ترین فعالیت ها را متوقف کنیم


کلمات دیگر: