به طور قطع، قاطعانه، بی چون و چرا، بطور قطعی، قطعا، بطور اول و آخری
once for all
به طور قطع، قاطعانه، بی چون و چرا، بطور قطعی، قطعا، بطور اول و آخری
انگلیسی به انگلیسی
• for now and forever, once for all times
جملات نمونه
1. The controversy should be fought out once for all.
[ترجمه ترگمان]این مناقشه باید یک بار برای همه انجام شود
[ترجمه گوگل]بحث و گفتگو باید برای یک بار برای همه مبارزه شود
[ترجمه گوگل]بحث و گفتگو باید برای یک بار برای همه مبارزه شود
2. Indicative - salvation accomplished once for all in Christ and received by faith.
[ترجمه ترگمان]رستگاری - رستگاری یکبار برای همه در عیسی مسیح انجام شد و به وسیله ایمان پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]نشانگر - نجات یک بار برای همه در مسیح و با ایمان دریافت شده است
[ترجمه گوگل]نشانگر - نجات یک بار برای همه در مسیح و با ایمان دریافت شده است
3. I shall explain it fully once for all.
[ترجمه ترگمان]من همه چیز را برای همیشه توضیح خواهم داد
[ترجمه گوگل]من آن را یک بار برای همه توضیح خواهم داد
[ترجمه گوگل]من آن را یک بار برای همه توضیح خواهم داد
4. I say no once for all.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت برای همه چیز نمی گویم
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت برای همه نمی گویم
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت برای همه نمی گویم
5. It must be once for all, without reserve, without recall.
[ترجمه ترگمان]باید یک بار، بی آن که به یاد داشته باشد، برای همه چیز باید یک بار باشد
[ترجمه گوگل]این باید یک بار برای همه، بدون رزرو، بدون فراخوان
[ترجمه گوگل]این باید یک بار برای همه، بدون رزرو، بدون فراخوان
6. Tomorrow we shall have finished with this business once for all.
[ترجمه ترگمان]فردا کار را با این کار تمام خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]فردا ما باید این کار را برای همه انجام دهیم
[ترجمه گوگل]فردا ما باید این کار را برای همه انجام دهیم
7. I told him once for all that I would not go.
[ترجمه ترگمان]یک بار به او گفتم که من نخواهم رفت
[ترجمه گوگل]من یک بار برای او گفتم که نمی خواهم بروم
[ترجمه گوگل]من یک بار برای او گفتم که نمی خواهم بروم
8. The voter is required to state his preferences, and to state them once for all, before any votes are counted.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان باید قبل از شمارش آرا برای همه، اولویت های خود را بیان کنند و برای همه آن ها را بیان کنند
[ترجمه گوگل]رأی دهنده باید اولویت های خود را تنظیم کند و آنها را یک بار برای همه آنها تعریف کند، قبل از اینکه هر رأی شمارش شود
[ترجمه گوگل]رأی دهنده باید اولویت های خود را تنظیم کند و آنها را یک بار برای همه آنها تعریف کند، قبل از اینکه هر رأی شمارش شود
9. The days when the Chinese people could be bullied at will are gone once for all.
[ترجمه ترگمان]روزهایی که مردم چین بتوانند مورد تهدید قرار گیرند برای همه جا خالی خواهند شد
[ترجمه گوگل]روزهایی که مردم چین در معرض اذیت و آزار قرار می گیرند، یکبار برای همیشه می روند
[ترجمه گوگل]روزهایی که مردم چین در معرض اذیت و آزار قرار می گیرند، یکبار برای همیشه می روند
10. This is not a something that can be completed once for all.
[ترجمه ترگمان]این چیزی نیست که یکبار برای همیشه کامل شود
[ترجمه گوگل]این یک چیزی نیست که برای یکبار تمام شود
[ترجمه گوگل]این یک چیزی نیست که برای یکبار تمام شود
11. The above - mentioned contents that may be supplemented shall be supplemented by the applicant once for all.
[ترجمه ترگمان]محتوای فوق ذکر شده که ممکن است تکمیل شود باید زمانی توسط متقاضی تکمیل شود
[ترجمه گوگل]محتویات فوق الذکر که ممکن است تکمیل شوند، یک بار برای همه متقاضیان تکمیل می شود
[ترجمه گوگل]محتویات فوق الذکر که ممکن است تکمیل شوند، یک بار برای همه متقاضیان تکمیل می شود
12. Thus, Sabah DAP urges the BN government to abolish the PKR appointment once for all.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، صباح DAP دولت کویت را ترغیب می کند که یکبار برای همه جای انتصاب مجدد را لغو کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، Sabah DAP از دولت BN خواست تا یکبار برای همه انتصاب PKR را لغو کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، Sabah DAP از دولت BN خواست تا یکبار برای همه انتصاب PKR را لغو کند
13. Methods First, the serosal effusion was drained thoroughly, then donor lymphocytes were injected into pleural cavity once for all.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، effusion به طور کامل زه کشی شد، سپس lymphocytes های اهدا کننده یک بار برای همه به حفره pleural تزریق شدند
[ترجمه گوگل]روش اول: اپوژن سروزی به طور کامل تخلیه شد و سپس لنفوسیتهای اهداکننده تزریق گردید
[ترجمه گوگل]روش اول: اپوژن سروزی به طور کامل تخلیه شد و سپس لنفوسیتهای اهداکننده تزریق گردید
14. The Greek philosophers and early Christian Fathers boxed the compass once for all.
[ترجمه ترگمان]فیلسوفان یونانی و پدران اولیه مسیحی یک بار برای همه قطب نما را تمرین کردند
[ترجمه گوگل]فیلسوفان یونانی و پدران اولیه مسیحی، یک بار برای همگان یک قطب نما را گذاشتند
[ترجمه گوگل]فیلسوفان یونانی و پدران اولیه مسیحی، یک بار برای همگان یک قطب نما را گذاشتند
پیشنهاد کاربران
یک بار برای همیشه
کلمات دیگر: