کلمه جو
صفحه اصلی

rearwards


بعقب، در عقب

انگلیسی به انگلیسی

• toward the back, to the rear

جملات نمونه

1. The centre of pressure moves rearward and the aeroplane becomes unbalanced.
[ترجمه ترگمان]مرکز فشارها عقب می نشیند و هواپیما نامتعادل می شود
[ترجمه گوگل]مرکز فشار به سمت عقب حرکت می کند و هواپیما نا متعادل می شود

2. The evidence that some dinosaurs had larger, rearward tracts comes from the structure of the abdominal rib-cage.
[ترجمه ترگمان]شواهدی مبنی بر این که تعدادی از دایناسورها بزرگ تر از آن هستند که از ساختمان قفسه سینه قفسه سینه بیرون می ایند
[ترجمه گوگل]شواهدی مبنی بر اینکه بعضی از دایناسورها بزرگتر، قطعه عقب هستند، از ساختار قفسه سینه شکم تشکیل شده است

3. Other creatures, like some lizards and giant birds such as ostriches, only have rearward fermentation systems in long intestines.
[ترجمه ترگمان]موجودات دیگر مثل مارمولک و پرندگان عظیم الجثه مثل شتر مرغ ها، فقط سیستم های تخمیر را در روده دراز دارند
[ترجمه گوگل]موجودات دیگر، مانند برخی از مارمولک ها و پرندگان غول پیکر مانند شترمرغ، فقط در سیستم روده ی طولانی سیستم تخمیر عقیم دارند

4. In addition, the rear suspension allows longitudinal rearward wheel travel in order to reduce tyre thump on poor road surfaces.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تعلیق عقب باعث می شود که چرخ عقب چرخ به منظور کاهش ضربات لاستیک بر روی سطوح جاده فقیر حرکت کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تعلیق عقب اجازه می دهد تا چرخش دور چرخ عقب به منظور کاهش تپه در سطوح فقیر راه

5. It is then passed back into the mouth, chewed again, and returned to the rearward locations for further digestion.
[ترجمه ترگمان]سپس دوباره به دهان باز می گردد، دوباره آن را می جوید و به دنبال هضم بیشتر به عقب برمی گردد
[ترجمه گوگل]سپس به دهان منتقل می شود، دوباره جویدن می شود و برای هضم بیشتر به مکان های عقب می رود

6. Quantities of leg and headroom are generous, rearward seat travel in particular, and all-round vision is terrific.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از پا و headroom سخاوتمندانه هستند و به طور خاص حرکت می کنند و دید همه دور و دور فوق العاده است
[ترجمه گوگل]مقادیر پاها و سر و صدا سخاوتمندانه است، سفر به عقب به طور خاص در سفر است، و چشم انداز تمام دور فوق العاده است

7. In animals, digestive systems can either be of the forward or rearward types.
[ترجمه ترگمان]در حیوانات، سیستم های گوارشی نیز می توانند از انواع جلو یا عقب باشند
[ترجمه گوگل]در حیوانات، سیستم های گوارش می توانند از نوع جلو یا عقب باشند

8. The guard signals to the rearward backside observer as he passes.
[ترجمه ترگمان]نگهبان هنگام عبور از پشت ناظر به پشت سر اشاره می کند
[ترجمه گوگل]گارد محافظ سیگنال را به عقب عقب مانیتور به عنوان عبور می کند

9. He Wrked the handle, brought the bolt rearward, then drove it forward jerking the handle down.
[ترجمه ترگمان]دستگیره را گرفت و گلوله را عقب کشید، سپس آن را به جلو راند تا دستگیره را بگیرد
[ترجمه گوگل]او دستگیره را باز کرد، پیچ را به عقب آورد، سپس به جلو حرکت کرد

10. Although creep strength ratio rearwards the ultimate strength to creep strength missing the ultimate strength may be up to 9 72%, but the state has lower reliability and can only hold for short time.
[ترجمه ترگمان]اگر چه نسبت قدرت خزش قدرت نهایی را کاهش می دهد و قدرت نهایی را از دست می دهد، قدرت نهایی ممکن است تا ۹ ۷۲ % افزایش یابد، اما حالت قابلیت اطمینان کمتری دارد و تنها می تواند زمان کوتاهی داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگرچه قدرت مقاومت خزش نسبت به قدرت خزش به قدرت خزش ناپدید شده است، اما قدرت نهایی آن تا 9 72 درصد است، اما حالت پایینی دارد و فقط می تواند برای مدت کوتاهی نگه داشته شود

11. The idea of carrying children facing rearwards in cars is one that dates from the 1960 s.
[ترجمه ترگمان]ایده حمل کودکان با rearwards در خودرو از دهه ۱۹۶۰ یکی است
[ترجمه گوگل]ایده حمل بچه ها به عقب در اتومبیل ها یکی است که از دهه 1960 می گذرد

12. However, in jet-propulsion the air is directed rearwards in a jet from the engine itself.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نیروی محرکه جت، هوا به طور مستقیم در جت از خود موتور هدایت می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، در نیروی جت هوایی، هوا در یک جت از موتور خود به عقب هدایت می شود

13. Obviously, you pull the cyclic stick back to lower the tail and impart a rearwards force to stop the forwards movement.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که شما چوب چرخشی را عقب می زنید تا دم را پایین بیاورید و یک نیروی rearwards را برای توقف حرکت جلو بکشید
[ترجمه گوگل]بدیهی است، شما چرخ چرخه را به عقب بر می دارید تا دم را پایین بیاورید و یک نیروی عقب را برای جلوگیری از حرکت جلو حرکت دهید

14. The forward pair of fans supply air to two swivelling nozzles that point rearwards during cruising to produce extra thrust.
[ترجمه ترگمان]جفت جلو پنکه به دو nozzles swivelling که در هنگام گشت زدن برای تولید فشار اضافی به rearwards نقطه اشاره می کنند، هوا را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]جفت طرفداران طرفداران هوا را به دو نازل چرخشی هدایت می کنند که در طول کروز به سمت عقب می ریزند تا نیروی اضافی تولید کنند

15. Also at the back of the car, the diffuser has been moved rearwards ,(Sentence dictionary) its leading edge now level with (rather than ahead of) the rear-wheel axle line.
[ترجمه ترگمان]همچنین در پشت ماشین، دیفیوزر کاهش یافته و لبه اصلی آن در حال حاضر با (به جای پیش)محور اکسل چرخ عقب است
[ترجمه گوگل]همچنین در عقب ماشین، پخش کننده به عقب منتقل شده است (فرهنگ لغت حکم) لبه پیشرو خود را در حال حاضر با (نه به جلو) خط محور چرخ عقب


کلمات دیگر: