رسوایی
scandalise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• create a scandal, cause an outrage; shock or offend with immorality; speak falsely or spitefully of; (archaic) dishonor, bring shame (also scandalize)
جملات نمونه
1. I was absolutely scandalised to hear that the council has demolished that lovely old building.
[ترجمه ترگمان]من کاملا مشتاق بودم که بشنوم که این شورا آن ساختمان قدیمی را ویران کرده است
[ترجمه گوگل]من کاملا از دست دادم که شنید که شورا ساختمان قدیمی دوست داشتنی را نابود کرده است
[ترجمه گوگل]من کاملا از دست دادم که شنید که شورا ساختمان قدیمی دوست داشتنی را نابود کرده است
2. She scandalised her family by falling in love with a married man.
[ترجمه ترگمان]او خانواده اش را با افتادن با یک مرد متاهل ناراحت کرد
[ترجمه گوگل]او خانواده اش را با عشق ورزیدن به یک مرد متاهل تسلیم کرد
[ترجمه گوگل]او خانواده اش را با عشق ورزیدن به یک مرد متاهل تسلیم کرد
3. He was also more than a little scandalised at the girl's matter-of-fact acceptance of what had happened.
[ترجمه ترگمان]در واقع او بیش از یک احترام به مساله مهم آن دختر، که بر حسب اتفاق رخ داده بود، تخفیف داد
[ترجمه گوگل]او همچنین بیش از حد کمی در مورد پذیرش دختران از آنچه اتفاق افتاده بود، دست به گریبان بود
[ترجمه گوگل]او همچنین بیش از حد کمی در مورد پذیرش دختران از آنچه اتفاق افتاده بود، دست به گریبان بود
4. His clumsy rage scandalised Dublin's academe.
[ترجمه ترگمان]خشم و خشم His، Dublin s را برانگیخت
[ترجمه گوگل]خشم لجبازانه او آکادمی دوبلین است
[ترجمه گوگل]خشم لجبازانه او آکادمی دوبلین است
5. Soon there was a burst of loud scandalised laughter.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که صدای خنده عمومی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]به زودی یک سر و صدا از غم و اندوه وحشت زده شد
[ترجمه گوگل]به زودی یک سر و صدا از غم و اندوه وحشت زده شد
6. This murky sort of business would scandalise any country.
[ترجمه ترگمان]این کار تیره و غریب هیچ کشوری را به خود جذب نمی کرد
[ترجمه گوگل]این نوع شگفت انگیز از کسب و کار، هر کشوری را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]این نوع شگفت انگیز از کسب و کار، هر کشوری را به خطر می اندازد
کلمات دیگر: