کلمه جو
صفحه اصلی

scamping

انگلیسی به فارسی

کلاهبرداری، ور رفتن، عبور چیزی را لمس کردن


انگلیسی به انگلیسی

• doing carelessly, act of performing in a hasty or superficial manner

جملات نمونه

1. A gang of scamps threatened us.
[ترجمه ترگمان]یه گروه of که مارو تهدید کردن
[ترجمه گوگل]یک باند اسلحه ها ما را تهدید کرد

2. That little scamp Jimmy has hidden my slippers again!
[ترجمه ترگمان]این بیچاره جیمی کوچولو دوباره دمپایی منو قایم کرده!
[ترجمه گوگل]این جادوگر کوچک جیمز دوباره دمپایی من را پنهان کرده است!

3. A scamp put the arm on him last night when he was on his way home.
[ترجمه ترگمان]دیشب وقتی داشت به خانه می رفت دستش را روی او گذاشت
[ترجمه گوگل]شبنم در شب عروسیش را روی هم گذاشت، وقتی که او در خانه بود

4. Have some respect for me, you scamp!
[ترجمه ترگمان]به من احترام بگذارید، بی شرف!
[ترجمه گوگل]برخی از احترام به من، شما اسکرول!

5. It was said that he was scamped.
[ترجمه ترگمان]می گفتند که او scamped است
[ترجمه گوگل]گفته شده است که او سرقت شده است

6. Scamp had an airtight alibi, naturally, but then again young Leakey never said who exactly had done it.
[ترجمه ترگمان]scamp یک عذر موجه داشت، اما بعد دوباره Leakey جوان هرگز نگفت که دقیقا چه کسی این کار را کرده است
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، Scamp یک alibi airtight بود، اما دوباره Leakey جوان هرگز گفت که دقیقا آن را انجام داده است

7. Actually, I wouldn't mind at all, because as far as I can make out Walter was an amiable scamp.
[ترجمه ترگمان]در واقع، من اصلا ناراحت نمی شدم، چون تا آنجا که می توانم بفهمم والتر یک رذل دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]در واقع، من نمی فهمم، زیرا تا جایی که من می توانستم والتر را درهم بشکافم

8. Jack Scamp had a cigarette dangling from the corner of his mouth.
[ترجمه ترگمان]جک scamp یک سیگار از گوشه دهانش آویزان کرد
[ترجمه گوگل]جک Scamp یک سیگار آویزان از گوشه دهان او بود

9. Then Jack Scamp appeared from inside the Mimosa, nattily dressed in white shirt, dark tie and dark blazer.
[ترجمه ترگمان]بعد، جک scamp از داخل Mimosa ظاهر شد، nattily با پیراهن سفید، کراوات تیره، کراوات تیره و کت تیره
[ترجمه گوگل]سپس جک اسمام از داخل Mimosa ظاهر شد، به طور طبیعی در پیراهن سفید، کراوات تیره و کت و شلوار تیره لباس پوشید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Scamp came around and stood in my line of vision.
[ترجمه ترگمان]scamp به اطراف آمد و در خط دید من ایستاد
[ترجمه گوگل]اسکرول در اطراف آمد و در خط دید من ایستاد

12. I recognized him from the wedding photograph old Ma Scamp had flashed in front of me.
[ترجمه ترگمان]من او را از عکس عروسی مادربزرگ که در جلوی من ظاهر شده بود شناختم
[ترجمه گوگل]من او را از عکس عروسی او شناختم Ma Scamp در مقابل من زد

13. She had been a scamp in those days, he said, sighing with exaggerated wistfulness.
[ترجمه ترگمان]و با حسرت فراوان آه کشید و گفت: این روزها یک مرد رذل بود
[ترجمه گوگل]او گفت: 'او در آن روزها درهم شکسته بود و با عجله غریبانه درگیر بود

14. Scamp a sketch of a design showing the basic concept.
[ترجمه ترگمان]ترسیم طرحی از طرحی که مفهوم اصلی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]طرح ریزی یک طراحی را نشان می دهد مفهوم اساسی

15. Why, it's Murdoch, the scamp!
[ترجمه ترگمان]آه، این مرداک است، مرد رذل!
[ترجمه گوگل]چرا، این مرداک، اسلحه است!


کلمات دیگر: