کلمه جو
صفحه اصلی

once and again


گاه و بیگاه، گهگاه، هر چند وقت یک بار

انگلیسی به انگلیسی

• repeatedly, over and over

جملات نمونه

1. Why did she do that experiment once and again?
[ترجمه ترگمان]چرا یک بار دیگر این آزمایش را انجام داد؟
[ترجمه گوگل]چرا او این آزمایش را بارها و بارها انجام داد؟

2. All the sailors cheered once and again when they saw the Queen.
[ترجمه ترگمان]همه ملوانان وقتی ملکه را دیدند، بار دیگر هورا کشیدند
[ترجمه گوگل]همه ملوانان وقتی که ملکه را دیدند، بارها و بارها خوشحال شدند

3. B : You'd better check once and again, just to make sure.
[ترجمه ترگمان]ب: بهتر است یک بار و دوباره چک کنید، فقط برای اطمینان
[ترجمه گوگل]B شما بهتر است یکبار واسه چک کنید، فقط مطمئن شوید

4. I have told you once and again that you most not smoke.
[ترجمه ترگمان]یک بار و دوباره به شما گفتم که سیگار نمی کشید
[ترجمه گوگل]من بارها و بارها گفتم که شما بیشتر سیگار نمی کشید

5. For even in Thessalonica ye sent once and again unto my necessity.
[ترجمه ترگمان]چون حتی در Thessalonica هم برای یک بار و بار دیگر مرا فرستادی
[ترجمه گوگل]برای حتی در تسالونیکی شما بارها و بارها به ضرورت من فرستادید

6. For even in Thessalonica you sent both once and again to my need.
[ترجمه ترگمان]چون حتی در Thessalonica هم هر دو را یک بار و یک بار برای احتیاجات من فرستادی
[ترجمه گوگل]برای حتی در تسالونیکا هر دو بار یک بار و دوباره به من نیاز داشتید

7. At any rate, the exhumation was repeated once and again.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت نبش قبر یک بار دیگر تکرار شد
[ترجمه گوگل]به هر حال، انعقاد دوباره و یک بار تکرار شد

8. For even in Thessalonica you sent aid once and again for my necessities.
[ترجمه ترگمان]چون حتی در Thessalonica هم یک بار و دوباره برای احتیاجات مرا می فرستادند
[ترجمه گوگل]برای حتی در تسالونیکا، شما بارها و بارها برای کمکهای من ارسال کردید

9. He was punished once and again for telling lies.
[ترجمه ترگمان]یک بار و دوباره به خاطر دروغ گفتن تنبیه شد
[ترجمه گوگل]او مجددا برای دروغ گفتن مجازات شد

10. For unto Thessalonica also you sent once and again for my use.
[ترجمه ترگمان]برای unto هم یک بار و هم برای استفاده من فرستادی
[ترجمه گوگل]برای تسالونیکا نیز برای استفاده من یک بار و بار فرستادم

11. Phil . 4:16 For even in Thessalonica you sent both once and again to my need.
[ترجمه ترگمان] فیل ۴: ۱۶ برای اینکه هر دوی شما یک بار و دوباره به نیاز من فرستادید
[ترجمه گوگل]فیلیپس 4 16 زیرا حتی در تسالونیکا، هر دو بار یکبار بار دیگر به من نیاز داشتید

12. Edward Zwick and Marshall Herskovitz : Thirtysomething, My So - Called Life, Once and Again.
[ترجمه ترگمان]ادوارد Zwick و مارشال Herskovitz: thirtysomething، اولین زندگی من، یک بار و دوباره
[ترجمه گوگل]ادوارد زویک و مارشال هرسکویتس Thirtysomething، من به اصطلاح زندگی، یک بار و باز هم


کلمات دیگر: