توقیف مجدد، در مورد کسى که قبلا "توقیف شده بوده و به علتى بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است قانون ـ فقه : sine die
reattachment
توقیف مجدد، در مورد کسى که قبلا "توقیف شده بوده و به علتى بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است قانون ـ فقه : sine die
انگلیسی به فارسی
بستن مجدد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of attachment.
• rejoining, reconnection, act of attaching again
جملات نمونه
1. The reattachment and restoration of the colored painting become one important and attentional problem in the field of cultural heritage conservation.
[ترجمه ترگمان]بازسازی و احیای نقاشی رنگی به یک مساله مهم و attentional در زمینه حفاظت از میراث فرهنگی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]تطبیق مجدد و ترمیم نقاشی رنگی یکی از مسائل مهم و توجه در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی است
[ترجمه گوگل]تطبیق مجدد و ترمیم نقاشی رنگی یکی از مسائل مهم و توجه در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی است
2. During my severed penis reattachment research I came across several cases but this one has to take the cake.
[ترجمه ترگمان]در حین تحقیق در طول مدتی که من از چندین مورد برخوردم اما این یکی باید کیک را بگیرد
[ترجمه گوگل]در طول تحقیق مجدد من آلت تناسلی مرد من چندین مورد را دیدم اما این باید کیک را بگیرد
[ترجمه گوگل]در طول تحقیق مجدد من آلت تناسلی مرد من چندین مورد را دیدم اما این باید کیک را بگیرد
3. Although it saves you from reattachment, the session may grow out of memory and probably has stale data for high concurrency systems.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این کار شما را از reattachment نجات می دهد، جلسه ممکن است از حافظه خارج شود و احتمالا داده های کهنه برای سیستم های همزمانی بالا دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه این باعث صرفه جویی در وقت شما از اتصال مجدد می شود، جلسه ممکن است از حافظه بیرون بیاید و احتمالا داده های مبهم برای سیستم های همزمان همزمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه این باعث صرفه جویی در وقت شما از اتصال مجدد می شود، جلسه ممکن است از حافظه بیرون بیاید و احتمالا داده های مبهم برای سیستم های همزمان همزمان وجود دارد
4. He says a reattachment operation can take many hours.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که عملیات reattachment می تواند ساعت ها طول بکشد
[ترجمه گوگل]او می گوید یک عملیات مجددا می تواند چند ساعت طول بکشد
[ترجمه گوگل]او می گوید یک عملیات مجددا می تواند چند ساعت طول بکشد
5. This was the first successful reattachment of a human limb.
[ترجمه ترگمان]این اولین reattachment موفق یک عضو انسان بود
[ترجمه گوگل]این نخستین موفقیت مجدد یک عضو انسانی بود
[ترجمه گوگل]این نخستین موفقیت مجدد یک عضو انسانی بود
6. MARTIN BROWN: "Reattachment is a real commitment by the patient and the doctor. Amputation is a simple thing. "
[ترجمه ترگمان]مارتین براون می گوید: \" Reattachment یک تعهد واقعی از سوی بیمار و پزشک است Amputation یک چیز ساده است \"
[ترجمه گوگل]مارتین برون 'ریتا تعهد واقعی توسط بیمار و دکتر است قطع شدن یک چیز ساده است '
[ترجمه گوگل]مارتین برون 'ریتا تعهد واقعی توسط بیمار و دکتر است قطع شدن یک چیز ساده است '
7. Reattachment is a new treatment method for the fractured tooth.
[ترجمه ترگمان]Reattachment یک روش درمانی جدید برای دندان شکنی است
[ترجمه گوگل]Reattachment درمان جدیدی برای دندان شکستگی است
[ترجمه گوگل]Reattachment درمان جدیدی برای دندان شکستگی است
8. It suggests a possible intermittent reattachment of the separated free shear flow, consequently lower the correlation on the side face of the building models.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که متناوب متناوب متناوب از جریان برشی آزاد شده، متعاقبا همبستگی را در چهره طرف مدل ساختمان کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که ممکن است مجدد متناوب مجدد جریان جدا شده آزاد برش آزاد، در نتیجه، همبستگی در سمت جانبی مدل های ساختمان را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که ممکن است مجدد متناوب مجدد جریان جدا شده آزاد برش آزاد، در نتیجه، همبستگی در سمت جانبی مدل های ساختمان را کاهش می دهد
9. The results indicate that separation and reattachment occur on the boundary layer of the rocket because of the shock impinging with sharp changes in static pressure and temperature.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که جداسازی و reattachment در لایه مرزی راکت به دلیل ضربه ناشی از تغییرات شدید در فشار ایستا و دما رخ می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جداسازی و اتصال مجدد در لایه مرزی موشک رخ می دهد به دلیل شوک هایی که با تغییرات شدید فشار و دمای استاتیک مواجه می شوند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جداسازی و اتصال مجدد در لایه مرزی موشک رخ می دهد به دلیل شوک هایی که با تغییرات شدید فشار و دمای استاتیک مواجه می شوند
10. Objective To investigate the process of masseter muscle reattachment to the cortical and cancellous bone of the mandible.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد فرآیند ماهیچه masseter به استخوان قشری و اسفنجی از فک
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روند تکمیل عضله توده عضلانی به استخوان قشر و استخوان مندیبل است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روند تکمیل عضله توده عضلانی به استخوان قشر و استخوان مندیبل است
11. The result shows that the reattachment point moves forward so that the flow field structure is altered in case of combustion.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که نقطه reattachment به جلو حرکت می کند تا ساختار میدان جریان در حالت احتراق تغییر یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که نقطه اتصال مجدد به جلو حرکت می کند تا در صورت احتراق، ساختار میدان جریان تغییر یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که نقطه اتصال مجدد به جلو حرکت می کند تا در صورت احتراق، ساختار میدان جریان تغییر یابد
12. The intension of incident shock waves is the main cause of whether the phenomenon of reattachment occur or not and the range of the separation.
[ترجمه ترگمان]برخورد امواج شوک الکتریکی دلیل اصلی این مساله است که آیا پدیده of رخ می دهد یا نه و گستره جدایی
[ترجمه گوگل]پیشگیری از امواج شوک حاد، علت اصلی این است که آیا پدیده اتصال مجدد یا نه و محدوده جدایی وجود دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]پیشگیری از امواج شوک حاد، علت اصلی این است که آیا پدیده اتصال مجدد یا نه و محدوده جدایی وجود دارد یا خیر
13. The pod should soon be on its way back down for reattachment to the preventer.
[ترجمه ترگمان]سفینه به زودی به سمت پایین باز می گردد و به سمت جلو حرکت می کند
[ترجمه گوگل]غلاف باید به زودی در جهت عقب نشینی برای اتصال مجدد به پیشگیرانه باشد
[ترجمه گوگل]غلاف باید به زودی در جهت عقب نشینی برای اتصال مجدد به پیشگیرانه باشد
14. Conclusion Window defect hyperfluorescence of FFA and choroidal vessel dilatation of ICGA on the artificial ridge were the main characteristics in reattachment of rhegmatogenous retinal detachment.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نقص پنجره ناشی از FFA و نانوذرات تالک از ICGA بر روی صخره مصنوعی، ویژگی های اصلی در reattachment جداسازی شبکیه چشم می باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فیبر نوری نقص FFA و انقباض عروق کروییدال ICGA در لبه مصنوعی، ویژگی های اصلی در تعویض مجدد شبکه رگماتوژن بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فیبر نوری نقص FFA و انقباض عروق کروییدال ICGA در لبه مصنوعی، ویژگی های اصلی در تعویض مجدد شبکه رگماتوژن بود
15. Vitrectomy should be considered for complicated retinal detachment. There is an advantage favoring silicone oil tamponade in achieving retinal reattachment.
[ترجمه ترگمان]Vitrectomy باید برای جداسازی شبکیه پیچیده در نظر گرفته شوند یک مزیت برای tamponade نفت سیلیکون در دستیابی به retinal reattachment وجود دارد
[ترجمه گوگل]Vitrectomy باید برای جدایی شبکیه پیچیده در نظر گرفته شود مزیت استفاده از تامپوناد روغن سیلیکون در دستیابی به اتصال مجدد شبکیه ای است
[ترجمه گوگل]Vitrectomy باید برای جدایی شبکیه پیچیده در نظر گرفته شود مزیت استفاده از تامپوناد روغن سیلیکون در دستیابی به اتصال مجدد شبکیه ای است
پیشنهاد کاربران
اتصال مجدد
پیوند مجدد
رابطه مجدد
احساس تعلق مجدد
دلبستگی مجدد
پیوند مجدد
رابطه مجدد
احساس تعلق مجدد
دلبستگی مجدد
کلمات دیگر: