کلمه جو
صفحه اصلی

neurologic


وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی

انگلیسی به فارسی

وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی


نورولوژیک، وابسته به عصبشناسی یا پیشناسی


انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) of neurology (branch of study dealing with the nervous system and its diseases)

جملات نمونه

1. There was no evidence of neurologic circulatory, or bony injury.
[ترجمه ترگمان]هیچ شواهدی از جریان خون و یا آسیب استخوانی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]شواهدی از گردش خون عصبی یا آسیب استخوان وجود نداشت

2. Neurologic Examination Neurologic findings are always normal in patients with trigeminal neuralgia.
[ترجمه ترگمان]Neurologic Examination Examination (Neurologic Examination findings)همیشه در بیماران مبتلا به trigeminal neuralgia نرمال هستند
[ترجمه گوگل]بررسی عصب شناختی یافته های نورولوژیک همیشه در بیماران مبتلا به نورالژی ترشحنا عادی است

3. A carefully performed neurologic examination may, of course, also yield helpful clues.
[ترجمه ترگمان]البته یک معاینه عصبی با دقت انجام می شود که ممکن است اشارات مفیدی نیز به همراه داشته باشد
[ترجمه گوگل]البته معاینه نورولوژیکی با دقت انجام شده، البته، ممکن است سرنخ مفید باشد

4. Many neurologic disorders affecting the brain stem, cerebellum, and spinal cord posterior column may cause dizzy sensations.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اختلالات عصبی که بر ساقه مغز، مخچه و ستون فقرات نخاع تاثیر می گذارند ممکن است باعث ایجاد احساس سرگیجه شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اختلالات عصبی که در مغز، مغز و ستون فقرات نخاعی موثر هستند، ممکن است موجب سرگیجه شوند

5. There were no deaths or apparent neurologic sequelae.
[ترجمه ترگمان]هیچ مرگ یا بیماری عصبی آشکاری در این مورد وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ مرگ یا عوارض نورولوژیکی ظاهری وجود نداشت

6. Primary outcomes were neurologic status, unintended secondary procedures, complications, and kyphosis angle.
[ترجمه ترگمان]نتایج اولیه عبارتند از وضعیت عصبی، روش های ثانویه ناخواسته، عوارض و زاویه kyphosis
[ترجمه گوگل]پیامدهای اولیه وضعیت عصبی، روشهای غیرمستقیم ثانویه، عوارض و زاویه کفیوز بود

7. Objective To investigate the effect of naloxone on neurologic protection after brain trauma.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر of بر حفاظت عصبی پس از ضربه روحی مغز
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر نالوکسان بر اثر نورولوژیک پس از ضربه مغزی

8. Objective To explore the relationship between neurologic function impairment and ADL in patients acute ischemic stroke.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین اختلال عملکرد عصبی و ADL در بیماران دارای سکته مغزی ischemic حاد)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین اختلال عملکرد نورولوژیک و ADL در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد

9. Neurologic signs result from severe angulation of the spine, narrowing of the spinal canal, instability of the spine, and luxation or fracture of the vertebrae.
[ترجمه ترگمان]علائم Neurologic ناشی از انقباض شدید ستون فقرات، باریک شدن ستون فقرات، ناپایداری ستون فقرات و شکستگی و شکستگی مهره های ستون فقرات می شوند
[ترجمه گوگل]علائم عصبی ناشی از زاویه شدید ستون فقرات، کاهش کانال نخاعی، بی ثباتی ستون فقرات، و لک و یا شکستگی مهره ها است

10. The status of the hematologic and neurologic systems are particular areas of interest.
[ترجمه ترگمان]وضعیت سیستم های عصبی و عصبی حوزه های خاصی از علاقه هستند
[ترجمه گوگل]وضعیت سیستم های هماتولوژیک و نورولوژیک، زمینه های خاصی است

11. Seizures and focal neurologic deficits may be the complications of neurosyphilis, but status epilepticus as a presenting picture of neurosyphilis is rare.
[ترجمه ترگمان]اختلال عصبی و neurologic کانونی ممکن است پیچیدگی of باشد، اما وضعیت epilepticus به عنوان یک تصویر متحرک از neurosyphilis نادر است
[ترجمه گوگل]تشنج و نارسایی عصبی مرکزی ممکن است عوارض نروسیفالیس باشد، اما اپیلت پیکسون وضعیت به عنوان یک تصویر ارائه دهنده نوروسفیلیس نادر است

12. Four patients had neurologic deficits at the time of presentation, and all 4 had associated kyphosis.
[ترجمه ترگمان]چهار بیمار در زمان معرفی کمبود عصبی داشتند و همه ۴ بیمار با هم مرتبط بودند
[ترجمه گوگل]چهار نفر از بیماران نارسایی نورولوژیک در زمان ارائه داشتند و 4 نفر از آنها کایفوز را در پی داشتند

13. The severe low back pain, leg pain, and neurologic deficit associated weakness all improved after surgery.
[ترجمه ترگمان]درد شدید کمر، درد پا و ضعف عصبی ناشی از ضعف عصبی همگی بعد از جراحی بهبود پیدا کردند
[ترجمه گوگل]شدید کمر درد، درد پا و کمبود عصبی مرتبط با ضعف کلیه پس از جراحی بهبود یافته است

14. Noninflammatory neurologic diseases(NIND): The CSF of 17 patients were examined, 10 males and 7 females.
[ترجمه ترگمان]Noninflammatory بیماری های عصبی (NIND): CSF ۱۷ بیمار معاینه شدند، ۱۰ مرد و ۷ زن
[ترجمه گوگل]بیماری های غیر التهابی عصبی (NIND): CSF 17 بیمار مورد بررسی قرار گرفت، 10 مرد و 7 زن


کلمات دیگر: