کلمه جو
صفحه اصلی

passiveness


تخمل، عدوم مقاومت، حالت فعل مجهول، مجهولیت

انگلیسی به فارسی

گذشتگی


انگلیسی به انگلیسی

• passive attitude, submissiveness, state of not reacting to outside stimulus

جملات نمونه

1. One result of voter passiveness Nov. 5 was the return to office of two leaders with highly advertised ethical problems.
[ترجمه ترگمان]یکی از نتایج انفعال رای دهندگان روز ۵ نوامبر، بازگشت به دفتر دو رهبر با مشکلات اخلاقی بالا بود
[ترجمه گوگل]یک نتیجه از انفعال رای دهندگان 5 نوامبر بازگشت به دفتر دو رهبر با مشکلات اخلاقی بسیار تبلیغاتی بود

2. The people are returned to passiveness, inertness, and unconsciousness; the legislator enters into omnipotence.
[ترجمه ترگمان]مردم به انفعال، inertness، و ناخودآگاه باز می گردند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود
[ترجمه گوگل]مردم به انفعال، بی حرکت و ناخودآگاه بازگشته اند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود

3. The second unskilful response is passiveness, a form of surrender.
[ترجمه ترگمان]دومین پاسخ unskilful ناشی از انفعال است، یک نوع تسلیم
[ترجمه گوگل]دومین پاسخ غیرواقعی، غیرفعال بودن، یک نوع تسلیم شدن است

4. In fact, Japan's passiveness today is in large measure a calculated and reasonable reaction to its behavior during the Second World War.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت عدم مقاومت ژاپن در مقیاس بزرگ یک واکنش حساب شده و منطقی به رفتار آن در طول جنگ جهانی دوم است
[ترجمه گوگل]در واقع، واگرایی ژاپن امروزه به شدت واکنش محاسبه و منطقی به رفتار آن در طول جنگ جهانی دوم است

5. Right. You really have to have a wise passiveness that moment to really think that every piece of art have that kind of duty behind it.
[ترجمه ترگمان]درس ته تو واقعا باید در این لحظه به این فکر کنی که هر قطعه هنری چنین وظیفه ای را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]درست شما واقعا باید لحظه ای غلط عاقلانه داشته باشید تا واقعا فکر کنید که هر قطعه ای از هنر این وظیفه را پشت سر گذاشته است

6. This is quite different that kind of passiveness and government allowance means without considering profit.
[ترجمه ترگمان]این کاملا متفاوت است از این نوع انفعال و allowance دولت بدون در نظر گرفتن سود معنی می دهد
[ترجمه گوگل]این کاملا متفاوت است و این نوع گذار و کمک هزینه دولت به معنای بدون در نظر گرفتن سود است

7. Its peace has been used to encourage passiveness, and this was never the intent.
[ترجمه ترگمان]از آرامش آن برای تشویق انفعال استفاده شده است، و این هرگز هدف نیست
[ترجمه گوگل]صلح آن برای تحریک پذیری مورد استفاده قرار گرفته است و این هرگز نبوده است

8. Conclusions were put forward, and there were three kinds of behavioral models, which were passiveness feedback behavior, game choice behavior and initiative behavior.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انجام شد، و سه نوع مدل رفتاری وجود داشت، که رفتار بازخورد منفی، رفتار انتخاب بازی و رفتار ابتکاری بودند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ها مطرح شد و سه نوع مدل رفتاری وجود داشت که رفتار بازخورد passiveness، رفتار انتخابی بازی و رفتار ابتکاری بود

9. It is as if you dabble in aggressiveness, competitiveness, and playful enthusiasm and then retreat into passiveness, compromise, and meditation for a while.
[ترجمه ترگمان]مثل این است که شما در پرخاشگری، رقابت، و شور و اشتیاق (بازیگوشانه)بازی می کنید و سپس به انفعال، سازش، و مدیتیشن برای مدتی عقب نشینی می کنید
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شما در پرخاشگری، رقابت و شور و شوخشی خشنود باشید و سپس برای مدتی به عقب نشینی، سازش و مدیتیشن بروید

10. As this region had more connection with the world in economy and culture, the opening was changed from passiveness to activeness.
[ترجمه ترگمان]همانطور که این منطقه ارتباط بیشتری با جهان در اقتصاد و فرهنگ داشت، باز شدن این opening ناشی از انفعال متقابل به activeness بود
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این منطقه ارتباطات بیشتری با جهان در اقتصاد و فرهنگ داشته است، باز کردن از گذرایی به فعالیت تغییر یافت

11. Yet, the tidiness so typical of Japan, its craziness about work and passiveness of the new generation, would come up from time to time, as they have left such a deep impression on my mind.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نظم و ترتیب در ژاپن، جنون آن در مورد کار و عدم مقاومت نسل جدید، از زمانی به زمان دیگر می رسد، چرا که آن ها چنین برداشتی عمیق در ذهن من ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، پاکیزگی بسیار متداول ژاپن، دیوانگی آن در مورد کار و گذراندن نسل جدید، از لحاظ زمانی به نظر می رسد، زیرا آنها چنین تصوری عمیقی در ذهن من داشته اند

12. By the end of World War II, several reforms had occurred, which embodied not only the passiveness of legal system during the development of society in Japan, but also the strong independence.
[ترجمه ترگمان]در پایان جنگ جهانی دوم، چندین اصلاحات رخ داد، که نه تنها عدم مقاومت سیستم قانونی در طول توسعه جامعه در ژاپن، بلکه استقلال قوی نیز شکل گرفت
[ترجمه گوگل]در پایان جنگ جهانی دوم، اصلاحات متعددی اتفاق افتاده است که نه تنها گذار از نظام حقوقی در طول توسعه جامعه در ژاپن بلکه استقلال قوی نیز به چشم می خورد

13. This article elaborates that big class bring about low teaching efficiency and individual passiveness.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به دقت توضیح می دهد که طبقه بزرگ منجر به بازده کم آموزش و عدم مقاومت فردی می شود
[ترجمه گوگل]این مقاله به این نتیجه رسیده است که کلاس بزرگ باعث کاهش کارآیی تدریجی و انعطاف پذیری فردی می شود

14. It helps enterprises to realize their target profit forcast and actual profits, helps to change these two realizing processes from passiveness into positiveness and maximizes enterprises profits.
[ترجمه ترگمان]این کار به شرکت ها کمک می کند تا سود هدف سود و سود واقعی خود را درک کنند، به تغییر این دو فرآیند درک شده از انفعال به طور مثبت و به حداکثر رساندن سود شرکت ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا شرکت ها سود خود را به سود هدف و سود واقعی به دست بیاورند، کمک می کند تا این دو فرآیند تحقق بخشیدن از گذرایی به مثبت بودن و به حداکثر رساندن سود شرکت ها را تغییر دهند


کلمات دیگر: