کلمه جو
صفحه اصلی

television set

انگلیسی به انگلیسی

• device used for viewing movies and shows, cube shaped object used for viewing movies and shows

جملات نمونه

1. Please tune the television set to Channel
[ترجمه ترگمان]لطفا برنامه تلویزیون را برای کانال تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]لطفا تلویزیون را به کانال تنظیم کنید

2. He disconnected the television set before fixing it.
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون را قبل از تعمیر آن قطع کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از تصحیح آن، تلویزیون را قطع کرد

3. It's about time you tuned out the television set.
[ترجمه ترگمان]در مورد زمان است که شما مجموعه تلویزیونی را تنظیم کرده اید
[ترجمه گوگل]این مربوط به زمان تنظیم تلویزیون است

4. She tuned her television set to the film channel.
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون خود را روی کانال فیلم تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]او تلویزیون خود را به کانال فیلم تنظیم کرد

5. They got them a new television set.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مجموعه تلویزیونی جدید به آن ها دادند
[ترجمه گوگل]آنها آنها را به یک مجموعه تلویزیونی جدید تبدیل کردند

6. We need a new television set.
[ترجمه ترگمان]ما به یک مجموعه تلویزیونی جدید نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک تلویزیون جدید نیاز داریم

7. He bought the television set on approval.
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون را برای تایید خرید
[ترجمه گوگل]او تلویزیون را برای تصویب خرید خرید

8. A thief planted the television set he had stolen on this innocent old woman.
[ترجمه ترگمان]دزد تلویزیون را گذاشته بود و این پیرزن بی گناه را دزدیده بود
[ترجمه گوگل]یک دزد تلویزیون را که به این خانم بیگناه ربوده شده بود کشت

9. The price of a television set cascaded to 320 pounds last week.
[ترجمه ترگمان]قیمت یک تلویزیون در هفته گذشته به ۳۲۰ پوند رسید
[ترجمه گوگل]قیمت تلویزیون در هفته گذشته به 320 پوند افزایش یافت

10. We replaced the old television set with a newer one.
[ترجمه ترگمان]ما تلویزیون قدیمی را با یک مجموعه جدیدتر جایگزین کردیم
[ترجمه گوگل]ما تلویزیون قدیمی را با یک جدیدتر جایگزین کردیم

11. The price of television set has greatly depreciated.
[ترجمه ترگمان]قیمت تلویزیون به شدت کاهش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت تلویزیون به شدت کاهش یافته است

12. Do you want to buy a television set?
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید یک مجموعه تلویزیونی بخرید؟
[ترجمه گوگل]میخواهید یک مجموعه تلویزیونی بخرید؟

13. He was tinkering at the television set.
[ترجمه ترگمان]او در تلویزیون مشغول وصله زدن بود
[ترجمه گوگل]او تلویزیون تلویزیون داشت

14. A television set was playing Indiana Jones.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه تلویزیونی در ایندیانا جونز بازی می کرد
[ترجمه گوگل]تلویزیون ایندیانا جونز را بازی کرد


کلمات دیگر: