(اتومبیل و کامیون) آیینه ی جلو، آیینه ی عقب نما، آیینه ی پسنما
rearview mirror
(اتومبیل و کامیون) آیینه ی جلو، آیینه ی عقب نما، آیینه ی پسنما
انگلیسی به فارسی
(اتومبیل و کامیون) آیینهی جلو، آیینهی عقبنما، آیینهی پسنما
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a mirror attached to a motor vehicle or bicycle in such a way that the driver can see the area to the rear.
• mirror located on the windshield or the side of a car that allows the driver to see behind him
a rear-view mirror is a mirror inside a car which enables you to see the traffic behind you while you are driving.
a rear-view mirror is a mirror inside a car which enables you to see the traffic behind you while you are driving.
جملات نمونه
1. Jen said, eyeing them in the rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]جن خانگی در آینه عقب آن ها را برانداز کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]جین گفت، چشم آنها را در آینه عقب دید
[ترجمه گوگل]جین گفت، چشم آنها را در آینه عقب دید
2. In the rearview mirror, the eyes were searching for and not finding Wally: they were startlingly large.
[ترجمه ترگمان]در آینه جلو چشم ها به دنبال والی می گشتند و پیدا نکردن والی: آن ها به نحو حیرت انگیزی بزرگ بودند
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب، چشم ها جستجو می کردند و Wally را پیدا نمی کردند، آنها بسیار شگفت آور بودند
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب، چشم ها جستجو می کردند و Wally را پیدا نمی کردند، آنها بسیار شگفت آور بودند
3. In her rearview mirror she saw she had his attention.
[ترجمه ترگمان]در آینه اتومبیل، متوجه شد که توجه او را جلب کرده است
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب او متوجه شد که توجه او را به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب او متوجه شد که توجه او را به خود جلب کرده است
4. When she looks for them in her rearview mirror, they have disappeared into the darkness of the guava grove.
[ترجمه ترگمان]وقتی در آینه عقب آن ها را نگاه می کند، آن ها در تاریکی بیشه guava ناپدید شده اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در آینه دید عقب آنها را می بیند، آنها به تاریکی گواوا ناپدید شده اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در آینه دید عقب آنها را می بیند، آنها به تاریکی گواوا ناپدید شده اند
5. Tired eyes flashing in the rearview mirror, childish enthusiasm bubbling over.
[ترجمه ترگمان]چشمان خسته از آینه اتومبیل برقی زد و شور و شوق کودکانه ای در آن موج می زد
[ترجمه گوگل]چشم های خسته در آینه عقب چشمک زدن، شور و شوق بچه گانه بیش از حد
[ترجمه گوگل]چشم های خسته در آینه عقب چشمک زدن، شور و شوق بچه گانه بیش از حد
6. In the rearview mirror, I could see him scratching at his mustache with the corner of my business card.
[ترجمه ترگمان]در آینه عقب، می توانستم او را ببینم که با گوشه کارت ویزیتم به سبیلش چنگ می زد
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب، من می توانم او را در گوشه اش با گوشه کارت کسب و کار من خراش
[ترجمه گوگل]در آینه دید عقب، من می توانم او را در گوشه اش با گوشه کارت کسب و کار من خراش
7. His livid eyes floated in the rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]چشمان کبود او در آینه عقب شناور بود
[ترجمه گوگل]چشمهای چشمهایش در آینه دید عقب شناور بود
[ترجمه گوگل]چشمهای چشمهایش در آینه دید عقب شناور بود
8. I looked at myself in the rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]به خودم در آینه عقب نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من خودم را در آینه دید عقب نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من خودم را در آینه دید عقب نگاه کردم
9. Happiness is your competitors disappearing in your rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]رقبای شما در آینه عقب از نظر ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]شادی رقبای شما در آینه دید عقب شما ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]شادی رقبای شما در آینه دید عقب شما ناپدید می شود
10. The large eyes in the rearview mirror looked away.
[ترجمه ترگمان]نگاه درشتش که در آینه اتومبیل دیده می شد به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]چشم های بزرگ در آینه عقب نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]چشم های بزرگ در آینه عقب نگاه می کردند
11. This outlook is like driving using the rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه همانند رانندگی از آینه جلو است
[ترجمه گوگل]این چشم انداز مانند رانندگی با استفاده از آینه عقب است
[ترجمه گوگل]این چشم انداز مانند رانندگی با استفاده از آینه عقب است
12. Why are you looking in the rearview mirror?
[ترجمه ترگمان]چرا داری آینه رو نگاه می کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا شما در آینه عقب نگاه می کنید؟
[ترجمه گوگل]چرا شما در آینه عقب نگاه می کنید؟
13. Install the rearview mirror on the bracket.
[ترجمه ترگمان]آینه جلو را روی پایه نصب کنید
[ترجمه گوگل]آینه دید عقب بر روی براکت را نصب کنید
[ترجمه گوگل]آینه دید عقب بر روی براکت را نصب کنید
14. I could see Mike looking at me in rearview mirror.
[ترجمه ترگمان]می توانستم مایک را ببینم که در آینه عقب به من نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]من می توانم ببینم که مایک به من نگاه می کند در آینه عقب
[ترجمه گوگل]من می توانم ببینم که مایک به من نگاه می کند در آینه عقب
15. Do gaze at the front road, the rearview mirror is used to avoid the trouble.
[ترجمه ترگمان]به جاده جلویی نگاه کنید، از آینه جلو برای جلوگیری از مشکل استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نگاهی به جاده ی جلو، برای جلوگیری از این مشکل، آینه ی عقب استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نگاهی به جاده ی جلو، برای جلوگیری از این مشکل، آینه ی عقب استفاده می شود
پیشنهاد کاربران
آینه جلوی ماشین
آینه جلو ماشین اشتباهه
آینه عقب ماشین که درون اتومبیل قرارداره
آینه عقب ماشین که درون اتومبیل قرارداره
آینه جلو داخل ماشین
آینه وسط، آینه داخلی
اینه عقب
rearview mirror ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: آینۀ جلو
تعریف: آینه ای پیش روی راننده که از آن برای دیدن منطقۀ پشت خودرو استفاده می کنند
واژه مصوب: آینۀ جلو
تعریف: آینه ای پیش روی راننده که از آن برای دیدن منطقۀ پشت خودرو استفاده می کنند
کلمات دیگر: