کلمه جو
صفحه اصلی

telegenic


(شخص) دارای قیافه ای که در تلویزیون زیباتر به نظر می آید، خوش نما، دارای استعداد شرکت در برنامه های تلویزیونی، مناسب برای برنامه تلویزیونی

انگلیسی به فارسی

دارای استعداد شرکت در برنامه های تلویزیونی، مناسب برای برنامه تلویزیونی


telegenic، مناسب برای برنامه تلویزیونی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: telegenically (adv.)
• : تعریف: having a pleasing appearance or manner on television. (See photogenic.)

• looks attractive on television

جملات نمونه

1. With their new youthful and telegenic leader, the Labour party looks set to woo the voters.
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر با رهبر جدید youthful و telegenic به نظر می رسد که از رای دهندگان ناراضی است
[ترجمه گوگل]حزب کارگر با رهبر جوان و تل ژنی جدید خود به نظر می رسد که رای دهندگان را وادار کند

2. The bright and telegenic Miss Foster is being paid around £90,000 a year for her exclusive deal.
[ترجمه ترگمان]میس فاستر به خاطر معامله انحصاری خود در حدود ۹۰ هزار پوند حقوق می گیرد
[ترجمه گوگل]خانم فاستر، روشن و تلگنیس، سالیانه حدود 90،000 پوند برای معامله منحصر به فردش پرداخت می کند

3. Soviet television crews were taken to the site, telegenic Soviet doctors were produced to discuss the likely consequences.
[ترجمه ترگمان]کارکنان تلویزیون شوروی به این محل منتقل شدند و پزشکان شوروی به منظور بحث در مورد عواقب احتمالی این حادثه تولید شدند
[ترجمه گوگل]خدمه های تلویزیون اتحاد جماهیر شوروی به این سایت منتقل شدند و پزشکان شوروی تلگنینیک برای بحث در مورد عواقب احتمالی تولید شدند

4. Blond and blue-eyed with a wide, telegenic smile, Ms. Neuner has been called "our biathlon beauty" by Germany's Bild newspaper.
[ترجمه ترگمان]خانم Neuner با لبخندی عریض و telegenic، \"زیبایی دوگانه ما\" را توسط روزنامه بیلد آلمان توصیف کرده است
[ترجمه گوگل]خانم نونر با یک لبخند تلگنی و باریک به رنگ سفید و آبی به نام 'زیبایی بیاتلون ما' توسط روزنامه آلمانی Bild خوانده شده است

5. In the museum, Neanderthals are portrayed as kindly, if not particularly telegenic, humans.
[ترجمه ترگمان]در این موزه، انسان های غار نشین به خوبی به تصویر کشیده می شوند، اگر نه به خصوص telegenic، انسان
[ترجمه گوگل]در موزه، نئاندرتال ها به عنوان مهربان، اگر نه به خصوص telegenic، انسان به تصویر کشیده شده است

6. People involved in the rescue attempt believe Mario Sepulveda, the telegenic spokesman for the group, will be a star.
[ترجمه ترگمان]افرادی که در این تلاش نجات شرکت داشتند، بر این باورند که ماریو Sepulveda، سخنگوی این گروه، یک ستاره خواهد بود
[ترجمه گوگل]ماریو سپولوددا، سخنگوی Telegenic برای گروه، یک ستاره خواهد بود

7. Another top chef with a food truck - he has appeared on the TV series - is the telegenic, multi-tattooed Ludovic Lefebvre.
[ترجمه ترگمان]یک آشپز ارشد دیگر با یک کامیون غذا - او در سریال تلویزیونی ظاهر شده است - is، Lefebvre multi Lefebvre است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از سرآشپز بزرگ با یک کامیون مواد غذایی - او در مجموعه تلویزیونی ظاهر شد - لوودوویک لوفوبور، تل ژنیک و چند خالکوبی است

8. Indeed, the whole assault-rifle debate was over a problem that, however telegenic and symbolically potent, barely existed.
[ترجمه ترگمان]در واقع، کل بحث در مورد تفنگ بر سر مساله ای بود که، با این حال، به طور نمادین و نمادین، به سختی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در واقع، تمام بحث های تفنگ ساچمهای بیش از یک مسئله بود که با وجود آنکه از لحاظ ژنتیک و نمادین قوی بود، به سختی وجود داشت


کلمات دیگر: