کلمه جو
صفحه اصلی

sawing

انگلیسی به فارسی

اره کردن، دید


انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting with a saw or similar tool; act of making back-and-forth motions as if with a saw

جملات نمونه

1. She was sawing the bread with a blunt knife.
[ترجمه ترگمان]او نان را با یک چاقوی تیز اره می کرد
[ترجمه گوگل]او نان را با یک چاقوی نازک ریخت

2. He escaped by sawing through the bars of his cell.
[ترجمه ترگمان]او با اره کردن از لای میله های سلول خود جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]او از طریق میله های سلول خود از چوب فرار کرد

3. He was sawing away at his violin, making a terrible noise!
[ترجمه ترگمان]او در ویولن خود اره می کرد و سر و صدا می کرد
[ترجمه گوگل]او در ویولون خود را درهم ریخته بود، سر و صدا وحشتناک!

4. She made a sawing motion with her hand.
[ترجمه ترگمان]با دست او یک حرکت اره را درست کرد
[ترجمه گوگل]او با دستش یک حرکت پاشید

5. She was in the back yard sawing logs.
[ترجمه ترگمان]اون توی حیاط اره اره اره بوده
[ترجمه گوگل]او در حیاط پشت باقی مانده بود

6. His best magic trick is sawing a lady in half.
[ترجمه ترگمان]بهترین حقه جادویی او یک زن را به نصف می رساند
[ترجمه گوگل]بهترین ترفند جادویی او یک خانم را به نصف می برد

7. He was up a ladder sawing off the tops of his apple trees.
[ترجمه ترگمان]از نردبان بالا می رفت و نوک درختان سیب را اره می کرد
[ترجمه گوگل]او یک نردبان بود که از بالای درختان سیبش می زد

8. He was sawing energetically at a loaf of bread.
[ترجمه ترگمان]در کنار یک قرص نان به شدت اره می کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت در یک کیک نان کار می کرد

9. Your father is sawing wood.
[ترجمه ترگمان] پدرت داره چوب رو اره می کنه
[ترجمه گوگل]پدر شما چوب را چوب می برد

10. Sawing that leg in half was the last act of a desperate man, and he wasn't that desperate.
[ترجمه ترگمان]این پا در نیمه راه، آخرین عمل یک مرد ناامید کننده بود، و او این قدر ناامید نبود
[ترجمه گوگل]نکته مهمتر این است که این دوچرخه در نیمه نهایی بود که آخرین اقدام یک مرد ناامید بود و او از نظر ناامید نبود

11. After sawing through the thick, rough skin, Trondur found that all the flesh was blubbery and glutinous.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که از میان آن پوست ضخیم و خشن بیرون آمد، متوجه شد که همه گوشت چاق و چسبناک است
[ترجمه گوگل]پس از کاشت در پوست ضخیم، خشن، تاندور متوجه شد که تمام گوشت ها، گلابی و پر از گلدان بوده است

12. Sawing wood is thirsty work.
[ترجمه ترگمان]چوب Sawing کار تشنه است
[ترجمه گوگل]چوب اره کار تشنه است

13. Chopping wood, sawing logs, binding firewood.
[ترجمه ترگمان]بریدن چوب با اره بریدن هیزم و شکستن هیزم
[ترجمه گوگل]برش چوب، اره برش، هیزم اتصال

14. However, if you insist on sawing the post in place, brace it firmly.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر اصرار دارید میله را به جای خود ببرید، محکم بگیرید
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر شما اصرار داشته باشید که پست را در محل بچینید، آن را کاملا محکم کنید

پیشنهاد کاربران

اره ( اره کردن )


کلمات دیگر: