از نظر خلق و خو
temperamentally
انگلیسی به فارسی
ذاتا
انگلیسی به انگلیسی
• excitably, moodily, in volatile form, with temperament
جملات نمونه
1. He's got all the right qualifications but is temperamentally unsuitable.
[ترجمه ترگمان]او همه صلاحیت های مناسب را دارد، اما بسیار نامناسب است
[ترجمه گوگل]او تمام مدارک لازم را بدست آورده است اما از لحاظ ذهنی نامناسب است
[ترجمه گوگل]او تمام مدارک لازم را بدست آورده است اما از لحاظ ذهنی نامناسب است
2. I'm temperamentally unsuited to this job.
[ترجمه ترگمان]با این شغل با هم جور در نمیاد
[ترجمه گوگل]من به لحاظ اخلاقی برای این کار مناسب نیستم
[ترجمه گوگل]من به لحاظ اخلاقی برای این کار مناسب نیستم
3. He is a quitter who is temperamentally unsuited to remaining a champion.
[ترجمه ترگمان]او یک quitter است که دوست ندارد قهرمان باقی بماند
[ترجمه گوگل]او مردی است که به لحاظ ذهنی برای قهر کردن باقی مانده است
[ترجمه گوگل]او مردی است که به لحاظ ذهنی برای قهر کردن باقی مانده است
4. Although they are twins, temperamentally they are as like as chalk to cheese.
[ترجمه ترگمان]اگرچه آن ها دوقلو هستند، اما مثل گچ به پنیر شباهت دارند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها دوقلو هستند، از لحاظ ذهنی آنها به مانند گچ تا پنیر است
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها دوقلو هستند، از لحاظ ذهنی آنها به مانند گچ تا پنیر است
5. If this notion suits you temperamentally, then try producing this sort of suspense novel.
[ترجمه ترگمان]اگر این مفهوم برای شما مناسب است، پس سعی کنید این نوع حالت تکلیفی را تولید کنید
[ترجمه گوگل]اگر این مفهوم برای شما متناسب با شما مناسب باشد، سعی کنید این نوع رمان تعلیق را تولید کنید
[ترجمه گوگل]اگر این مفهوم برای شما متناسب با شما مناسب باشد، سعی کنید این نوع رمان تعلیق را تولید کنید
6. Temperament and Activity People react in temperamentally different ways to the challenges posed by change.
[ترجمه ترگمان]Temperament و فعالیت افراد به روش های مختلف با چالش های ناشی از تغییر واکنش نشان می دهند
[ترجمه گوگل]دما و فعالیت مردم به شیوه های متنوعی به چالش های ناشی از تغییر واکنش نشان می دهند
[ترجمه گوگل]دما و فعالیت مردم به شیوه های متنوعی به چالش های ناشی از تغییر واکنش نشان می دهند
7. Some heads were temperamentally and intellectually less inclined than others to perceive education in terms of grand statements and ringing slogans.
[ترجمه ترگمان]برخی از سران temperamentally و از نظر فکری کم تر از دیگران بودند تا آموزش را از نظر بیانیه ها و شعارهای گسترده دریافت کنند
[ترجمه گوگل]برخی از سران به لحاظ ذهنی و ذهنی کمتر از دیگران تمایل داشتند تا آموزش و پرورش را از لحاظ بیانیه های بزرگ و شعارهای زنگ تفریح کنند
[ترجمه گوگل]برخی از سران به لحاظ ذهنی و ذهنی کمتر از دیگران تمایل داشتند تا آموزش و پرورش را از لحاظ بیانیه های بزرگ و شعارهای زنگ تفریح کنند
8. Temperamentally unsuited for compromise, Tatum went on the offensive.
[ترجمه ترگمان]\"تتوم\" برای سازش با مشکل مواجه شد
[ترجمه گوگل]تاتوم برای مصالحه ای که برای مصالحه مناسب نیست، در تهاجم قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تاتوم برای مصالحه ای که برای مصالحه مناسب نیست، در تهاجم قرار گرفت
9. Northumberland had more use for him; he was temperamentally closer to this coldly thinking man than to his own son.
[ترجمه ترگمان]Northumberland برای او مفید بود؛ با این فکر سرد و سرد نسبت به پسر خودش داشت با این فکر سرد به او نزدیک می شد
[ترجمه گوگل]نورتامبرلند برای او بیشتر استفاده می کرد؛ او به لحاظ ذهنی به این مرد اندک اندیشمند نزدیک تر از پسر خود بود
[ترجمه گوگل]نورتامبرلند برای او بیشتر استفاده می کرد؛ او به لحاظ ذهنی به این مرد اندک اندیشمند نزدیک تر از پسر خود بود
10. Temperamentally and ideologically, the two men fit hand in glove.
[ترجمه ترگمان]temperamentally و ideologically دو مرد با دستکش دست به دست داشتند
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی و ایدئولوژیک، دو مرد دست در دست دارند
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی و ایدئولوژیک، دو مرد دست در دست دارند
11. Temperamentally, like Hawthorne, he preferred a plot out of the past.
[ترجمه ترگمان]temperamentally، مثل \"Hawthorne هورن\"، اون یه نقشه از گذشته رو ترجیح می داد
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی، مانند هوتورن، او طرح قبلی را از گذشته ترجیح داد
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی، مانند هوتورن، او طرح قبلی را از گذشته ترجیح داد
12. He's temperamentally unsuited to this work.
[ترجمه ترگمان]باه اش جور در میاد که با این کار جور در نمیاد
[ترجمه گوگل]او به لحاظ ذهنی برای این کار مناسب نیست
[ترجمه گوگل]او به لحاظ ذهنی برای این کار مناسب نیست
13. Although they are twins, temperamentally they are as different as chalk and cheese.
[ترجمه ترگمان]اگر چه آن ها دوقلو هستند اما مثل گچ و پنیر با هم تفاوت دارند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها دوقلو هستند، از لحاظ ذهنی آنها به عنوان گچ و پنیر متفاوت است
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها دوقلو هستند، از لحاظ ذهنی آنها به عنوان گچ و پنیر متفاوت است
14. We are temperamentally compatible.
[ترجمه ترگمان]ما temperamentally سازگار هستیم
[ترجمه گوگل]ما از لحاظ ذهنی سازگار هستیم
[ترجمه گوگل]ما از لحاظ ذهنی سازگار هستیم
پیشنهاد کاربران
به طور دمدمی مزاجانه
کلمات دیگر: