کلمه جو
صفحه اصلی

on relief


دریافت کننده ی کمک دولتی (به خاطر بیکاری یا فقر و غیره)

انگلیسی به انگلیسی

• on welfare

جملات نمونه

1. Once people get on relief it is hard to get off.
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم به آرامش می رسند، خلاص شدن از این مشکل دشوار است
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردم در معرض امداد قرار می گیرند، سخت است که بیرون بروند

2. They have no savings and have to live on relief when old.
[ترجمه ترگمان]آن ها پس انداز ندارند و باید در زمان پیری با آسودگی زندگی کنند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ پس انداز ندارند و وقتی که سالم باشند، باید در آسایشگاه زندگی کنند

3. He has been on relief for many years.
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که در آرامش به سر می برد
[ترجمه گوگل]او سالها برای امدادرسان بوده است

4. His family has been on relief ever since he died.
[ترجمه ترگمان] از وقتی که اون مرد، خانوادش راحت بودن
[ترجمه گوگل]از زمان مرگ وی، خانواده ام از لحاظ امدادرسانی بوده است

5. People in the flooded areas are on relief from every part of our country.
[ترجمه ترگمان]مردم در مناطق سیل زده از هر بخش کشور ما رهایی می یابند
[ترجمه گوگل]افرادی که در مناطق سیل زده هستند، از هر بخش از کشور ما تسکین می یابند

6. Her family has been on relief ever since her father died.
[ترجمه ترگمان]از وقتی پدرش مرد، خانواده اش در حال آسودگی بودند
[ترجمه گوگل]از زمان فوت پدرش، خانواده او از لحاظ امدادرسانی بوده است

7. The poor families survived on relief.
[ترجمه ترگمان]خانواده های فقیر از رهایی جان سالم به در بردند
[ترجمه گوگل]خانواده های فقیر در امداد جان باختند

8. The family lived on relief.
[ترجمه ترگمان]خانواده در آرامش زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]خانواده به راحتی زندگی می کردند

9. The family on relief.
[ترجمه ترگمان]خانواده در آرامش بودند
[ترجمه گوگل]خانواده در تسکین

10. The unemployed on relief.
[ترجمه ترگمان]بی کار در آرامش
[ترجمه گوگل]بیکار در تسکین

11. I saved a lot of cattle from dying and a lot of farmers from going on relief.
[ترجمه ترگمان]من بسیاری از احشام را از مرگ نجات دادم و بسیاری از کشاورزان را از این کار نجات دادم
[ترجمه گوگل]بسیاری از گاوها را از بین بردم و بسیاری از کشاورزان از امدادرسانی رها شدند

12. It would be inappropriate here to set out all the convolutions in public policy on relief for the unemployed.
[ترجمه ترگمان]این جا برای راه اندازی همه پیچ ها در سیاست عمومی بر سر کمک به بیکاران مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]در اینجا برای انتخاب بیکاران، همهی پیچیدگیها در سیاست عمومی در مورد امدادرسانی به بیکاران، مناسب نیست

13. Taxpayers had to dig up to keep the unemployed on relief.
[ترجمه ترگمان]Taxpayers مجبور بود تا بی کار بماند تا بیکاران را آسوده نگه دارد
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان مجبور بودند که بیکاری را در رفع خستگی نگه دارند

14. Conclusion: The clinical effect of local intradermal injection or intercostal nerve block combined with antiviral therapy is evident on relief of herpes zoster pain and improvement of sleep quality.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اثر بالینی تزریق intradermal محلی یا بلوک عصبی بین دنده ای همراه با درمان ضد ویروسی بر تسکین درد تب خال و بهبود کیفیت خواب مشهود است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اثر بالینی تزریق موضعی داخل دهانی و بلوک عصب intercosal همراه با درمان ضد ویروسی در تسکین درد هرپس زوستر و بهبود کیفیت خواب مشهود است

15. Multilateral cooperation in relief is a major approach in international cooperation on relief.
[ترجمه ترگمان]هم کاری چندجانبه در زمینه امدادرسانی، رویکرد اصلی در هم کاری بین المللی در زمینه امدادرسانی است
[ترجمه گوگل]همکاری چند جانبه در زمینه کمک رسانی، یک رویکرد عمده در همکاری های بین المللی در زمینه امداد رسانی است


کلمات دیگر: