کلمه جو
صفحه اصلی

passivism


ناکنش وری، منفعل بودگی، سکون، فلسفه صبر وعدم جنبش، رفتار از روی بی حالی، کنس پذیر گرایی

انگلیسی به فارسی

فلسفه صبر وعدم جنبش، رفتار از روی بی حالی، کنس پذیر گرایی


passivism، فلسفهصبر وعدم جنبش، کنس پذیر گرایی، رفتار از روی بی حالی


انگلیسی به انگلیسی

• inactivity, quality of being unresponsive; quality of being passive; practice of passive resistance; pacifism

جملات نمونه

1. No matter what they are, original intentionalism, passivism methodology, non-original intentionalism and activism methodology are all methodologies on the road to rule of law.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که آن ها چه هستند، روش شناسی اصلی، روش شناسی passivism، روش شناسی غیر اصلی و روش شناسی فعالیت، همگی در راه اجرای قانون هستند
[ترجمه گوگل]مهم نیست که آنها چیست، عقلانیت اصلی، روش شناسی غیرمستقیم، روش عقلانی بودن غیرمستقیم و روش شناسی فعالیت، همه متدلوژی ها در راه حاکمیت قانون است

2. In a word, the declinational process of Chinese "elite arts" occurring in feudal society, showed passivism and incompleteness.
[ترجمه ترگمان]در یک کلام، فرآیند declinational هنر نخبگان چین که در جامعه فئودالی اتفاق افتاد passivism و incompleteness را نشان داد
[ترجمه گوگل]به یک کلام، فرایند انحرافی از هنرهای نخبه چینی که در جامعه فئودالی اتفاق می افتد، نشانگر انحطاط و ناتمام بودن است

3. His ising unlike is the idiocy for losing her heading, also being unlike is the passivism for seeing through the emptiness of the world.
[ترجمه ترگمان]حماقت او برخلاف حماقت برای از دست دادن سر او نیست، بلکه برعکس بودن برای دیدن از میان تهی بودن جهان است
[ترجمه گوگل]بر خلاف ایشان، تقصیری است برای از دست دادن سر او، و همچنین بر خلاف آن، passivism برای دیدن از طریق پنهان جهان است

4. Ma Zhiyuan's drama was denied because it had been regarded as the passivism embodiment of the writer.
[ترجمه ترگمان]نمایش مادر انکار شد، زیرا به عنوان تجسم passivism نویسنده در نظر گرفته می شد
[ترجمه گوگل]نمایشنامه Ma Zhiyuan انکار شد، زیرا آن را به عنوان تجسد پذیری نویسنده در نظر گرفته بود

5. Under the prerequisite of essential positivism of insisting on the leadership of the CCP, there are two kinds of standpoints about the rule of the CCP: formal positivism and formal passivism .
[ترجمه ترگمان]تحت شرط of اساسی تاکید بر رهبری CCP، دو نوع نقطه نظرات در مورد نقش CCP: اثبات گرایی رسمی و passivism رسمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحت پیش نیاز پوزیتیویسم ضروری به اصرار بر رهبری حزب کمونیست چین، دو دیدگاه در مورد حکومت پوزیتیویسم رسمی حکچ و پاسوویسی رسمی وجود دارد

6. The protection of ecologic was mainly realized by cultural restraint and balance, it had the features of unconsciousness, remoteness, passivism and regionalism.
[ترجمه ترگمان]حمایت از اکولوژیک به طور عمده با خویشتن داری و تعادل فرهنگی تحقق یافت و ویژگی های ناخودآگاه، دوری جستن و منطقه گرایی را داشت
[ترجمه گوگل]حفاظت از محیط زیست به طور عمده توسط محدودیت و تعادل فرهنگی تحقق یافت، ویژگی های ناخودآگاه، دور بودن، غیر فعال بودن و منطقه ای بودن را داشت

7. We should voluntarily, do things actively, should not passively, passivism do things.
[ترجمه ترگمان]ما باید داوطلبانه، انجام کارها را به طور فعال انجام دهیم، نه منفعلانه، passivism کارها را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید به طور داوطلبانه، کارها را به طور فعال انجام دهیم، نباید منفعلانه، غیر فعال بودن کارها را انجام دهد

8. In cognition this kind of split acquit more as antimony between go-aheadism and passivism, feel and aesthesia.
[ترجمه ترگمان]در شناخت این نوع جدایی، antimony بین go و passivism، احساس و aesthesia وجود دارد
[ترجمه گوگل]در شناخت این نوع تقسیم، بیشتر به عنوان آنتیموان بین بینظمی و انحطاط، احساس و بیهوشی، بیشتر بدل می شود

9. The objects are the original version of life and its passivism shows more intensity, so the producer oft. . .
[ترجمه ترگمان]اشیا نسخه اصلی زندگی هستند و passivism شدت بیشتری را نشان می دهد، بنابراین تولید کننده اغلب
[ترجمه گوگل]اشیاء اصلی نسخه زندگی هستند و انعطاف پذیری آن شدت بیشتری را نشان می دهد، بنابراین سازنده ی آن

10. This text mainly analyse the of victim of false pretenses though positive and passivism two respect and point out the important meaning of preventing of victim of false pretenses.
[ترجمه ترگمان]این متن به طور عمده به تحلیل قربانی ادعاهای ساختگی پرداخته است اما مثبت است و دو مورد احترام قائل است و معنای مهم جلوگیری از دروغین ادعاهای دروغین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این متن به طور عمده قربانی تقصیرات دروغ را مثبت و منفی می داند و اهمیت معناداری از جلوگیری از قربانی شدن در مورد اشتباهات دروغ را نشان می دهد


کلمات دیگر: