نفس می کشد، نفس بریده، بریده بریده نفس کشیدن، نفس نفس زدن، بادهان باز دم زدن
gasps
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
. She gasped in surprise when she heard the news.
وقتی که آن خبر را شنید، در [با] شگفتی نفس نفس زد.
وقتی که آن خبر را شنید، در [با] شگفتی نفس نفس زد.
کلمات دیگر: