گازها، گاز، بنزین، بخار، گاز معده، خود ستایی، گازدار کردن، با گاز خفه کردن، اتومبیل را بنزین زدن
gases
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. gases are more expansile than liquids
گازها از آبگونه ها گسترش پذیرترند.
2. asphyxiating gases
گازهای خفقان آور
3. greenhouse gases
گازهای موجد اثر گرمخانه ای
4. juvenile gases
گازهای نخستین
5. noxious gases
گازهای سمی
6. the gases entrapped in the sewer caused an explosion
گازهایی که در مجرای فاضلاب جمع شده بود باعث انفجار شد.
7. the gases found vent through fissures in the rock
گازها از طریق درزهای صخره خارج می شد.
8. to dilute combustible gases with carbon dioxide
گازهای آتش گیر را با دی اکسیدکربن رقیق کردن
پیشنهاد کاربران
گازها. فراورده های گازی
گاز ها
کلمات دیگر: