روانشناسى : پرجمعیت
overpopulated
روانشناسى : پرجمعیت
انگلیسی به فارسی
بیش از حد جمع شده است
انگلیسی به انگلیسی
• crowded; having a population which is unsustainable by the space and resources available
a city or country that is overpopulated has too many people living in it.
a city or country that is overpopulated has too many people living in it.
جملات نمونه
1. india is overpopulated
هندوستان (زیادی) پر جمعیت است.
2. on the wall there was a chart illustrating the world's overpopulated areas in black
روی دیوار نقشه ای بود که نقاط پرجمعیت جهان را با رنگ سیاه نشان می داد.
3. Environmentalists say Australia is already overpopulated.
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست می گویند که استرالیا در حال حاضر overpopulated است
[ترجمه گوگل]محققان محیط زیست می گویند که استرالیا قبلا بیش از حد جمع شده است
[ترجمه گوگل]محققان محیط زیست می گویند که استرالیا قبلا بیش از حد جمع شده است
4. During this period there was a considerable body of opinion, particularly among economists, which held that the country was over-populated.
[ترجمه ترگمان]در طول این مدت، افکار عمومی زیادی وجود داشت، به خصوص در میان اقتصاددانان، که این کشور را اشغال کرده بود
[ترجمه گوگل]در طول این دوره، دیدگاه قابل توجهی وجود داشت، به خصوص در میان اقتصاددانانی که حاکی از آن بود که این کشور بیش از حد جمعیت بود
[ترجمه گوگل]در طول این دوره، دیدگاه قابل توجهی وجود داشت، به خصوص در میان اقتصاددانانی که حاکی از آن بود که این کشور بیش از حد جمعیت بود
5. Like any over-populated, under-capitalised place, it could stink of smoke and shit and sick and sleep.
[ترجمه ترگمان]مثل هر چیز دیگر - شلوغ و پر سر و صدا، بوی گند دود و کثافت و خواب به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]مانند هر مکان بیش از حد جمعیت و تحت سرپناه، ممکن است دود و گرسنه باشد و بیمار و خواب باشد
[ترجمه گوگل]مانند هر مکان بیش از حد جمعیت و تحت سرپناه، ممکن است دود و گرسنه باشد و بیمار و خواب باشد
6. The downtown is being overpopulated.
[ترجمه جمال] مرکز شهر خیلی پر جمعیت است.
[ترجمه ترگمان]مرکز شهر overpopulated است[ترجمه گوگل]مرکز شهر کم درآمد است
7. That's no example of rationality in an overpopulated world.
[ترجمه ترگمان]این هیچ نمونه ای از عقلانیت در جهان overpopulated نیست
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از عقلانیت در یک جهان بیش از حد است
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از عقلانیت در یک جهان بیش از حد است
8. Millions of sad people trudging around on an overpopulated world, munching on green biscuits made of algae.
[ترجمه ترگمان]میلیون ها نفر از مردم غمناک در یک دنیا overpopulated، در حال جویدن on سبز که جلبک دریایی درست کرده، به راه خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]میلیون ها نفر از مردم غم انگیز در سراسر جهان بیش از حد پراکنده شده اند و از بیسکویت های سبز ساخته شده از جلبک استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]میلیون ها نفر از مردم غم انگیز در سراسر جهان بیش از حد پراکنده شده اند و از بیسکویت های سبز ساخته شده از جلبک استفاده می کنند
9. In an extremely overpopulated world, this is a good thing.
[ترجمه ترگمان]در دنیای بسیار overpopulated، این چیز خوبی است
[ترجمه گوگل]در یک جهان بسیار پرجمعیت، این یک چیز خوب است
[ترجمه گوگل]در یک جهان بسیار پرجمعیت، این یک چیز خوب است
10. In an extremely overpopulated world, we need to control our population.
[ترجمه ترگمان]ما نیاز به کنترل جمعیت داریم
[ترجمه گوگل]در یک جامعه بسیار پرجمعیت، ما باید جمعیتمان را کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]در یک جامعه بسیار پرجمعیت، ما باید جمعیتمان را کنترل کنیم
11. You overpopulated, now it's your job for your weak, sickly, and undesirable to start dying off.
[ترجمه ترگمان]حالا این کار تو برای ضعیف، بیمار، بیمار و ناباب است
[ترجمه گوگل]شما بیش از حد جمع شده اید، در حال حاضر کار خود را برای ضعیف، بیمار و نامطلوب خود شروع کنید
[ترجمه گوگل]شما بیش از حد جمع شده اید، در حال حاضر کار خود را برای ضعیف، بیمار و نامطلوب خود شروع کنید
12. That film is so overpopulated with monsters that it begins to feel like a Halloween party overrun by crashers.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به قدری با هیولاها فاصله دارد که به نظر می رسد مثل جشن هالو وین که در کنار آن ها پر از سکنه است
[ترجمه گوگل]این فیلم خیلی هیجان انگیز است که شروع به احساس شدن به عنوان یک حزب هالووین توسط crashers می کند
[ترجمه گوگل]این فیلم خیلی هیجان انگیز است که شروع به احساس شدن به عنوان یک حزب هالووین توسط crashers می کند
13. India is overpopulated with cows and they don't even eat them.
[ترجمه ترگمان]هند با گاوها هماهنگ است و آن ها حتی آن ها را نمی خورد
[ترجمه گوگل]هند با گاوها پر از جمعیت است و حتی آنها را نمی خورند
[ترجمه گوگل]هند با گاوها پر از جمعیت است و حتی آنها را نمی خورند
14. In small, overpopulated countries that have no land, birth control is acceptable.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای کوچک و overpopulated که زمین ندارند، کنترل تولد قابل قبول است
[ترجمه گوگل]در کشورهای کوچک و پرجمعیت که زمین ندارند، کنترل تولد قابل قبول است
[ترجمه گوگل]در کشورهای کوچک و پرجمعیت که زمین ندارند، کنترل تولد قابل قبول است
پیشنهاد کاربران
پر جمعیت
کلمات دیگر: