کلمه جو
صفحه اصلی

overprotection


حمایت مفرط روانشناسى : بیش تیمارى

انگلیسی به فارسی

overprotection


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of protection.

• excessive protection

جملات نمونه

1. These different conditions can arise from over-protection or lack of understanding of visual handicap.
[ترجمه ترگمان]این شرایط مختلف می تواند ناشی از محافظت یا عدم درک نقص بینایی باشد
[ترجمه گوگل]این شرایط مختلف ممکن است از حمایت بیش از حد و یا عدم درک معلولیت بصری ناشی شود

2. Comparatively, the mother's"punishment and strictness", "emotional warmth"and the father's"overprotection"have more important influence on children's mental health than the other dimensions.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه، تنبیه و سختگیری مادر \"،\" گرمی عاطفی \"و\" overprotection \" پدر تاثیر مهمی بر سلامت روانی کودکان نسبت به ابعاد دیگر دارند
[ترجمه گوگل]به طور مقتضی، 'مجازات و شدت مادر'، 'گرایش احساسی' و 'حفاظت از پدر'، تأثیر مهمی بر سلامت روان کودک نسبت به ابعاد دیگر دارند

3. Increasing land reclaiming fare, mounting of overprotection cultivated land and illegal requisition of cultivated land will exist for a long time.
[ترجمه ترگمان]افزایش کرایه زمین، افزایش زمین های کشت شده و درخواست غیر قانونی زمین زراعی برای مدتی طولانی وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]افزایش هزینه کرایه زمین، نصب زمین های حفاظت شده و اعمال غیر قانونی زمین های کشت شده برای مدت زمان طولانی وجود دارد

4. However, IFLA maintains that overprotection of copyright could threaten democratic traditions and impact on social justice principles by unreasonably restricting access to information and knowledge.
[ترجمه ترگمان]با این حال، IFLA مدعی است که overprotection کپی رایت می تواند سنت دموکراتیک و تاثیر بر اصول عدالت اجتماعی را به واسطه محدود کردن منطقی دسترسی به اطلاعات و دانش تهدید کند
[ترجمه گوگل]با این حال، ایفلا معتقد است که حفاظت از کپی رایت می تواند سنت های دموکراتیک را تهدید کند و بر عدالت اجتماعی عاطفی را به طور نامحدود مانع دسترسی به اطلاعات و دانش کند

5. Women are confident, independent and in some aspects doing better than men, "Overprotection can only lead to gender inequality, "said Jia Mingjun with Whole Guard Law Firm based in Shanghai.
[ترجمه ترگمان]جیا Mingjun، شرکت حقوقی گارد ملی در شانگهای، گفت: \"زنان بااعتماد به نفس، مستقل و در برخی جنبه های بهتر از مردان عمل می کنند،\" Overprotection تنها می تواند به نابرابری جنسی منجر شود \"
[ترجمه گوگل]جیا مینگجون با شرکت حقوقی گارد که در شانگهای واقع شده است، گفت: زنان اعتماد به نفس، مستقل و در بعضی جنبه ها بهتر از مردان عمل می کنند 'محافظت تنها می تواند منجر به نابرابری جنسیتی شود '

6. Package design and material must combine to achieve the desired level of protection without incurring the expense of overprotection.
[ترجمه ترگمان]طراحی بسته و مواد باید برای رسیدن به سطح مطلوب حفاظت بدون تحمیل هزینه of ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]طراحی بسته بندی و مواد باید برای دستیابی به سطح مطلوب حفاظت بدون افزایش هزینه overprotection ترکیب شوند

7. The experience during grow-up is correlated with the parental rearing styles of strict punishment, denial, excessive interference and overprotection.
[ترجمه ترگمان]تجربه در طول رشد، با سبک پرورش والدین در مورد مجازات شدید، انکار، تداخل بیش از حد و overprotection ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]تجربه در طول رشد با سبک های پرورش والدین مجازات سخت، انکار، تداخل بیش از حد و سوء حفاظت ارتباط دارد

8. The factor of hostility in SCL 90 was negatively related to overprotection, and the factor of depression was negatively related to warmth.
[ترجمه ترگمان]عامل خصومت در SCL ۹۰ به طور منفی به overprotection مربوط بود و عامل افسردگی به طور منفی به گرما مربوط بود
[ترجمه گوگل]فاکتور خصومت در SCL 90 به کاهش بیش از حد حفاظت منفی منجر شد و عامل افسردگی با گرایش منفی بود

9. Such disorder's formation is due to the parents's inadequate breeding (for example:parental overprotection) and the sufferer's self-perpetuating.
[ترجمه ترگمان]این شکل گیری اختلال به دلیل زاد و ولد ناکافی والدین است (برای مثال: والدین والدین)و خود - بیمار
[ترجمه گوگل]شکل گیری چنین اختلال ناشی از پرورش ناکافی والدین است (برای مثال والدین بیش از حد حفاظت شده) و خودکفایی رنجور

10. To teach children how they protect themselves is a moderate guidance, while overprotection always renders restriction over children.
[ترجمه ترگمان]آموزش به کودکان در مورد اینکه چگونه از خودشان محافظت می کنند راهنمایی متوسط است، در حالی که overprotection همیشه محدودیت هایی را نسبت به کودکان ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]برای آموزش دادن به کودکان، چگونه آنها از خود محافظت می کنند، راهنمایی متوسط ​​است، در حالی که overprotection همیشه محدودیت بیش از کودکان را ارائه می دهد

11. There is a course from requisition-compensation balance of cultivated land to overprotection.
[ترجمه ترگمان]یک دوره از تعادل تقاضا - غرامت زمین کشت شده به overprotection وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک دوره از تعادل جبران تقاضای زمین های کشت شده برای جلوگیری از حفاظت وجود دارد


کلمات دیگر: