(عامیانه) مردها، مردان (menfolks هم می گویند)
menfolk
(عامیانه) مردها، مردان (menfolks هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) مردها، مردان (menfolks هم میگویند)
منفولک
انگلیسی به انگلیسی
• men, men of a town or family
when women refer to their menfolk, they mean the men in their family or community.
when women refer to their menfolk, they mean the men in their family or community.
جملات نمونه
1. He described the customs of the menfolk of his family.
[ترجمه ترگمان]او آداب و رسوم خانواده خود را شرح داد
[ترجمه گوگل]او آداب معاشرت خانواده اش را توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او آداب معاشرت خانواده اش را توصیف کرد
2. The menfolk have all gone out fishing.
[ترجمه ترگمان]همه مردها ماهیگیری کردن
[ترجمه گوگل]ماهیگیری منفلک تمام شده است
[ترجمه گوگل]ماهیگیری منفلک تمام شده است
3. The menfolk have an aged, craggy appearance, being hunch-backed from their hard labour, and wear a long grey beard.
[ترجمه ترگمان]The دارای ظاهری مسن و ناصاف هستند و از نیروی کار سخت خود حمایت می کنند و ریش بلند و خاکستری می پوشند
[ترجمه گوگل]Menfolk ظاهری سالم و خشن دارند، از کار سخت خود حمایت می کنند و ریش خاکستری بلند دارند
[ترجمه گوگل]Menfolk ظاهری سالم و خشن دارند، از کار سخت خود حمایت می کنند و ریش خاکستری بلند دارند
4. He might even try to inflame the menfolk of Banda into stoning Jane.
[ترجمه ترگمان]حتی ممکن بود حتی سعی کند ذهن مردانه با ندا را با سنگسار کردن جین جر و بحث کند
[ترجمه گوگل]او حتی ممکن است سعی کند منفولک باند را به جین سنگسار کند
[ترجمه گوگل]او حتی ممکن است سعی کند منفولک باند را به جین سنگسار کند
5. Ahead of them, as was fitting, were the menfolk, more soberly-clad save for the bright kerchiefs round their necks.
[ترجمه ترگمان]در مقابل آن ها، همان گونه که برازنده بود، مردان مرده ای متحرک بودند که for و more دور گردنشان بودند
[ترجمه گوگل]پیش از آنها، همانطور که مناسب بود، مردفولک بود، بیشتر محکم پوشیدنی، صرفه جویی در پوسته های روشن در اطراف گردن
[ترجمه گوگل]پیش از آنها، همانطور که مناسب بود، مردفولک بود، بیشتر محکم پوشیدنی، صرفه جویی در پوسته های روشن در اطراف گردن
6. Women keep the home fires burning while their menfolk hunt and commune with sacred things.
[ترجمه ترگمان]زنان در حالی که menfolk را شکار می کنند و با چیزهای مقدس صحبت می کنند، آتش خانه را شعله ور نگه می دارند
[ترجمه گوگل]زنان در هنگام سوزاندن خانه های خود در معرض آتش سوزی قرار می گیرند و شکار و ارتباط با چیزهای مقدس را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]زنان در هنگام سوزاندن خانه های خود در معرض آتش سوزی قرار می گیرند و شکار و ارتباط با چیزهای مقدس را دنبال می کنند
7. Despite the best efforts of menfolk across a thousand generations, this adolescent female amoeba cannot be dispelled40).
[ترجمه ترگمان]با وجود بهترین تلاش ها برای menfolk در طول هزاران نسل، این amoeba زن نوجوان ممکن نیست dispelled۴۰ باشد)
[ترجمه گوگل]با وجود بهترین تلاش های مردان در میان هزاران نسل، این آمیب زنانه مردانه نمی تواند برطرف شود (40)
[ترجمه گوگل]با وجود بهترین تلاش های مردان در میان هزاران نسل، این آمیب زنانه مردانه نمی تواند برطرف شود (40)
8. These women, whose menfolk often leave to seek work or to join in armed conflicts, have been hit by soaring fuel and fertiliser costs.
[ترجمه ترگمان]این زنان که menfolk اغلب به دنبال کار یا پیوستن به درگیری های مسلحانه هستند، با افزایش قیمت سوخت و کود شیمیایی برخورد کرده اند
[ترجمه گوگل]این زنان که مردانگی خود را اغلب به دنبال کار یا پیوستن به درگیری های مسلحانه می اندازند، با افزایش هزینه های سوخت و کود می شود
[ترجمه گوگل]این زنان که مردانگی خود را اغلب به دنبال کار یا پیوستن به درگیری های مسلحانه می اندازند، با افزایش هزینه های سوخت و کود می شود
9. a society sending its menfolk off to war.
[ترجمه ترگمان] یه جامعه مردا رو می فرسته به جنگ
[ترجمه گوگل]یک جامعه، منفلک خود را به جنگ فرستاد
[ترجمه گوگل]یک جامعه، منفلک خود را به جنگ فرستاد
10. So we shouldn't judge menfolk too harshly on this.
[ترجمه ترگمان] پس ما نباید درباره این یارو خیلی خشن قضاوت کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما نباید بیش از حد قضاوت کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما نباید بیش از حد قضاوت کنیم
11. But they still live significantly longer than their menfolk, a fact that would cause a lot more media outrage if the high-heeled boot were on the other foot.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها هنوز به طور قابل توجهی بلندتر از menfolk زندگی می کنند، یک واقعیت که اگر چکمه پاشنه بلند روی پای دیگر باشد باعث خشم رسانه بیشتری می شود
[ترجمه گوگل]اما آنها هنوز هم به طور قابل توجهی طولانی تر از مردانگی خود زندگی می کنند؛ واقعیتی که باعث می شود خشونت های رسانه ای بیشتر شود، اگر بوت سایز پاشنه پا از طرف دیگر باشد
[ترجمه گوگل]اما آنها هنوز هم به طور قابل توجهی طولانی تر از مردانگی خود زندگی می کنند؛ واقعیتی که باعث می شود خشونت های رسانه ای بیشتر شود، اگر بوت سایز پاشنه پا از طرف دیگر باشد
12. Many women took in washing to supplement the income of their menfolk.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان برای تکمیل درآمد menfolk خود رخت می شستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان در حال شستشو برای تکمیل درآمد ماهیانه خود بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان در حال شستشو برای تکمیل درآمد ماهیانه خود بودند
13. The greatest complication about any ball is that one requires menfolk with whom to attend it.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مشکل در مورد هر توپی این است که فرد باید با چه کسی در آن شرکت کند
[ترجمه گوگل]بزرگترین عارضه ای که در مورد هر توپ وجود دارد اینست که نیاز به مردان دارد که با آنها شرکت کند
[ترجمه گوگل]بزرگترین عارضه ای که در مورد هر توپ وجود دارد اینست که نیاز به مردان دارد که با آنها شرکت کند
14. Mrs Lane was the miniature goddess who controlled her large, tolerant, good-humoured menfolk, and made this whole organisation work.
[ترجمه ترگمان]خانم لن یک الهه مینیاتوری بود که او را کنترل می کرد، صبور، صبور، خوش اخلاق و humoured بود و این کار را تمام سازمان انجام می داد
[ترجمه گوگل]خانم لن الهه مینیاتوری بود که بزرگترین، تحمل کننده و دوست داشتنی مردfolk را کنترل می کرد و تمام این سازمان را کار می کرد
[ترجمه گوگل]خانم لن الهه مینیاتوری بود که بزرگترین، تحمل کننده و دوست داشتنی مردfolk را کنترل می کرد و تمام این سازمان را کار می کرد
کلمات دیگر: