دوباره فروختن پس ازخرید
resell
دوباره فروختن پس ازخرید
انگلیسی به فارسی
دوباره فروختن(پس ازخرید)
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of sell.
• sell again, market again
if you resell something, you sell it again after you have bought it.
if you resell something, you sell it again after you have bought it.
جملات نمونه
1. Shopkeepers buy them in bulk and resell them for £150 each.
[ترجمه ترگمان]مغازه دارها در مغازه داران آن ها را به قیمت ۱۵۰ پوند می فروشند و برای هر کدام ۱۵۰ پوند می فروشند
[ترجمه گوگل]فروشگاههای بزرگ آنها را به طور عمده خرید می کنند و آنها را برای 150 پوند به فروش می رسانند
[ترجمه گوگل]فروشگاههای بزرگ آنها را به طور عمده خرید می کنند و آنها را برای 150 پوند به فروش می رسانند
2. You can resell books and cut the original cost of purchase.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید فروش کتاب ها را resell و هزینه اصلی خرید را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید کتاب ها را فروخته و هزینه اصلی خرید را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید کتاب ها را فروخته و هزینه اصلی خرید را کاهش دهید
3. She had originally intended to resell them but found she had grown attached to them and had built shelves in her sitting-room.
[ترجمه ترگمان]او در اصل قصد داشت آن ها را لو بدهد، اما متوجه شد که به آن ها علاقه دارد و قفسه ها را در اتاق نشیمن او ساخته بود
[ترجمه گوگل]او در ابتدا قصد داشت آنها را به فروش برساند اما متوجه شد که او به آنها متصل شده است و قفسه ها را در اتاق نشیمنش ساخته است
[ترجمه گوگل]او در ابتدا قصد داشت آنها را به فروش برساند اما متوجه شد که او به آنها متصل شده است و قفسه ها را در اتاق نشیمنش ساخته است
4. We do not guarantee to resell a ticket so deposited.
[ترجمه ترگمان]ما تضمینی برای فروش مجدد یک بلیط به این صورت ذخیره نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما تضمین فروش یک بلیط را به عهده نمی گیریم
[ترجمه گوگل]ما تضمین فروش یک بلیط را به عهده نمی گیریم
5. Companies would collect and resell information more discriminately.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها اطلاعات بیشتری را جمع آوری و فروش خواهند کرد
[ترجمه گوگل]شرکت ها اطلاعات بیشتری را جمع آوری و فروش می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت ها اطلاعات بیشتری را جمع آوری و فروش می کنند
6. That would allow them to resell the lines to customers in competition with Pac Bell and each other.
[ترجمه ترگمان]این کار به آن ها امکان فروش خطوط به مشتریان در رقابت با Pac بل و همدیگر را می دهد
[ترجمه گوگل]این امر به آنها اجازه می دهد که خطوط را به مشتریان در رقابت با Pac Bell و هر یک از دیگران بازنویسی کنند
[ترجمه گوگل]این امر به آنها اجازه می دهد که خطوط را به مشتریان در رقابت با Pac Bell و هر یک از دیگران بازنویسی کنند
7. Brokers buy the tickets and then resell them at higher prices.
[ترجمه ترگمان]دلالان بلیط ها را می خرند و سپس آن ها را با قیمت های بالاتر می فروشند
[ترجمه گوگل]کارگزاران بلیط ها را می فروشند و سپس آنها را با قیمت های بالاتر فروخته می کنند
[ترجمه گوگل]کارگزاران بلیط ها را می فروشند و سپس آنها را با قیمت های بالاتر فروخته می کنند
8. That is why Normal rating as cannot resell this pair.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که درجه بندی عادی نمی تواند این جفت را مجددا بفروشد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که نمره عادی می تواند این جفت را بازپس بگیرد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که نمره عادی می تواند این جفت را بازپس بگیرد
9. Swindlers often take advantage of these factors and resell the goods to make profits.
[ترجمه ترگمان]Swindlers اغلب از این عوامل استفاده می کنند و کالاها را به سود فروش مجدد می فروشند
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران اغلب از مزایای این عوامل بهره مند می شوند و کالاها را برای فروش سود می برند
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران اغلب از مزایای این عوامل بهره مند می شوند و کالاها را برای فروش سود می برند
10. Who dare steal my heart and resell it?
[ترجمه ترگمان]چه کسی جرات می کند قلب مرا بدزدد و از آن استفاده کند؟
[ترجمه گوگل]چه کسی جرأت سرقت قلب من و فروش آن؟
[ترجمه گوگل]چه کسی جرأت سرقت قلب من و فروش آن؟
11. Needless to say, people who try and resell articles for less on Freelancer need not apply.
[ترجمه ترگمان]نیازی به گفتن نیست که، افرادی که سعی در فروش مواد کم تر از freelancer دارند، نیازی به درخواست ندارند
[ترجمه گوگل]نیازی به گفتن نیست، افرادی که سعی می کنند مقالات را برای کمتر در Freelancer امتحان کنند و مجبور به فروش شوند، نیازی نیست
[ترجمه گوگل]نیازی به گفتن نیست، افرادی که سعی می کنند مقالات را برای کمتر در Freelancer امتحان کنند و مجبور به فروش شوند، نیازی نیست
12. To my surprise, he incited others to resell tobacco at a profit.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، او دیگران را اغوا کرده بود که تنباکو را به سودی ببرد
[ترجمه گوگل]به جای تعجب، او دیگران را مجبور کرد تا توتون را به سود بازپرداخت کنند
[ترجمه گوگل]به جای تعجب، او دیگران را مجبور کرد تا توتون را به سود بازپرداخت کنند
13. The baby formula is locked up because thieves resell it on the black market.
[ترجمه ترگمان]فرمول بچه قفل می شود زیرا دزدان آن را در بازار سیاه می فروشند
[ترجمه گوگل]فرمول نوزاد بسته است زیرا دزدان آن را در بازار سیاه فروختند
[ترجمه گوگل]فرمول نوزاد بسته است زیرا دزدان آن را در بازار سیاه فروختند
14. Lightpipes are produced in quantity and usually resell between a few cents and a few dollars.
[ترجمه ترگمان]Lightpipes در کمیت تولید می شوند و معمولا بین چند سنت و چند دلار می فروشند
[ترجمه گوگل]Lightpipes در مقیاس تولید می شوند و معمولا بین چند سنت و چند دلار فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]Lightpipes در مقیاس تولید می شوند و معمولا بین چند سنت و چند دلار فروخته می شوند
15. Would you like to resell the line of " MPTP " products in your city?
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید که فروش محصولات \"MPTP\" را در شهر تان فروش کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا مایل به فروش خط �محصولات MPTP� در شهر خود هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا مایل به فروش خط �محصولات MPTP� در شهر خود هستید؟
پیشنهاد کاربران
بازفروش
کلمات دیگر: