کلمه جو
صفحه اصلی

overstay


(از حد معین) بیشتر ماندن، اقامت اضافی کردن، بیش از حد معین توقف کردن، زیاد ماندن

انگلیسی به فارسی

بیش از حد معین توقف کردن، زیاد ماندن


بیش از حد، زیاد ماندن، بیش از حد معین توقف کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overstays, overstaying, overstayed
• : تعریف: to stay beyond the limits of.

- They often overstay their welcome here.
[ترجمه ترگمان] آن ها معمولا در اینجا زندگی خود را بیش از حد تحمل می کنند
[ترجمه گوگل] آنها اغلب از اینجا خوششان می آید

• stay too long, outstay welcome
if you overstay your time or your welcome, you stay somewhere longer than people want you to.

جملات نمونه

1. overstay one's welcome
(مهمان و غیره) بیش از حد نزد میزبان ماندن،زیاد ماندن

2. Be careful not to overstay your visa.
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید که ویزای خود را خاموش نکنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که ویزای خود را از دست ندهید

3. It would be senseless to overstay their welcome.
[ترجمه ترگمان]انتظار آمدن آن ها را بیش از حد تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]مزایای استفاده از آنها در این مورد بی معنی است

4. They overstay their time, but may not be genuine non-returners.
[ترجمه ترگمان]آن ها وقت خود را تلف می کنند، اما ممکن است صادق نباشند
[ترجمه گوگل]آنها زمان خود را بیش از حد می گذرانند، اما ممکن است غیر واقعی باشند

5. Some parts of her book overstay their welcome.
[ترجمه بهار] بعضی از قسمت های کتابش بیش از حد مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی از قسمت های کتاب او به استقبال آن ها می آیند
[ترجمه گوگل]بعضی از بخش های کتاب او، خوشامد می گویند

6. Many others overstay their tourist visas.
[ترجمه ترگمان]بسیاری دیگر ویزای توریستی خود را باز می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دیگران ویزای توریستی خود را از دست می دهند

7. Please, do not overstay the welcome.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم زیاد طول نکشید
[ترجمه گوگل]لطفا، خوش آمد گویی را فراموش نکنید

8. Now, before I overstay my welcome, I should go! Good-bye.
[ترجمه ترگمان]حالا، قبل از اینکه بیش از حد باشم، باید برم خداحافظ
[ترجمه گوگل]حالا، قبل از اینکه به من خوشامد بگویم، من باید بروم! خداحافظ

9. RA : If they overstay, they could be subject to arrest and deportation.
[ترجمه ترگمان]RA: اگر آن ها بخواهند، می توانند در معرض دستگیری و اخراج قرار بگیرند
[ترجمه گوگل]اگر آنها بیش از حد طولانی باشند، می توانند مورد بازداشت و اخراج قرار گیرند

10. And while candidates shouldn't overstay their welcome, they should make sure they have a good understanding of what they might be getting in to.
[ترجمه ترگمان]و در حالی که نامزدها نباید از آن ها استقبال کنند، باید مطمئن شوند که درک خوبی از آنچه که ممکن است به آن دست یابند داشته باشند
[ترجمه گوگل]و در حالی که کاندیداها نباید بیش از حد خوشایند خود را از دست بدهند، باید اطمینان حاصل کنند که آنها درک خوبی از آنچه ممکن است به آن وارد شوند

11. All evidence attesting to the reason for your overstay.
[ترجمه ترگمان]همه شواهد گواهی می داد که مدت زیادی طول می کشد
[ترجمه گوگل]کلیه شواهد حاکی از دلیل طول عمر شما است

12. However, Bradlee does not overstay his visits to the newsroom because he knows the reporters "have something to do. I'm very conscious of that. "
[ترجمه ترگمان]با این حال، bradlee به دیدارهای خود از اتاق خبر نمی دهد چون می داند که خبرنگاران باید کاری انجام دهند من خیلی از این موضوع آگاه هستم \"
[ترجمه گوگل]با این حال، برادلی از بازدیدکنندگان خود به اتاق خبر خبر نمی دهد، زیرا او می داند که خبرنگاران باید کاری انجام دهند من خیلی از آن آگاه هستم '

13. Don't leave immediately after dinner, but don't overstay your welcome, either.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام، فورا از اینجا بیرون نروید، اما از خوش آمد گویی شما زیاد طولانی نمی شود
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از شام نگذارید، اما از خوشامد گویی بیش از حد خودداری نکنید

14. If you overstay your pass, there could be some trouble for you.
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از حد افراط کنید، ممکن است برایتان مشکلی پیش بیاید
[ترجمه گوگل]اگر گذرواژه خود را بیش از حد بالا ببرید، ممکن است برای شما مشکل ایجاد شود

15. I think you can overstay your welcome and I hope I'm not doing that.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم شما می توانید خوش آمد بگویید و من امیدوارم که این کار را نکنم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم میتونم خوشحال باشم و امیدوارم این کار رو نکنم


کلمات دیگر: