حساسیت، حساس سازی
sensitisation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• process of making sensitive, process of causing sensitivity; condition of being sensitive; (psychology) process of becoming very sensitive to particular situations or happenings (particularly emotional happenings or sentimental situations)
جملات نمونه
1. Tulathromycin may cause sensitisation by skin contact. If accidental skin exposure occurs, wash the skin immediately with soap and water.
[ترجمه ترگمان]Tulathromycin ممکن است باعث ایجاد اختلال در تماس پوست شوند اگر قرار گرفتن تصادفی پوست رخ می دهد، پوست را بلافاصله با آب و صابون بشویید
[ترجمه گوگل]تولاترومیسین ممکن است باعث حساسیت به تماس با پوست شود اگر قرار گرفتن در معرض تصادم پوست، بلافاصله پوست را با صابون و آب شستشو دهید
[ترجمه گوگل]تولاترومیسین ممکن است باعث حساسیت به تماس با پوست شود اگر قرار گرفتن در معرض تصادم پوست، بلافاصله پوست را با صابون و آب شستشو دهید
2. Dyspeptic Patients With Visceral Hypersensitivity : Sensitisation of Pain Specific or Multimodal Pathways?
[ترجمه ترگمان]dyspeptic بیماران مبتلا به Visceral Hypersensitivity: sensitisation از مسیرهای Pain یا multimodal؟
[ترجمه گوگل]بیماران دیسپپتید با حساسیت بالای حساسیت به حساسیت به سیستم عصبی در مسیرهای خاص یا چندگانه درد؟
[ترجمه گوگل]بیماران دیسپپتید با حساسیت بالای حساسیت به حساسیت به سیستم عصبی در مسیرهای خاص یا چندگانه درد؟
3. In this case, a prior sensitisation to the Pru p protein in peaches, which bears a strong similarity to Mal d seems to be the culprit.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، یک sensitisation قبل از پروتئین pru در هلو، که شباهت زیادی به خیریه دارد به نظر می رسد مجرم است
[ترجمه گوگل]در این مورد حساسیت قبلی نسبت به پروتئین Pru p در هلو، که شباهت قویی به Mal d دارد، به عنوان مقصر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در این مورد حساسیت قبلی نسبت به پروتئین Pru p در هلو، که شباهت قویی به Mal d دارد، به عنوان مقصر شناخته می شود
4. Covert sensitisation required patients to counter homosexual thoughts with shameful fantasies of arrest by the police or discovery by their family.
[ترجمه ترگمان]Covert sensitisation به بیماران برای مقابله با افکار homosexual با تخیلات شرم آور دستگیری توسط پلیس یا اکتشاف خانواده شان نیاز داشت
[ترجمه گوگل]حساسیت پنهانی بیماران برای مقابله با افکار همجنسگرایانه با فانتزی های شرم آور دستگیری توسط پلیس یا کشف خانواده ها ضروری است
[ترجمه گوگل]حساسیت پنهانی بیماران برای مقابله با افکار همجنسگرایانه با فانتزی های شرم آور دستگیری توسط پلیس یا کشف خانواده ها ضروری است
5. May cause sensitisation by skin contact.
[ترجمه ترگمان]ممکن است باعث ایجاد مزاحمت در تماس با پوست شود
[ترجمه گوگل]ممکن است حساس از طریق تماس پوستی شود
[ترجمه گوگل]ممکن است حساس از طریق تماس پوستی شود
6. May cause sensitisation by inhalation.
[ترجمه ترگمان]می تواند منجر به استنشاق هوا شود
[ترجمه گوگل]ممکن است باعث ایجاد حساسیت با استنشاق شود
[ترجمه گوگل]ممکن است باعث ایجاد حساسیت با استنشاق شود
7. War has destroyed health services in South Kivu and prevented local and international organisations from running HIV/AIDS sensitisation programmes in rural areas.
[ترجمه ترگمان]جنگ خدمات بهداشتی را در کیوو جنوبی نابود کرده است و از سازمان های محلی و بین المللی برای اجرای برنامه های پیش گیری اچ آی وی \/ ایدز در مناطق روستایی جلوگیری کرده است
[ترجمه گوگل]جنگ خدمات بهداشتی در جنوب کیوو را نابود کرده و سازمان های محلی و بین المللی را از اجرای برنامه های حساسیت ایدز / ایدز در مناطق روستایی جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]جنگ خدمات بهداشتی در جنوب کیوو را نابود کرده و سازمان های محلی و بین المللی را از اجرای برنامه های حساسیت ایدز / ایدز در مناطق روستایی جلوگیری می کند
8. These findings contrast sharply with industry experience where workers in industry face the highest risk of exposure and where essentially no cases of skin sensitisation have been reported.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها به شدت با تجربه صنعت وجود دارد که در آن کارگران در صنعت با بالاترین خطر در معرض قرار گرفتن مواجه هستند و در اصل هیچ موردی از sensitisation پوستی گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]این یافته ها به شدت با تجربه صنعت در ارتباط است که در آن کارگران در صنعت با بیشترین خطر قرار گرفتن در معرض قرار دارند و در مواردی هیچ گونه حساسیت پوستی گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]این یافته ها به شدت با تجربه صنعت در ارتباط است که در آن کارگران در صنعت با بیشترین خطر قرار گرفتن در معرض قرار دارند و در مواردی هیچ گونه حساسیت پوستی گزارش نشده است
9. 'Although the fact that Henry and Catherine of Aragon's first born did not survive is somewhat atypical, it is possible that some cases of Kell sensitisation affect even the first pregnancy. '
[ترجمه ترگمان]با اینکه این حقیقت که هنری و کاترین از اولین تولد آراگون تا حدودی غیر عادی نیستند، ممکن است برخی موارد از کل sensitisation حتی اولین بارداری را هم تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه گوگل]اگر چه این واقعیت که هنری و کاترین آراگون نخستین متولد نشده زنده ماند، تا حدودی غیرمعمول است، ممکن است برخی از موارد حساسیت کل، حتی اولین بارداری را نیز تحت تاثیر قرار دهد '
[ترجمه گوگل]اگر چه این واقعیت که هنری و کاترین آراگون نخستین متولد نشده زنده ماند، تا حدودی غیرمعمول است، ممکن است برخی از موارد حساسیت کل، حتی اولین بارداری را نیز تحت تاثیر قرار دهد '
10. Therefore, an agent that has dual action (insulin secretagougue and sensitisation ) is preferred for T2DM.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک عامل که عمل دوگانه دارد (insulin و sensitisation)برای T۲DM ترجیح داده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک عامل که دارای اثر دوگانه (ترشح انسولین و حساسیت) برای T2DM ترجیح داده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک عامل که دارای اثر دوگانه (ترشح انسولین و حساسیت) برای T2DM ترجیح داده می شود
11. In practice the industry has an extremely low incidence of sensitisation.
[ترجمه ترگمان]در عمل، این صنعت رخداد بسیار پایین sensitisation را دارد
[ترجمه گوگل]در عمل، صنعت دارای حساسیت بسیار پایین است
[ترجمه گوگل]در عمل، صنعت دارای حساسیت بسیار پایین است
کلمات دیگر: