کلمه جو
صفحه اصلی

overpopulate


جمعیت (محلی) را بیش از حد زیاد کردن، پر جمعیت کردن، دارای اضافه جمعیت کردن

انگلیسی به فارسی

جمعیت (محلی) را بیش از حد زیاد کردن، پر جمعیت کردن، دارای اضافه جمعیت کردن


بیش از حد جمعیت


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overpopulates, overpopulating, overpopulated
مشتقات: overpopulation (n.)
• : تعریف: to fill with more inhabitants than available resources can sustain.

- The recent increase in births will overpopulate our schools.
[ترجمه امین] افزایش اخیر تولّدها مدارس ما را بیش از حد پرجمعیّت خواهد کرد.
[ترجمه ترگمان] افزایش اخیر تولدها schools مدارس ما خواهد شد
[ترجمه گوگل] افزایش اخیر تولد دانش آموزان ما را از بین می برد

• populate excessively; increase in population in excess of the amount that is sustainable by the space or other resources available

جملات نمونه

India is overpopulated

هندوستان (زیادی) پر جمعیت است



کلمات دیگر: