زمستان اتمی (حالت فرضی جنگ اتمی و تبدیل جهان به بیابان منجمد)
nuclear winter
زمستان اتمی (حالت فرضی جنگ اتمی و تبدیل جهان به بیابان منجمد)
انگلیسی به فارسی
زمستان اتمی (حالت فرضی جنگ اتمی و تبدیل جهان به بیابان منجمد)
زمستان هسته ای
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a hypothesized result of a major nuclear war, wherein massive cloud covers of dust and smoke would block out sunlight, lowering the earth's temperature and destroying most living things.
• theoretical cool down of the earth's climate that would occur following a nuclear war (as a result of dust and airborne particles blocking the sun's heat and light)
nuclear winter refers to the possible effects on the environment of a war in which large numbers of nuclear weapons were used. it is thought that there would be very low temperatures and very little light during a nuclear winter.
nuclear winter refers to the possible effects on the environment of a war in which large numbers of nuclear weapons were used. it is thought that there would be very low temperatures and very little light during a nuclear winter.
جملات نمونه
1. Just 12 days after talks broke down and Stern declared the NBA could be headed to a "nuclear winter," he sat next to union executive director Billy Hunter to announce the deal.
[ترجمه ترگمان]درست ۱۲ روز پس از اینکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA می تواند به سوی \"زمستان هسته ای\" حرکت کند او در کنار مدیر اجرایی اتحادیه بیلی هانتر نشست تا معامله را اعلام کند
[ترجمه گوگل]فقط 12 روز پس از آنکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA می تواند به یک زمستان هسته ای هدایت شود، او به همراه بیلی هانتر مدیر اجرایی اتحادیه نشست را برای اعلام این معامله نشست
[ترجمه گوگل]فقط 12 روز پس از آنکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA می تواند به یک زمستان هسته ای هدایت شود، او به همراه بیلی هانتر مدیر اجرایی اتحادیه نشست را برای اعلام این معامله نشست
2. "It's like a nuclear Winter morning, " tourist Peter Wilson, 5 at Circular Quay in central Sydney told Reuters, "It is so eeie ".
[ترجمه ترگمان]پیتر ویلسون ۵ ساله در بندرگاه مدور در مرکز سیدنی به رویترز گفت: \" این مانند یک بامداد هسته ای است \"
[ترجمه گوگل]پیتر ویلسون، توریست پیتر ویلسون، 5 در خلیج دایره در مرکز سیدنی به رویترز گفت: 'این خیلی صبور است'
[ترجمه گوگل]پیتر ویلسون، توریست پیتر ویلسون، 5 در خلیج دایره در مرکز سیدنی به رویترز گفت: 'این خیلی صبور است'
3. Recent advances on "nuclear winter" study are introduced.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در زمینه مطالعات \"زمستان هسته ای\" معرفی شده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در مطالعات 'زمستان هسته ای' معرفی شده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در مطالعات 'زمستان هسته ای' معرفی شده است
4. If nuclear winter really is here, it may be safer to be a cockroach even than to keep your job.
[ترجمه ترگمان]اگر زمستان هسته ای واقعا در اینجا باشد، بهتر است یک سوسک باشید تا این که شغل خود را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]اگر زمستان هسته ای واقعا در اینجا باشد، ممکن است ایمن تر از آن باشد که سوسک های خود را حتی از کار خود نگه دارد
[ترجمه گوگل]اگر زمستان هسته ای واقعا در اینجا باشد، ممکن است ایمن تر از آن باشد که سوسک های خود را حتی از کار خود نگه دارد
5. The nuclear winter theory also remains controversial, with some scientists saying the predicted effects have been exaggerated.
[ترجمه ترگمان]نظریه زمستان هسته ای نیز بحث برانگیز است و برخی از دانشمندان می گویند که تاثیرات پیش بینی شده اغراق شده است
[ترجمه گوگل]نظریه ی زمستانی یک جانبه نیز بحث برانگیز با برخی از دانشمندان است که اثرات پیش بینی شده اغراق آمیز بوده است
[ترجمه گوگل]نظریه ی زمستانی یک جانبه نیز بحث برانگیز با برخی از دانشمندان است که اثرات پیش بینی شده اغراق آمیز بوده است
6. However this did not occur until the nuclear winter of earth set in motion by the Annanuki in their warfare.
[ترجمه ترگمان]با این حال این اتفاق تا زمانی رخ نداد که زمستان هسته ای زمین توسط the در جنگ آن ها حرکت کند
[ترجمه گوگل]با این حال این اتفاق نمی افتد، تا زمانی که زمستان های زمینی زمین توسط Annanuki در جنگ خود راه ندهند
[ترجمه گوگل]با این حال این اتفاق نمی افتد، تا زمانی که زمستان های زمینی زمین توسط Annanuki در جنگ خود راه ندهند
7. It was a mini nuclear winter.
[ترجمه ترگمان] یه زمستون اتمی کوچیک بود
[ترجمه گوگل]این یک زمستان کوچک هسته ای بود
[ترجمه گوگل]این یک زمستان کوچک هسته ای بود
8. Nuclear Winter - Semi-Polished Basmati Rice?
[ترجمه ترگمان]زمستان هسته ای - نیمه نهایی - رایس
[ترجمه گوگل]زمستان اتمی - برنج باسماتی نیمه جلا؟
[ترجمه گوگل]زمستان اتمی - برنج باسماتی نیمه جلا؟
9. Twelve days after talks broke down and Stern declared the NBA might be heading for a "nuclear winter", he sat next to the union executive director, Billy Hunter, to announce the deal.
[ترجمه ترگمان]دوازده روز پس از اینکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA ممکن است برای \"زمستان هسته ای\" حرکت کند، کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر نشست تا معامله را اعلام کند
[ترجمه گوگل]دوازده روز پس از آنکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA ممکن است به یک زمستان هسته ای برگردد، در کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر نشسته است تا این معامله را اعلام کند
[ترجمه گوگل]دوازده روز پس از آنکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA ممکن است به یک زمستان هسته ای برگردد، در کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر نشسته است تا این معامله را اعلام کند
10. This would result from a "nuclear winter", when huge clouds of sooty black somke from nuclear blasts would envelop the earth and rob global crops of warmth and light from the sun.
[ترجمه ترگمان]این منجر به \"زمستان هسته ای\" خواهد شد، زمانی که ابره ای عظیم دود سیاه دود زده از انفجارهای هسته ای زمین را فرا می گیرند و محصولات جهانی گرما و نور خورشید را از خورشید می گیرند
[ترجمه گوگل]این امر از 'زمستان هسته ای' ناشی می شود، زمانی که ابرهای بزرگ سیاه و سفید سیاه و سفید از انفجارهای هسته ای زمین را پوشش می دهند و محصولات جهانی از گرما و نور را از خورشید غرق می کنند
[ترجمه گوگل]این امر از 'زمستان هسته ای' ناشی می شود، زمانی که ابرهای بزرگ سیاه و سفید سیاه و سفید از انفجارهای هسته ای زمین را پوشش می دهند و محصولات جهانی از گرما و نور را از خورشید غرق می کنند
11. A smoke pall spread over the region like the prototype of a nuclear winter.
[ترجمه ترگمان]پوشش دودی بر روی منطقه مانند نمونه اولیه یک زمستان هسته ای گسترده شده است
[ترجمه گوگل]یک دود سیگار در منطقه مانند نمونه اولیه زمستان هسته ای پخش شده است
[ترجمه گوگل]یک دود سیگار در منطقه مانند نمونه اولیه زمستان هسته ای پخش شده است
12. But it has its very own radioactive quality, a kind of nuclear winter of the soul.
[ترجمه ترگمان]اما آن کیفیت رادیو اکتیو خود را دارد، نوعی زمستان هسته ای روح
[ترجمه گوگل]اما دارای کیفیت رادیواکتیو بسیار خاص خود، نوعی زمستان هسته ای از روح است
[ترجمه گوگل]اما دارای کیفیت رادیواکتیو بسیار خاص خود، نوعی زمستان هسته ای از روح است
13. In this manner, the collective violence need not manifest as a global nuclear winter.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، خشونت جمعی نباید به عنوان یک زمستان هسته ای جهانی آشکار شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، خشونت جمعی، به عنوان یک زمستان جهانی هسته ای، نباید آشکار شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، خشونت جمعی، به عنوان یک زمستان جهانی هسته ای، نباید آشکار شود
14. In the 1980s, the prophets of doom found another theme: the imminent danger of nuclear winter, the potential end of life on Earth resulting from a Soviet-American nuclear war.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، پیامبران تقدیر موضوع دیگری را یافتند: خطر قریب الوقوع در زمستان هسته ای، پایان بالقوه زندگی در زمین که ناشی از جنگ هسته ای شوروی - آمریکایی است
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، انبیاء عذاب یک موضوع دیگر را یافتند: خطر فوری زمستان هسته ای، پایان بالقوه زندگی بر روی زمین ناشی از یک جنگ هسته ای شوروی و آمریکایی
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، انبیاء عذاب یک موضوع دیگر را یافتند: خطر فوری زمستان هسته ای، پایان بالقوه زندگی بر روی زمین ناشی از یک جنگ هسته ای شوروی و آمریکایی
کلمات دیگر: