کلمه جو
صفحه اصلی

thirstily


از روی تشنگی، باعطش

انگلیسی به فارسی

به شدت


انگلیسی به انگلیسی

• with a craving for water

جملات نمونه

1. The child nodded, drinking her milk thirstily.
[ترجمه ترگمان]بچه سر تکان داد و حریصانه شیر خود را نوشید
[ترجمه گوگل]کودک نوازش کرد و لبخندش را به شدت نوشید

2. He drank thirstily from the pool under the rock.
[ترجمه ترگمان]او با حرص و ولع از استخر آب نوشید
[ترجمه گوگل]او به شدت از استخر در زیر سنگ نوشید

3. He read through the newspaper thirstily.
[ترجمه ترگمان]با حرص و ولع روزنامه ای را خواند
[ترجمه گوگل]او از طریق روزنامه به شدت خواند

4. If feels thirstily, may drink the water and some does not have the irritant tea.
[ترجمه ترگمان]اگر با حرص احساس می شود، ممکن است آب بخورد و برخی چای تحریک کننده نیز ندارند
[ترجمه گوگل]اگر به شدت احساس می کنید، ممکن است آب بخورید و بعضی از چای باعث تحریک کننده نداشته باشد

5. We drank thirstily from the bottle that was passed around.
[ترجمه ترگمان]با حرص و ولع تمام بطری را که از کنارش رد شده بود نوشیدم
[ترجمه گوگل]ما مستقیما از بطری که در اطراف آن گذشت، نوشیدیم

6. She picked up the cup and began to drink thirstily.
[ترجمه ترگمان]جام را برداشت و با حرص و ولع شروع به نوشیدن کرد
[ترجمه گوگل]او فنجان را برداشت و شروع به نوشیدن کرد

پیشنهاد کاربران

مشتاقانه


کلمات دیگر: