کلمه جو
صفحه اصلی

nuclear physics


فیزیک هسته ای، فیزیک اتمی

انگلیسی به فارسی

فیزیک هستهای، فیزیک اتمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: nuclear physicist (n.)
• : تعریف: the branch of physics that deals with the forces, behaviors, and structures of atomic nuclei.

• atomic physics, branch in physics which deals with the study of atomic structures

مترادف و متضاد

atomic science


Synonyms: atomic physics, atomics, atomistics, atomology, nucleonics, particle physics, quantum mechanics, quantum physics


جملات نمونه

1. He's very interested in nuclear physics.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی به فیزیک هسته ای علاقه داره
[ترجمه گوگل]او به فیزیک هسته ای علاقه مند است

2. Does your interest in nuclear physics extend to nuclear weaponry?
[ترجمه ترگمان]آیا علاقه شما به فیزیک هسته ای به تسلیحات هسته ای گسترش می یابد؟
[ترجمه گوگل]آیا علاقه شما به فیزیک هسته ای به سلاح های هسته ای گسترش می یابد؟

3. Nuclear physics is a closed book to most of us.
[ترجمه ترگمان]فیزیک هسته ای یک کتاب بسته برای اکثر ما است
[ترجمه گوگل]فیزیک هسته ای برای بسیاری از ما یک کتاب بسته است

4. Elena fostered Nicu's interest in nuclear physics.
[ترجمه ترگمان] علاقه \"الینا\" به فیزیک هسته ای اهمیت می داد
[ترجمه گوگل]النا علاقه ی نیکو به فیزیک هسته ای را پرورش داد

5. Like Nicu she studied nuclear physics, but unlike Valentin, she was never considered suitable for study abroad.
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند Nicu فیزیک هسته ای را مطالعه کرد، اما برخلاف والنتین، هرگز برای تحصیل در خارج از کشور مناسب نبود
[ترجمه گوگل]مانند نیکو او فیزیک هسته ای را مطالعه کرد، اما بر خلاف والنتین، او هرگز برای مطالعه در خارج از کشور مناسب نبود

6. In 1992/9 after a review of nuclear physics has been completed, it will require £5 million, open or shut.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۲ \/ ۹ پس از پایان بررسی فیزیک هسته ای به ۵ میلیون پوند، باز یا بسته نیاز خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در سال 1992/9 پس از بررسی فیزیک هسته ای به اتمام برسد، این مبلغ 5 میلیون پوند نیاز خواهد داشت، باز یا بسته شود

7. Tom, this ain't nuclear physics!
[ترجمه ترگمان]تام این فیزیک هسته ای نیست!
[ترجمه گوگل]تام، این فیزیک هسته ای نیست!

8. Main tracking students have nuclear physics, professional air dynamics, missile and space satellite related engineering, nanotechnology, with super computer and encryption related major.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان پی گیری اصلی دارای فیزیک هسته ای، دینامیک هوایی حرفه ای، مهندسی موشک و فضایی، نانوتکنولوژی، با کامپیوتر فوق العاده و کلید رمز شده مربوط به رمزنگاری می باشند
[ترجمه گوگل]دانشجویان ردیابی اصلی فیزیک هسته ای، دینامیک هوایی حرفه ای، مهندسی مرتبط با موشک و موشک، فناوری نانو، با رایانه های فوق العاده و مهم مربوط به رمزگذاری هستند

9. Basic concepts of nuclear physics with emphasis on nuclear structure and radiation interactions with matter.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم اساسی فیزیک هسته ای با تاکید بر ساختار هسته ای و تعامل تابش با ماده
[ترجمه گوگل]مفاهیم پایه فیزیک هسته ای با تاکید بر ساختار هسته ای و تعاملات تابش با ماده

10. Nuclear physics has provided extensive experimental support for the mass - energy equivalence.
[ترجمه ترگمان]فیزیک هسته ای حمایت تجربی زیادی را برای تعادل انرژی - انرژی فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]فیزیک هسته ای حمایت گسترده ای را برای معادله انرژی جرم ارائه داده است

11. His area of concentration is nuclear physics.
[ترجمه ترگمان]زمینه تمرکز او فیزیک هسته ای است
[ترجمه گوگل]منطقه تمرکز او فیزیک هسته ای است

12. Nuclear physics is a closed book to me.
[ترجمه ترگمان]فیزیک هسته ای یک کتاب بسته به من است
[ترجمه گوگل]فیزیک هسته ای یک کتاب بسته برای من است

13. This book provides a good approach to nuclear physics.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک روش خوب برای فیزیک هسته ای فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب یک رویکرد خوب برای فیزیک هسته ای است

14. At that time nuclear physics had no practical applications.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان فیزیک هسته ای هیچ کاربرد عملی نداشت
[ترجمه گوگل]در آن زمان فیزیک هسته ای کاربردی نداشت

15. I'm out of my depth when it comes nuclear physics.
[ترجمه ترگمان]وقتی که فیزیک هسته ای می آید، از عمق من خارج می شوم
[ترجمه گوگل]وقتی فیزیک هسته ای می آید، من از عمق من می آیم

پیشنهاد کاربران

فیزیک هسته ای


کلمات دیگر: