کلمه جو
صفحه اصلی

semolina


(آرد سبوس دار ویژه ی ساختن ماکارونی) سمولینا

انگلیسی به فارسی

(آرد سبوس دار ویژه‌ی ساختن ماکارونی) سمولینا


آرد سمولینا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: coarse wheat that is a byproduct in the manufacture of fine flour, used to make pasta, puddings, and the like.

• coarse granular flour which is produced during the milling of fine flour (used in pasta, pudding, etc.)
semolina consists of small hard grains of wheat that are used for making foods such as spaghetti and macaroni and for making sweet puddings with milk.

جملات نمونه

1. Children still sing skipping songs about soggy semolina though I can't remember semolina being served for over twenty years.
[ترجمه ترگمان]بچه هایی که هنوز به خاطر ندارم بیش از بیست سال خدمت کرده باشند، هنوز آواز نمی خوانند
[ترجمه گوگل]بچه ها هنوز آواز خواندن را در مورد سمولینا شیرین آویزان می کنند، گرچه نمی توانم بگویم که سمولینا بیش از بیست سال خدمت کرده است

2. Maybe they genuinely like their kind of aural semolina.
[ترجمه ترگمان] شاید اونا از kind خوششون اومده
[ترجمه گوگل]شاید آنها واقعا به نوعی سمولینای قلبی خود می اندیشند

3. Add the flour, semolina and currants and stir into the batter with a wooden spoon.
[ترجمه ترگمان]آرد، semolina و کشمش را اضافه کنید و آن را با یک قاشق چوبی بریزید
[ترجمه گوگل]آرد، سمولینا و میگو را اضافه کنید و قاشق چوبی را با هم مخلوط کنید

4. We nearly always had milk pudding, rice pudding, semolina or some other stodge.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه پودینگ شیر، پودینگ برنج، پودینگ برنج، semolina یا یه stodge دیگه داشتیم
[ترجمه گوگل]ما تقریبا همیشه پودینگ شیر، پودینگ برنج، سمولینا یا برخی دیگر از چاقوها را داشتیم

5. Molino flours and semolina are the result of three generations of mill experience and research processing the grain to the final packaging, reaching the highest standards of quality and safety.
[ترجمه ترگمان]Molino flours و semolina نتیجه سه نسل تجربه آسیا و پردازش دانه غلات در بسته بندی نهایی و رسیدن به بالاترین استانداردهای کیفیت و ایمنی هستند
[ترجمه گوگل]آرد میلینو و سمولینا، نتیجه سه نسل تجربه و تحقیق آسیاب است که دانه را به بسته بندی نهایی پردازش می کند و به بالاترین استانداردهای کیفیت و ایمنی رسیده است

6. The quality differences between semolina and flour and the relationship between the intensity of the amber to other components were analyzed.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های کیفی بین semolina و آرد و رابطه بین شدت کهربا به اجزای دیگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تفاوت کیفیت بین سمولینا و آرد و رابطه بین شدت عنبیه با سایر اجزای آن تجزیه و تحلیل شد

7. Vienna soups come with fillings, such as semolina dumpling or pancake slices.
[ترجمه ترگمان]سوپ ماهی با موادی مانند semolina یا برش های نان تهیه می شود
[ترجمه گوگل]سوپ وین با پر کردن، مانند کاسه سیب زمینی یا پنکیک می شود

8. Semolina pasta in a hearty Bolognese meat sauce flavored with red wine, onion, celery, and olive oil.
[ترجمه ترگمان]پاستای Semolina با طعم شیرین طعم گوشت با طعم شراب قرمز، پیاز، کرفس و روغن زیتون مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]ماکارونی سمولینا در سس گوشتی گوشتی با شکوه با شراب قرمز، پیاز، کرفس و روغن زیتون

9. The meat is tucked into semolina rolls from Parisi bakery on Elizabeth Street.
[ترجمه ترگمان]گوشت در semolina نانوایی در خیابان الیزابت tucked شده است
[ترجمه گوگل]گوشت به رول سمولینا از نانوایی پاریسس در خیابان الیزابت پناه می برد

10. The couscous grain is made from semolina (ground durum wheat) and is ideally prepared by being repeatedly steamed in a special pot called a couscoussier.
[ترجمه ترگمان]گندم couscous از semolina (گندم durum زمینی)ساخته شده است و به طور ایده آل با استفاده مکرر در یک دیگ خاص به نام a آماده می شود
[ترجمه گوگل]دانه کوسهو از سمولینا (گندم زمینی دوروم) ساخته شده است و به طور ایده آل از طریق چندین بار در یک گلدان مخصوص به نام کوسووسر تهیه شده است

11. Steamed semolina topped with chunks of potato, carrot, pumpkin and minced beef balls.
[ترجمه ترگمان]تکه های بزرگی از تکه های سیب زمینی، هویج و کدوتنبل گوشت پخته
[ترجمه گوگل]پنیر سمولینا با تکه های سیب زمینی، هویج، کدو تنبل و گوشت گاو مگس پر شده است

12. Couscous is a granular semolina that is soaked until soft. It is served like rice.
[ترجمه ترگمان]couscous دانه ای است که تا زمانی که نرم است خیس است مثل برنج سرو می شود
[ترجمه گوگل]Couscous یک دانه سیب زمینی است که تا نرم نرم می شود این مثل برنج است

13. At seven-thirty an officer brought in a tray with a bowl of semolina mixed with stewed dry fruit.
[ترجمه ترگمان]در ساعت هفت و نیم، یک افسر با ظرفی پر از semolina که مخلوط میوه خشک پخته بود با یک سینی آورد
[ترجمه گوگل]در هفت و سی یک افسر در یک سینی با یک کاسه سمولینا مخلوط با میوه های خشک خامه ای آورده شد

14. Cook's notes Cous cous is flour coated grains of semolina, and makes an interesting change from rice or pasta.
[ترجمه ترگمان]یادداشت های Cook نشان می دهد که Cous cous آرد پوشیده از آرد semolina است و تغییر جالبی از برنج یا پاستا ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یادداشت های کوک Cous cous آرد دانه ای از سمولینا است و باعث تغییر جالب از برنج یا ماکارونی می شود

15. Shape each half into a baguette and place them on a baking paper sprinkled with the enough semolina, then with rye flour.
[ترجمه ترگمان]هر کدام نیمی از آن ها را شکل می دهند و روی یک کاغذ پخت که به اندازه کافی آرد چاودار، و سپس آرد چاودار جای می گیرند، قرار می دهند
[ترجمه گوگل]شکل هر نیمه را به یک باگت بگذارید و آن ها را روی یک کاغذ پخت شده بپاشید که به اندازه کافی سمولینا، سپس با آرد چاودار شده است

پیشنهاد کاربران

semolina ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: مینارد
تعریف: ذراتی با درخشش شیشه ای که پس از الک کردن آرد گندم دوروم در غربال باقی می ماند


کلمات دیگر: